بی تو تک و تنهام…
چه سرده دستام! معلومه کجایی؟
بی تو من و دریا؛ بی تو شب و سرما…
کجایی، با کی الان؟
منم که تیره و تار و تنهام…
فکرم باش یه ذره تو که فکرت یه سره زده به سر من
شعر : دانوش و مهیار
من و یادت و شب…
فکر من باش یه ذره…
تو که فکرت یه سره زده به سر من
من و یادت و شب؛ دیوونه کرد!
خسته ام؛ از فکرای بی سر و ته