مشاعره مشاعره با حرف " ر "

[بانوی شـــب]

راه عشق رشوار است
راه دوری سخت است
همه راه های چهان برایم اندکی دشوار است

 

[بانوی شـــب]

راه بیا با من
دلم هوای قدم زندن با تو را کرده تست
بهانه را کنار بگذار
راه بیا و راه
بیا تا مرز هایی برویم
به مزر عشق به مرز پایداری و..
راه بیا که راه امدن با من یعنی خوشبختی

 

[بانوی شـــب]

رهگذر بود ان که در دل من جای گرفت
مقامی بی حد و اندازه در دلم جای گرفت
نامرد بود ان رهگذر
دلم را مثل کوزه ای نقش بر زمین کرده است

 

[نیما نصر]

رفتم به سوی مصر و خریدم شکری را
خود فاش بگو یوسف زرین کمری را

 

[ام کا اچ p.r]

روز مصاف و گه ناموس و ننگ
هر یکی از ما چو یکی اژدهاست

 

[نیما نصر]

روز وصلم قرار دیدن نیست
شب هجرانم آرمیدن نیست

طاقت سر بریدنم باشد
وز حبیبم سر بریدن نیست

مطرب از دست من به جان آمد
که مرا طاقت شنیدن نیست

دست بیچاره چون به جان نرسد
چاره جز پیرهن دریدن نیست

 

[pen lady]

رواق منظرِ چشم من آشیانه‌ی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه‌ی توست

 

[mobina01]

رفت معشوقه اگر، جای خودش داد
"قلم"...
روزگاری ست که با تحفه معشوقه خوشم...

شهریار کیانی

 

[نیما نصر]

رها نمی‌کند ایام در کنار منش
که داد خود بستانم به بوسه از دهنش

همان کمند بگیرم که صید خاطر خلق
بدان همی‌کند و درکشم به خویشتنش

ولیک دست نیارم زدن در آن سر زلف
که مبلغی دل خلق است زیر هر شکنش

 

[Tara Motlagh]

رحمت به روزگار كه پستی-بلندی‌اش
رو كرده دستِ زندگیِ بی‌ثبات را

ای عشق! اين سكوت، به معنایِ عجز نيست
حرمت نگاه داشته‌ام، خاطرات را