مشاعره مشاعره با "ض"

[mobina01]

در این تاپیک اشعاری که با حرف " ض" شروع می شوند قرار می‌گیرد.

ضعف وعجز و فقر ما دانسته ای
درد ما را هم دوا دانسته ای

مولانا

 

[worning.f]

ضرب شمشیر تو را نازم که در هر ضربتی

جان سلمان را حیات جاودانی می دهد

 

[worning.f]

ضعف پیری فکند بی جگران را از پای

دل چو افتاد قوی ٬ پشت دوتا شمشیر است

 

[ill_mah]

ضعیف و لاغر و زرد و صدای خواب‌آور
کنار بستر من قرص‌های خواب‌آور

لجن گرفتم از این سرگذشت ویروسی
از این تب، این تبِ مالاریای خواب‌آور

منی که منحنی زانوان زاویه‌دار
جدا نمی‌کندم از هوای خواب‌آور

همین تجمع اجساد مومیایی شهر
مرا کشانده به این انزوای خواب‌آور

زمین رها شده دور ِ مدار ِ بی‌دردی
و روزنامه پر از قصه‌های خواب‌آور

هنوز دفترِ خمیازه‌های من باز است
بخواب شعر! در این ماجرای خواب‌آور

 

[پایان]

ظاهرش گیر ار چه ظاهر کژ پرد
عاقبت ظاهر سوی باطن برد

اول هر آدمی خود صورتست
بعد از آن جان کو جمال سیرتست

 

[amir mohamad]

ضامن رونق این بزم گداز دل ماست
سوختن بهر نشاط دگران دارد شمع

 

[پایان]

ضامنم من که غباری به دلت ننشیند

اگر از خلق جهان روی به دیوار آری

 

[amir mohamad]

ضایع مکن ای غنچه چنان عمر که در باغ
تا خنده کنی سایه گلچین به سر توست

 

[پایان]

ظالمان از قلب مردم ، عشق را دزدیده اند
خنده را از لب گرفته ، گریه را بخشیده اند

 

[amir mohamad]

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست