مشاعره مشاعره با "ض"

[پایان]

ضعف بیمار محبت تا کجا دارد اثر

ناله هم امشب به پهلوی من از بستر گذشت

 

[amir mohamad]

ضامن شده ام بهر نجات همه ک.س

بر من بنویس سیئات همه ک.س

 

[پایان]

ضبط حرفی می‌کنم کز وی زبان می‌سوزدم

شکوه‌ای در دل گره دارم که جان می‌سوزدم

 

[Tara Motlagh]

ضعف پیری فکند بی جگران را از پای
دل چو افتاد قوی ٬ پشت دوتا شمشیر است

 

[پایان]

ضـامن آهـوست چشمان دو شهد روشنت

كـاش آهـوى بـيابان دو چشمت می‌شدم

 

[amir mohamad]

ضربت گردون دون آزادگان را خسته کرد
کو دل آزاده‌ای کز تیغ او مجروح نیست

 

[پایان]

ضعف رفته اند
جیبهای گرسنه اش!

خیابان کش آمده یا
پاهایش کوتاه تر شده اند؟

رها شده
در خیابانهای پیر
افتان وخیزان
کودکیهایش.

 

[amir mohamad]

ضرب دلم را ضربانش توئی
جان که مگو گر همه جاش توئی
چشم تو گر تیر و مرا گر نشان
خوش به تنم تا که کمانش توئی

 

[پایان]

ضعف بر مجنون من گر این چنین زور آورد

موجه ریگ روان خواهد سلاسل شد مرا

 

[amir mohamad]

ضایع مکن این دم ار دلت سودا نیست
کین باقی عمر را بقا پیدا نیست
امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست