زمانی می توانیم موفق باشیم که وقتی به گذشته مان فکر می کنیم از خودمان رضایت داشته باشیم و بدانیم کارهای که باید انجام بدهیم را به بهترین شکل دنبال کرده ایم. به قولی بزرگی که می گفت زمانی ما به موفقیت رسیده ایم که از خودمان احساس رضایت داشته باشیم. به همین جهت برای هر کار درست و صحیحی که انجام بدهیم و از آن رضایت داشته باشیم باید هدفمند باشیم به بیانی ساده تر زمانی موفق تر هستیم که هدفمند زندگی کنیم و برای رسیدن به خواسته هایمان تلاش کنیم.
بارها دیده ایم افرادی که یکبار شکست می خورند دیگر ناامید می شوند و دست به هیچ کاری نمی کنند این ها فکر می کنند که خوشبختی و موفقیت دست و پا دارد و به سراغشان می آید و نمی دانند که اینها هستند که باید خودشان به سراغ خوشبختی بروند.
زمانی که هدف داشته باشیم زندگی مان معنی و مفهوم پیدا می کند. هدف ها به ما نشان می دهند که از چه راهی حرکت کنیم و مسیر را مشخص می کنند. وقتی در آغاز راه هستیم طبیعی است که قدرتمندتر و محکم تر پیش برویم و انرژی بیشتری داریم و البته که اینگونه موثرتر خواهیم بود. ما در مسیر اهدافمان رشد می کنیم و بزرگ تر می شویم و با پیچ و خم های راه روبرو می شویم و حتی شکست های زیادی را نیز می توانیم تجربه کنیم تا به نسخه ی ایده ال مان برسیم.
راز موفقیت و خوشبختی در زندگی رشد و تکامل می باشد. اگر می خواهیم که به توانایی های بیشتری دست پیدا کنیم و استعدادهایمان را شکوفا کنیم دقیقا باید برای خودمان مشخص کنیم که از زندگی چه می خواهیم و به سراغ شناسایی راههای برویم که می توانند ما را به خواسته هایمان برسانند.