- Apr
- 15
- 119
- مدالها
- 2
نور خورشید بر روی سر پسرک میرقصید. این مزرعه همراه با آرامش خالصی که داشت، حس تنهایی را هم به او هدیه میداد. چشمانش را بست و در خیابان ذهنش دوید. جایی را برای رفتن نداشت، او درون خودش گم شده بود... .
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
آخرین ویرایش: