مشاعره مشاعره با "گ"

[آراد]

گر سوخته دل نئی زمادور که ما

آتش بدلی زنیم کو سوخته نیست

 

[ستایش شهریوری]

گر جمال دوست نبود، با خیالش هم خوشم
خانه درویش را شمعی به از مهتاب نیست

 

[آراد]

گر نای زهره بشنوی ای دل به گوش هوش
آفاق را به زمزمه مدهوش می کنی

 

[ستایش شهریوری]

گر زبانم را نمی فهمی،نگاهم را بفهم
آه سرد و اشک چشم بی گناهم را بفهم

 

[آراد]

گر بر تن من زبان شود هر مویی

یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

 

[ستایش شهریوری]

گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

 

[آراد]

گفتم کِی ام دهان و لبت کامران کنند؟

گفتا به چشم هر چه تو گویی چُنان کنند

 

[ستایش شهریوری]

گفتم دل و دین بر سر کارت کردم

هر چیز که داشتم نثارت کردم

 

[آراد]

گفتم از دل برود چون ز مقابل برود
غافل از اينکه چو رفت از پي او دل برود

 

[ستایش شهریوری]

گم شدم در گیر و دار آرزو های خودم
تا به تنهایی رسیدم باز با پای خودم