مشاعره مشاعره با حرف " ط "

[پایان]

طبیب درد بی‌درمان کدامست

رفیق راه بی‌پایان کدامست

اگر عقلست پس دیوانگی چیست

وگر جانست پس جانان کدامست

 

[amir mohamad]

طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود

گدایی در جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایهٔ این در به آفتاب رود

 

[پایان]

طمع روزی جان کن سوی فردوس کشان کن

که ز هر برگ و نباتش شکر انبار تو دارد

 

[ستایش شهریوری]

طلعت دوست عیان میخواهم
هرچه جز اوست نهان میخواهم

 

[Tara Motlagh]

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند ؟

 

[amir mohamad]

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند ؟

طمع وصل تو می‌دارم و اندیشهٔ هجر
دیگر از هر چه جهانم نه امید است و نه بیم

عجب از کشته نباشد به در خیمه دوست
عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم

 

[ستایش شهریوری]

طره شاهد دنیی همه بند است و فریب
عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع

 

[amir mohamad]

طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود

گدایی در جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایهٔ این در به آفتاب رود