جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ب"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"ب\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 25,494 بازدید, 1,004 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ب\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت

چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را

کسی ملامت وامق کند به نادانی

حبیب من که ندیدست روی عذرا را
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
بس تنگ شد از سختی جان حوصله دل

دل شِکوه ز جان می‌کند و جان گله دل

دل شیفته سلسله مویی است کز افسون

با یک سر مو بسته دو صد سلسله دل

از بادیه عشق حذر کن که در آن دشت

در هر قدمی گمشده صد قافله دل

سر منزل دلدار کجا هست که واماند

از دست غمش پای پر از آبله دل
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
بِکش بر بوم من رنگ ِ دو چشم آسمانی را
به قلبم قاب کن آن ابروی ِ رنگین کمانی را

چه تابستان داغی! باز هم با برف دی ماهت
بغل کن ساعتی این قلّه ی آتشفشانی را

لبانت را که می بینم هوای دیگری دارم
هوای بستنی با طعم خوب زعفرانی را

تو با پیراهن گلدار از هر شهر دل بردی
چه آسان بسته ای پرونده ی جام جهانی را!

میان زلزله با تو شباهت های بسیاری است
گمانم از خودش آموختی خانه تکانی را

نمانده آجری بر این پرستشگاه ساسانی
چه کردی با دلم؟ این یادگار باستانی را....!

به دنبالت تمام کوچه ها را _ در به در _ گشتم
من آن بادم که در شهر تو گم کردم نشانی را

همه از درد می میرند و من از شوق دیدارت!
بیاور با خودت آن اتفاق ناگهانی را ...
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
•{با منی با همه یِ نازِ نگاهت مثلاً
با دل آراییِ آن صورتِ ماهت مثلاً}•

پیشِ من هستی و بر شانه یِ تو ریخته است
فتنه انگیزیِ موهایِ سیاهت مثلاً

°{با سه تا شاخه یِ گل دسته گلی ساخته ام
مثلِ یک تاج و یا مثلِ کلاهت مثلاً}°

فالِ من گفت “می آیی” ، و خیالم با عشق
چیده و ریخته گل بر سرِ راهت مثلاً

•{روحم انگار کنار تو در آمیخته با
خنده ی با نمک گاه به گاهت مثلاً}•

پیشِ من هستی و می بوسمت آهسته که باز
بشود بوسه سر آغازِ گناهت مثلا
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
•{برخیز و کبر سرو چمان را به هم بریز
دریا شو باز ، ساحل جان را به هم بریز}•

در عمق چشم های تو آشوب خفته است
پلکی بزن دوباره ، جهان را به هم بریز

○{با رنگ عشق ، فصل جدیدی بساز و بعد...
این رنگهای ناب خزان را به هم بریز}○

هر وقت خواستی که بیایی سر قرار
ابرو بگیر و خط کمان را به هم بریز

•{گیسو به دست باد سپار و به یک تکان...
ایل و تبار دشت مغان را به هم بریز}•

وقتی که فکر آمدنت نیست در سرم...
ناگه بیا و روح زمان را به هم بریز

○{با خنده های مثل بهارت ، به کام من
قدری عسل بپاش و دهان را به هم بریز}○

گفتم که رعیتم به تو ، گفتی که عیب نیست
پس با اشاره ات دل خان را به هم بریز

○{ قدری بیا در آخر این شعر با لبت
اعجاز کن ، اصول زبان را به هم بریز}○
 

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,702
16,388
مدال‌ها
6
بسی جان خراب از می شد آباد
بس آبادا که دادش باده بر باد
 
بالا پایین