همگانی محفل شعــر:)

[نور]

‌شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا‌

 

[نور]

به سبزه و نسیم و گل تو درس زیستن بده
بهار باش و باز هم به خاطر چمن بمان

 

[نور]

مو برنتابد این‌همه پیچ و خَم و شکن
‏زلفِ تو روزنامه‌ی بختِ سیاهِ کیست؟

 

[نور]

مرا هرآینه خاموش بودن اولی‌تر
که جهل پیش خردمند عذر نادان است

 

[نور]

سودای تو از سرم به در می‌نرود
نقشت ز برابرِ نظر می‌نرود

افسوس که در پای تو ای سروِ روان
سر می‌رود و بی‌ تو به سر می‌نرود

 

[نور]

دوش در خواب لبِ نوش تو را بوسیدم؛
خوابِ ما بِه بود از عالم بیداریِ ما

 

[نور]

حیران دست و دشنه زیبات مانده‌ام
کآهنگ خون من چه دلاویز می‌کنی

 

[نور]

به یادِ دوست بیداری
بُود از خواب، شیرین‌تر

 

[mobina01]

آن را که شَفا دانی
دَردِ تو از آن باشد..

مولانا

 

[mobina01]

صد طبیب آمد
ندانست دردِ این شوریده دل
کیستی تا آمدی صد دردِ ما درمان بشد..؟
راحم تبریزی