- Aug
- 1,079
- 430
- مدالها
- 4
من یاد خوش دوست به دنیا ندهممرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!من یاد خوش دوست به دنیا ندهممرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
من گل پژمرده ای هستممن یاد خوش دوست به دنیا ندهم
لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
مژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سودمن گل پژمرده ای هستم
چشمهایم چشمهٔ خشک کویر غم
تشنهٔ یک بوسهٔ خورشید
تشنهٔ یک قطرهٔ شبنم
دختری دارم شاه ندارهمژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود
دیگر به چاک سی*ن*ه مجال رفو نبود
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکردمژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود
دیگر به چاک سی*ن*ه مجال رفو نبود
هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شددختری دارم شاه نداره
از خوشگلی ماه نداره/:
در این دنیا کسی بی غم نباشددیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هـزار آفــرین بر غم باد
در آن نفس که بمیــرم در آرزوی تــــو باشمدر این دنیا کسی بی غم نباشد
اگـــــر باشـد بنــــی آدم نبـــاشد
تني آلوده درد و لبريز غم دارممن همانم که شبی عشق به تاراجش برد
همچو حلاج به خاکستر تشویش نشست
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک