- Jul
- 2,612
- 4,929
- مدالها
- 2
در این مقاله میخواهیم با معرفی کتاب رها و ناهشیار مینویسم همراه شما باشیم و با هنر جستارنویسی آشنا شویم. کتاب رها و ناهشیار مینویسم، راهنمایی کامل و جامع است برای کسانی که میخواهند جستار بنویسند و طعم نوشتن آزادانه را احساس کنند. ما در این کتاب هنر جستارنویسی ادر لارا، نویسندهی این کتاب را به وضوح مشاهده میکنیم و از او نکات ارزندهای راجع به این ژانر ادبی میآموزیم.
کتاب «رها و ناهشیار مینویسم» حاصل تلاشهای چندین و چند سالهی ادر لارا در زمینهی جستارنویسی و خاطرهپردازی است. او با تکیه بر تجربهای که در طول این سالیان کسب کرده به نویسندگان این ژانر میآموزد که چگونه جستار بنویسند و از نوشتن آن لذت ببرند.
اما لازم است پیش از پرداختن به کتاب، تصوری صحیح از جستار روایی و نویسندهی این ژانر داشته باشیم.
جستار روایی نوشتهای است به ظاهر ولنگار، نوشتهای غیر داستانی که لحن دلنشینی دارد. نویسندهی این ژانر با نگاهی موشکافانه به وقایع و رخدادهای روزمره، سعی در استخراج مفهومی شخصی و تمامیتخواهانه دارد. او با بیان داستانگونهی واقعهای که تجربه کرده، تحلیل شخصی خود را از آن واقعه ارائه میدهد. از سویی دیگر او در گرانیگاه رخدادهای زمانهی خودش ایستاده و با بیان واقعگرایانهای که از آن رخداد به مخاطب ارائه میدهد، سعی در انتقال حقیقتی خالص را دارد.
«جستار به قلمروهای تعیینشده تن نمیدهد. تلاشش نه برای رسیدن به دستاوردی علمی است و نه برای خلق اثر هنری. جستار آینهی چیزهایی است که دوست میداریم و دوست نمیداریم، نه عرصهی نمایش هوش و خرد ما برای خلق اثر از هیچ. حرفش را با قصهی آدم و حوا شروع نمیکند. حرفی را که میخواهد میزند و هر جا که حس کند حرفش کامل شده، نه جایی که دیگر حرفی برای گفتن نمانده، لب فرو میبندد.»
الهام شوشتریزاده، مترجم کتاب نیز نظری مشابه با تئودور آدورنو دارد. او جستار روایی را به مثابه کودکی گریزپا و سرزنده تصور میکند؛ کودکی که مدام در جنبوجوش است و بازیگوشی میکند. حال اگر قرار باشد آن را محدود کنیم، از خلاقیت و بهره خارج شده و سرزندگیاش را از دست میدهد.
او در ادامه میگوید:
«جستار سبکی یافتنی است و محصول استعداد نیست. فقط باید مسیری را برای رسیدن به آن بپیمایید؛ مسیری که نمیتوان قدم به قدم آن را پیشبینی کرد. و همین نکته به جذابیت جستارنویسی میافزاید.»
پربیراه نیست اگر بگوییم که این کتاب به مثابه نقشهای برای جستارنویسان است. هر کدام از بخشهای آن به مرحله خاصی از نوشتن جستار میپردازد و سعی در رفع موانعی دارد که نویسندگان ممکن است در مسیر خود با آن مواجه شوند. به عنوان مثال در نخستین بخش از این کتاب، لارا با تمسک به این نکته از یونگ که «شخصیترین چیزها عمومیترین چیزها هستند» به ما میفهماند که بهترین مایه برای نوشتن جستار، نوشتن از خود است و لزومی ندارد که برای یافتن آن خارج از خود را جستجو کنیم. بنابراین در هنر جستارنویسی ادر لارا معقتد است فرقی ندارد که نویسندهای حرفهای هستید یا غیرحرفهای، در هر صورت میتوانید از توصیههای این کتاب برای بهتر شدن نوشتهی خود بهرهمند شوید.
معرفی کتاب رها و ناهشیار مینویسم
ادر لارا (Adair lara) در این کتاب سعی دارد به ما بیاموزد که چگونه از پیش پا افتادهترین وقایع زندگیمان که توجهی را برنمیانگیزاند جستار روایی بنویسیم. او به ما میآموزد که هنر جستارنویسی فرصتی است برای زیستن و اندیشیدن، برای یافتن معنای زندگی، برای آنکه از بیهودگیها رها شویم و هدفمندتر زندگی کنیم. باری، جستار این امکان را در اختیارمان قرار میدهد که رخدادهای زندگیمان را مرور کنیم، به شکستها و پیروزیهایمان بنگریم و به تغییری که آنها در زندگیمان ایجاد کردهاند پی ببریم.کتاب «رها و ناهشیار مینویسم» حاصل تلاشهای چندین و چند سالهی ادر لارا در زمینهی جستارنویسی و خاطرهپردازی است. او با تکیه بر تجربهای که در طول این سالیان کسب کرده به نویسندگان این ژانر میآموزد که چگونه جستار بنویسند و از نوشتن آن لذت ببرند.
اما لازم است پیش از پرداختن به کتاب، تصوری صحیح از جستار روایی و نویسندهی این ژانر داشته باشیم.
جستار روایی نوشتهای است به ظاهر ولنگار، نوشتهای غیر داستانی که لحن دلنشینی دارد. نویسندهی این ژانر با نگاهی موشکافانه به وقایع و رخدادهای روزمره، سعی در استخراج مفهومی شخصی و تمامیتخواهانه دارد. او با بیان داستانگونهی واقعهای که تجربه کرده، تحلیل شخصی خود را از آن واقعه ارائه میدهد. از سویی دیگر او در گرانیگاه رخدادهای زمانهی خودش ایستاده و با بیان واقعگرایانهای که از آن رخداد به مخاطب ارائه میدهد، سعی در انتقال حقیقتی خالص را دارد.
«جستار به قلمروهای تعیینشده تن نمیدهد. تلاشش نه برای رسیدن به دستاوردی علمی است و نه برای خلق اثر هنری. جستار آینهی چیزهایی است که دوست میداریم و دوست نمیداریم، نه عرصهی نمایش هوش و خرد ما برای خلق اثر از هیچ. حرفش را با قصهی آدم و حوا شروع نمیکند. حرفی را که میخواهد میزند و هر جا که حس کند حرفش کامل شده، نه جایی که دیگر حرفی برای گفتن نمانده، لب فرو میبندد.»
الهام شوشتریزاده، مترجم کتاب نیز نظری مشابه با تئودور آدورنو دارد. او جستار روایی را به مثابه کودکی گریزپا و سرزنده تصور میکند؛ کودکی که مدام در جنبوجوش است و بازیگوشی میکند. حال اگر قرار باشد آن را محدود کنیم، از خلاقیت و بهره خارج شده و سرزندگیاش را از دست میدهد.
او در ادامه میگوید:
«جستار سبکی یافتنی است و محصول استعداد نیست. فقط باید مسیری را برای رسیدن به آن بپیمایید؛ مسیری که نمیتوان قدم به قدم آن را پیشبینی کرد. و همین نکته به جذابیت جستارنویسی میافزاید.»
کتاب رها وناهشیار مینویسم چه کمکی به مخاطب میکند؟
ادر لارا در این کتاب از ابتداییترین قدم برای نوشتن یک جستار که ایدهی آن باشد آغاز میکند و تا مراحل انتهایی آن یعنی سفارش و فروش جستار پیش میرود. او با تجربهای که در طول چند دهه ستوننویسی و جستارنویسی برای نشریات بزرگ آمریکایی کسب کرده، از تمامی پیچ و خمهای این ژانر آگاه است. او میداند که شاخصهی این سبک از نوشتن، در بیقیدی و آزادی آن است. بنابراین قاعده و قانونی برای جستار روایی نمیتراشد. بلکه سعی در بیان اصولی دارد که میتواند کیفیت نوشتهی شما را بالاتر برده و آن را خواندنیتر کند.پربیراه نیست اگر بگوییم که این کتاب به مثابه نقشهای برای جستارنویسان است. هر کدام از بخشهای آن به مرحله خاصی از نوشتن جستار میپردازد و سعی در رفع موانعی دارد که نویسندگان ممکن است در مسیر خود با آن مواجه شوند. به عنوان مثال در نخستین بخش از این کتاب، لارا با تمسک به این نکته از یونگ که «شخصیترین چیزها عمومیترین چیزها هستند» به ما میفهماند که بهترین مایه برای نوشتن جستار، نوشتن از خود است و لزومی ندارد که برای یافتن آن خارج از خود را جستجو کنیم. بنابراین در هنر جستارنویسی ادر لارا معقتد است فرقی ندارد که نویسندهای حرفهای هستید یا غیرحرفهای، در هر صورت میتوانید از توصیههای این کتاب برای بهتر شدن نوشتهی خود بهرهمند شوید.
آخرین ویرایش: