جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

متفرقه معرفی کرگدن در کتاب کرگدن

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته متفرقه طبیعت و جانداران توسط آریادخت با نام معرفی کرگدن در کتاب کرگدن ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 280 بازدید, 31 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته متفرقه طبیعت و جانداران
نام موضوع معرفی کرگدن در کتاب کرگدن
نویسنده موضوع آریادخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریادخت
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
تنها نکتهٔ روشن اثر این است که برانژه می‌گوید: «اگه هر کدوم از اون کرگدن‌ها بخوان، دوباره می‌تونن انسان بشن».
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
در بخشی از کتاب کرگدن می‌خوانیم:

وقتی پرده بالا می‌رود ژان بر تختش خوابیده. چیزی روی خودش کشیده و پشتش به تماشاچی است. سرفه‌اش را می‌شنویم
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
پس از چند لحظه برانژه را می‌بینیم که ظاهر می‌شود. از آخرین پله‌های پلکان بالا می‌آید در می‌زند ژان جواب نمی‌دهد برانژه از نو در می‌زند.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
برانژه ژان! (از نو در می‌زند.) ژان! (در آخر پاگرد پلکان باز می‌شود و پیرمردی ریزه‌ای با ریش سفید ظاهر می‌شود.)
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
برانژه (در می‌زند.) ژان.
- پیرمرد ریزه ندیدم که از خانه دربیاید. دیشب دیدمش. حالش سرجا نبود.
- برانژه می‌دانم چرا. تقصیر من بود.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
پس برای کسی دیگر است.
- صدای زن پیرمرد (از ته اتاق) با ما کار داشتید؟
- پیرمرد ریزه (برمی‌گردد به‌طرف زنش، که ما نمی‌بینیمش.) نه. با آن یکی.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
پیرمرد ریزه شاید نمی‌خواهد باز کند. باز هم در بزنید.
- صدای زن پیرمرد ژان! پرحرفی نکن. ژان.
- برانژه (در می‌زند.) ژان.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
پیرمرد ریزه چه خبر است؟
- برانژه آمده‌ام آقای ژان را ببینم. ژان، دوستم را.
- پیرمرد ریزه خیال کردم کسی برای من در می‌زند. آخر من هم اسمم ژان است
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
پیرمرد ریزه (به زنش) آمدم‌... خوب. خوب (در را می‌بندد و می‌رود.)
- ژان (همچنان خوابیده پشت به جماعت با صدایی کلفت) چه خبر است؟
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
برانژه آمده‌ام تو را ببینم. ژان عزیزم.
- ژان کیه در می‌زند؟
- برانژه منم. برانژه. مزاحم نیستم؟
- ژان آها. تویی؟ بیا تو.
 
بالا پایین