مشاعره مشاعره با حرف " ر "

[آوا...]

راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست

آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

 

[Tara Motlagh]

رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم

گرمیِ طبعم از آن است که دل‌سوخته‌ام
سرخیِ رویم از این است که خونین‌جگرم

 

[amir mohamad]

رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم

گرمیِ طبعم از آن است که دل‌سوخته‌ام
سرخیِ رویم از این است که خونین‌جگرم

روزی ار غم برود نیست مرا یار دگر
در کجا جویم از اینگونه وفادار دگر

هر کسی را به جهان مونس و غمخواری هست
غیر غم نیست مرا مونس و غمخوار دگر

 

[ستایش شهریوری]

رفت از بر من آنکه مرا مونس جان بود
دیگر به چه امید در این شهر توان بود

 

[Raha Bagheri]

راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست

آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

 

[amir mohamad]

راه وفا پیش گیر،کان ز جفا خوشترست
گر چه جفایت خوشست لیک وفا خوشترست

روی چو گل برگ تو از همه گلها فزون
کوی چو گلزار تو از همه جا خوشترست

 

[Tara Motlagh]

ریختم در طلبت هرچه دلم داشت، مرو!
باختم در هوست هرچه مرا بود، بیا!

کم شود مهر، ز دوری دگران را، لیکن
کم نشد مهرِ من از دوری و افزود، بیا

 

[amir mohamad]

ریختم در طلبت هرچه دلم داشت، مرو!
باختم در هوست هرچه مرا بود، بیا!

کم شود مهر، ز دوری دگران را، لیکن
کم نشد مهرِ من از دوری و افزود، بیا

رفیقان کاروان امشب روان است
دل مسکین من با کاروان است

زمام اختیار از دست ما رفت
زمام اکنون بدست ساروان است

 

[Tara Motlagh]

رسوایی معشوق نه جرمی است که بخشند
عاشق نبرد شکوه به دیوان قیامت

 

[amir mohamad]

رسوایی معشوق نه جرمی است که بخشند
عاشق نبرد شکوه به دیوان قیامت

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست