جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار نادر نادرپور

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط DELARAM با نام نادر نادرپور ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 149 بازدید, 13 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع نادر نادرپور
نویسنده موضوع DELARAM
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELARAM
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
سی*ن*ه مالان بخزد چون تن لغزنده ی مار
کوه و خورشید ،
سراسیمه به هم می نگرند
اسب ، جان می سپرد تشنه ، در آغوش سوار
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
کهن دیارا دیار یارا ! دل از تو
کندم ، ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
نه پای رفتن نه تاب ماندن چگونه گویم درخت خشکم
عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم
درین جهنم گل بهشتی چگونه روید چگونه بوید ؟
من ای بهاران ! از ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم
به حکم یزدان شکوه پیری مرا نشاید مرا نزیبد
چرا که پنهان به حرف شیطان ، سپرده ام دل که نوجوانم
صدای حق را
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
سکوت باطل در آن دل شب چنان فرو کشت
که تا قیامت درین مصیبت گلو فشارد غم نهانم
کبوتران را به گاه رفتن ، سر نشستن به بام من نیست
که تا پیامی به خط جانان ، ز پای آنان فروستانم
سفینه ی دل نشسته در گل چراغ ساحل نمی درخشد
درین سیاهی سپیده ای کو ؟ که چشم
حسرت در او نشانم
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
الا خدایا ، گره گشایا ! یه چاره جویی ، مرا مدد کن
بود که بر خود ، دری گشایم ، غم درون را برون کشانم
چنان سراپا ، شب سیه را ، به چنگ و دندان ، در آورم پوست
که صبح عریان ، به خون نشیند ، بر آستانم ، در آسمانم
کهن دیارا ، دیار یارا ، به عزم رفتن ،
دل از تو کندم
ولی جز اینجا وطن گزیدن ، نمی توانم ، نمی توانم
 
بالا پایین