مشاعره مشاعره با حرف "ذ"

[mobina01]

در این تاپیک اشعاری که با حرف « ذ » شروع می‌شوند قرار می‌گیرند.

ذکر تو از زبان من فکر تو از خیال من
چون برود که رفته ای در رگ و در مفاصلم

 

[𝒜𝓈ℎℊℎℯ♡𝒜♡]

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

 

[ام کا اچ p.r]

ذره ام سودای وصل آفتابم در سر است
بال همت می گشایم تا بر افلاکم برد

 

[ام کا اچ p.r]

ذره از سوز نوایم زنده گشت
پر گشود و کرمک تابنده گشت

 

[Raaz67]

ذات تو بر زمین اثر لطف ایزدی است

عدل تو در جهان نظر رحمت خداست

 

[amir mohamad]

ذره ام لیک ز خورشید نخواهم مددی
با همه تشنگی ام منت دریا نکشم

با چنین عمر شتابان غم امروز بس است
دم غنیمت شمرم محنت فردا نکشم

 

[پایان]

ذات بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است
تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است

 

[amir mohamad]

ذره‌ای در همه اجزای من مسکین نیست
که نه آن ذره معلق به هوای توبود

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچکس می‌نپسندم که به جای تو بود

 

[پایان]

ذره ذره هر چه بود از من گرفت

دیر دانستم که گیتی رهزن است

 

[amir mohamad]

ذکر تو از زبان من فکر تو از خیال من
چون برود که رفته ای در رگ و در مفاصلم