مشاعره مشاعره با حرف "ب"

[ill_mah]

باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن
با من دم از هوای ک.س دیگری بزن

پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت
روزی به آشیانه من هم سری بزن

ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن
سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن

درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
ای روزگار سیلی محکمتری بزن !

شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم
ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن!

 

[Tara Motlagh]

بی‌وفایی کن وفایت می‌کنند
با وفا باشی خ*یانت می‌کنند

مهربانی گر چه آیینه‌ی خوشیست
مهربان باشی رهایت می‌کنند
امید که تکراری نباشه😵‍💫

 

[ill_mah]

‌
بیرون زِ تو نیست
آنچه می خواستم

فهرست تمام
آرزوهای منی...

 

[Tara Motlagh]

بهار آمده اما هوا هوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست

بـــه شوق شال و کلاه تو برف می آمد…
و سال هاست از این کوچه رد پای تو نیست

نسیم با هوس رخت های روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تـو نیست

کنار این همه مهمان چقدر تنهایم!؟
میان این همه ناخوانده کفش‌های تو نیست

بـه دل نگیر اگـــر این روزها کمی دو دلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست

به شیشه می خورد انگشت های باران، آه
شبیه در زدن تو، ولی صدای تو نیست

تو نیستی دل این چتر وا نخواهد شد
غمی‌ست باران، وقتی هوا هوای تو نیست

 

[ill_mah]

بدنت همزمان حریق و حریر
من از اعجاز تو خبر دارم
در تن نازکت خدا پیداست
تا ابد من به تو نظر دارم

 

[Raaz67]

بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد

خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد

 

[ill_mah]

باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد؛ گمان کردم تویی...

 

[Tara Motlagh]

باغِ مرا چه حاجتِ سرو و صنوبر است؟
شمشادِ خانه پرورِ ما از که کمتر است؟

 

[ill_mah]

بُگذر تابستان
بُگذر
حالِ من با تو خوب نمی‌شود،
پاییز حالِ مرا بهتر می‌شناسد .

 

[نیما نصر]

بگذر از من تا به سوز دل بسوزم
آه ، در غم این عشق بی حاصل بسوزم
بگذر تا در شرار من نسوزی ،
بی پروا در کنار من نسوزی
همچون شمعی به تیره شب ها
می دانی عشق ما ثمر ندارد ،
غیر از غم ، حاصلی دگر ندارد
بگذر زین قصه ی غم افزا