جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف " ژ "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \" ژ \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 709 بازدید, 23 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" ژ \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
در این تاپیک اشعاری که با حرف « ژ » شروع می‌شوند قرار می‌گیرد.

ژاله بر لاله فرو می‌چکد از دامن ابر
خیز و با لاله رخی ساحت گل زار ببوی

فروغی بسطامی
 

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,635
16,288
مدال‌ها
6
ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست
 

worning.f

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
171
391
مدال‌ها
2
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد

وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

( امیرخسرو دهلوی )
 

worning.f

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
171
391
مدال‌ها
2
ژنده پیلان کز در دریای سند آورده ای

سال دیگر بگذرانی از لب دریای نیل
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
ژاله‌ای بر عارض لاله نشیند در نظر
گر چه سیراب است اما جان ما را شبنمی است

ای که می ‌‌گوئی که آب روی دریا دیده ‌ام
آبرو داری ولی در دیدهٔ ما شبنمی است
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
ژولیده زلف فتنه خو مخمور چشم کینه جو
موها پریشان کرده او خونها چکان از هر طرف
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
ژاله صبح دانی خبر از چه می دهد
اشکی که شبش پای عزیزی رفته است
 
بالا پایین