مشاعره مشاعره با حرف " م "

[آراد]

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سی*ن*ه می‌لرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

 

[ZAHHRA]

مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را
که صد فردوس می‌سازد جمالش نیم خاری را

 

[Kiana']

.
مویی نفروشم, به همه ملک جهانت..

_سعدی

 

[ZAHHRA]

مبتـــلایی به غم محنت و انـــدوه فـــراق
ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست

 

[فرهاد آزادی]

مانند غریقی که پر از وحشت آب است
می‌گردم و دستم پی یک تکه طناب است

دلتنگی و تنهایی و اندوه و صبوری
این عاقبت تیره یک عاشق ناب است

 

[آراد]

ما پیغام
دوست داشتنمان را
با دود آتش
بهم میرسانیم،

نمیدانم آن سو
برای تو
تکه چوبی هست؟
من
اینجا
به خاطرت
جنگلی
را به آتش کشیدم

 

[فرهاد آزادی]

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟

تو باحسرت شانه من چه کردی

 

[آراد]

مرا چه جای دل باشد
چو دل گشته‌ست جای تو



‌

 

[فرهاد آزادی]

ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم

سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم

 

[آراد]

مرد برای عاشق شدن
به یک دقیقه نیاز دارد ،
و برای فراموش کردن
به چندین قرن ...



‌