مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[نیما نصر]

نیا باران

زمین جای قشنگی نیست

مـن از جنس زمینم خوب می‌دانم

کـه گل در عقد زنبور اسـت

اما یک طرف سودای بلبل

یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست میدارد…

 

[Tara Motlagh]

نمی گیرد کسی مثل نفس در سی*ن*ه جایت را
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را

بجای شعر موسیقی ست کار هر شب و روزم
در آوردم از آنوقتی که نت های صدایت را

 

[پایان]

نی قصه‌ی آن شمع چوگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
عمری ز پی مراد ضایع دارم
وز دور فلک چیست که نافع دارم
با هر که بگفتم که تو را دوست شدم
شد دشمن من وه که چه طالع دارم

 

[amir mohamad]

ناز چشمان تو هر لحظه غزل میسازد
یک نگاه تو عجب جنگ و جدل میسازد

ناز چشمان تورا شعر کنم در دل شب
تا که مهتاب ننازد به جمالش هر شب

 

[Tara Motlagh]

نسترن با عطر موهایت هوایی می شود
یاسمن سردرگُم این دلربایی می شود

معجزه در شعر من از دیدن چشمان توست
شک نکن با دیدنت موسی، عصایی می شود

 

[نیما نصر]

نه همین لاله، به دل داغ تو دارد ای گل
داغ سودای رُخت، بر جگری نیست که نیست

 

[Raaz67]

نقش زیبای "جوانی"را شبی دیدم به‌ خواب

از غم او دیگرم در چشم گریان خواب نیست

 

[پایان]

نامه ی عشق و امید آمد از آن سوى وطن
بوسه زد بر غم جان ،وصف گل از خوی چمن
شمع در سوز دل از عشق طلبکاری کرد
صوری آمد که مپوشان، تو گیسوی زمن

 

[نیما نصر]

نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست
گوش کن، نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست.

 

[Tara Motlagh]

نه به خانه دل قرار و نه به کوی یار گیرد

به کجا روم ندانم که دلم قرار گیرد