- Jul
- 2,612
- 4,929
- مدالها
- 2
کتاب «اگر میتوانید حرف بزنید پس حتماً میتوانید بنویسید» اثر ژول سالزمن راهنمایی برای کسانی است که بهتازگی وارد دنیای نویسندگی شدهاند یا قصد دارند در آینده در این حوزه فعالیت کنند.
همچنین مخاطب این کتاب تمام کسانی هستند که مینویسند و میخواهند با اصول و قواعد درستتر نوشتن و زیبانویسی آشنا شوند.
سالزمن در این کتاب ۲۲۰ صفحهای آنچه نویسندگان به آن نیاز خواهند داشت را شرح میدهد. کتاب به پنج قسمت اصلی تقسیم شده است.
در قسمت اول و دوم از کتاب، نویسنده سعی میکند تا مدل ذهنی خواننده را شکل دهد و از ترسها، شجاعتها و اصول نویسندگی پردهبرداری کند.
فصل سوم از کتاب به موضوعاتی میپردازد که هر نویسندهای میتواند آن را به عنوان ایدههای نوشتاری خود به کار بگیرد. اینکه دربارۀ چه چیزی بنویسد و چنانچه ایدهای برای نوشتن نداشت چگونه میتواند از ایدههای مطرح شده در این فصل استفاده کند.
دنیای نویسندگی با فراز و فرودهای زیادی همراه است. فصل چهارم و پنجم از کتاب به تفصیل به این موضوعات میپردازد و قوانینی را که در مسیر نویسندگی قابلتعریف است شرح میدهد.
سالزمن شرح میدهد که چگونه اسیر این افکار شده بود که در برابر نویسندگان زیادی که دور و برش را گرفته بودند خود را همچون مقلدی پیش پا افتاده میدیده که گویی با نوشتن قصد فریفتن دیگران را داشته است.
به همین دلیل به مدت پنج سال دست از نوشتن برمیدارد و حتی یک کلمه نمینویسد.
محتوای کتاب به ما نشان میدهد که احتمالاً همین پنج سال باعث شکوفایی مدل ذهنی و دیدگاه نویسنده شده و توانسته است به کمک کمبودهایی که در این مدت حس کرده به گستردهتر کردن کار خود بپردازد.
قصد نوشتن این کتاب و شروع دوبارۀ زندگی با نوشتن را بهتر است از زبان نویسنده بخوانید:
«دورههایی که نمینوشتم برایم خیلی زجرآور بود. این دوران فترت و قرونوسطایی شخصی من رنجآور بود. روزهایی بود که واقعاً دلم میخواست اول ماشینتحریر و بعد از آن خودم را از پنجره به بیرون پرتاب کنم.
وقتی دوباره شروع به نوشتن کردم زندگی رنگ و بوی تازهای گرفت. دیگر سرزنش دوستان و اطرافیان را نمیشنیدم و بالأخره به هر آنچه تاکنون دربارۀ نوشتن میدانم دست پیدا کردم.
همچنین مخاطب این کتاب تمام کسانی هستند که مینویسند و میخواهند با اصول و قواعد درستتر نوشتن و زیبانویسی آشنا شوند.
سالزمن در این کتاب ۲۲۰ صفحهای آنچه نویسندگان به آن نیاز خواهند داشت را شرح میدهد. کتاب به پنج قسمت اصلی تقسیم شده است.
در قسمت اول و دوم از کتاب، نویسنده سعی میکند تا مدل ذهنی خواننده را شکل دهد و از ترسها، شجاعتها و اصول نویسندگی پردهبرداری کند.
فصل سوم از کتاب به موضوعاتی میپردازد که هر نویسندهای میتواند آن را به عنوان ایدههای نوشتاری خود به کار بگیرد. اینکه دربارۀ چه چیزی بنویسد و چنانچه ایدهای برای نوشتن نداشت چگونه میتواند از ایدههای مطرح شده در این فصل استفاده کند.
دنیای نویسندگی با فراز و فرودهای زیادی همراه است. فصل چهارم و پنجم از کتاب به تفصیل به این موضوعات میپردازد و قوانینی را که در مسیر نویسندگی قابلتعریف است شرح میدهد.
سالزمن شرح میدهد که چگونه اسیر این افکار شده بود که در برابر نویسندگان زیادی که دور و برش را گرفته بودند خود را همچون مقلدی پیش پا افتاده میدیده که گویی با نوشتن قصد فریفتن دیگران را داشته است.
به همین دلیل به مدت پنج سال دست از نوشتن برمیدارد و حتی یک کلمه نمینویسد.
محتوای کتاب به ما نشان میدهد که احتمالاً همین پنج سال باعث شکوفایی مدل ذهنی و دیدگاه نویسنده شده و توانسته است به کمک کمبودهایی که در این مدت حس کرده به گستردهتر کردن کار خود بپردازد.
قصد نوشتن این کتاب و شروع دوبارۀ زندگی با نوشتن را بهتر است از زبان نویسنده بخوانید:
«دورههایی که نمینوشتم برایم خیلی زجرآور بود. این دوران فترت و قرونوسطایی شخصی من رنجآور بود. روزهایی بود که واقعاً دلم میخواست اول ماشینتحریر و بعد از آن خودم را از پنجره به بیرون پرتاب کنم.
وقتی دوباره شروع به نوشتن کردم زندگی رنگ و بوی تازهای گرفت. دیگر سرزنش دوستان و اطرافیان را نمیشنیدم و بالأخره به هر آنچه تاکنون دربارۀ نوشتن میدانم دست پیدا کردم.
