مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[Tara Motlagh]

نترس!
اهلی دنیا نشو!
به خاک نشستن
برای آنکه دلش رنگ آسمان شده،
ننگ است...

 

[Tara Motlagh]

نزدیک نیا با تو مرا حادثه ای نیست
این آدمِ ویران شده از دور قشنگ است

 

[پایان]

نی را به ناز خود بنواز ای ترانه ساز

با گام های مخملی و صوت دلپذیر

موسیقی صدای تو، تحریر زندگی است

چون بارش موازیِ باران که در کویر

 

[Tara Motlagh]

نه شیخ می‌دهدم توبه و نه پیر مغان مِی
ز بس‌که توبه نمودم، ز بس‌که توبه شکستم

 

[پایان]

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم؟ حرف دگَر یاد نداد استادم

 

[Tara Motlagh]

ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

 

[پایان]

نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر

نهادم آینه ها در مقابل رخ دوست

 

[amir mohamad]

نگاهت مي‌كنم خاموش و خاموشي زبان دارد
زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد

چه خواهش‌ها در اين خاموشي گوياست نشنيدي
تو هم چيزي بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد

 

[پایان]

نـذر کـردم گـر از این غـــم به درآیــم روزی

تا در میکده شادان و غـزل خــــوان بـــــروم

 

[amir mohamad]

نیست مردم هر که را نقش و نگار مردم است
مردمی هر ک.س که دارد در شمار مردم است

قلعه فولاد و حصن آهنی در کار نیست
چشم پوشیدن ز آفتها حصار مردم است