Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,532
- 22,013
- مدالها
- 3
شهریار به عنوان پرچمدار شعر سنتی ایران در دوره معاصر، به درخواستهای شاعران چپی یک «نه» بزرگ گفته بود. این «نه گفتن» شهریار موجب شد که شاعر مورد هجوم و هتاکی شاعران چپگرا قرار گیرد.
کتاب «پرتو مهر»؛ ارجنامه استاد پرتو کرمانشاهی، به کوشش ابراهیم رحیمی و خلیل کهریزی، توسط انتشارات سها چند وقتی است که منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
این کتاب، علاوه بر مقالات تحقیقی و یادداشتها و اشعار اهدایی، شامل گفتوگو با استاد پرتو و خاطرات خودنوشتِ اوست که نکات فرهنگی و اجتماعی و ادبی بسیاری درباره کرمانشاه و شعر معاصر ایران در بر دارد.
از جمله مطالب مندرج در این اثر، یادداشتی است از محمد طاهری خسروشاهی، از کارشناسان حوزه ادبیات، با عنوان «نکتههایی ناگفته درباره شهریار و ردّ پای او در شعر پرتو کرمانشاهی». هرچند هدف از نگارش این یادداشت، چنانکه از عنوان آن پیداست، بررسی تأثیر شهریار بر شعر پرتو کرمانشاهی است، اما نویسنده در این یادداشت به جوانب مختلفی از زندگی شهریار اشاره کرده که پیشتر یا گفته نشده یا کمتر بدان پرداخته شده است.
خسروشاهی در این یادداشت تأکید میکند، «آنچه شهریاریِ بیهمتای او را بر تختگاه شعر معاصر ایران مسلم میکند، تسلط او در دو زبان فارسی و ترکی است. راز عمده محبوبیت شهریار، که البته خود شگفت داستانی در طول تاریخ ادبیات این سرزمین است، در همین نکته نهفته است که او در هر دو زبان فارسی و ترکی شاهکار آفریده است». نویسنده در ادامه از غزلیات شهریار و همچنین منظومه «حیدربابا» به عنوان دو نمونه ارجمند و درخشان از ادبیات فارسی و ترکی یاد میکند. بخش دیگر یادداشت خسروشاهی به ایراندوستی و علقههای دینی او اختصاص دارد؛ علایقی که در روزگاری سبب شده بود تا شهریار در هجوم انتقادات شاعران و نویسندگان جریان به اصطلاح چپگرا قرار گیرد. او در ادامه نامهای منتشر نشده از شهریار را در اثبات مطالب گفته شدهاش ارائه میدهد که در نوع خود خواندنی است.
خسروشاهی در بخشی از این یادداشت مینویسد: در بحث پیرامون جایگاه ادبی شهریار، نباید نقش بسیار مهم سرودههای دینی او را انکار نمود. راز عمده موفقیت شهریار در سرودن آثار مذهبی این است که وی این اشعار را از غمق دل و سویدای جان سروده و مشتی حرف و کلمه را به دنبال هم و در لباس نظم و قالب اصطلاحات عروض و قافیه مرتب نکرده است. شهریار به معنای واقعی کلمه و به قول زندهیاد حسین منزوی یک شاعر مسلمان است.
شهریار تا زنده بود، همچنان عشق به ایران را در جان و دل داشت و از ذکر سرافرازیهای مام میهن و تاریخ پرشکوه و والایش در شور و شعف میآمد. او آذربایجان را جزو جداییناپذیر ایران میدانست. شهریار، هیچگاه، خود را بدون ایران و ایران را بدون اجزای ارجمند آن که همانا اقوام مختلف ایرانی است، احساس نمیکرد. هرگاه چکامهای به نام ایران به خاطرش میآمد، آذربایجان را به وفاداری به ایران توصیه میکرد
کتاب «پرتو مهر»؛ ارجنامه استاد پرتو کرمانشاهی، به کوشش ابراهیم رحیمی و خلیل کهریزی، توسط انتشارات سها چند وقتی است که منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
این کتاب، علاوه بر مقالات تحقیقی و یادداشتها و اشعار اهدایی، شامل گفتوگو با استاد پرتو و خاطرات خودنوشتِ اوست که نکات فرهنگی و اجتماعی و ادبی بسیاری درباره کرمانشاه و شعر معاصر ایران در بر دارد.
از جمله مطالب مندرج در این اثر، یادداشتی است از محمد طاهری خسروشاهی، از کارشناسان حوزه ادبیات، با عنوان «نکتههایی ناگفته درباره شهریار و ردّ پای او در شعر پرتو کرمانشاهی». هرچند هدف از نگارش این یادداشت، چنانکه از عنوان آن پیداست، بررسی تأثیر شهریار بر شعر پرتو کرمانشاهی است، اما نویسنده در این یادداشت به جوانب مختلفی از زندگی شهریار اشاره کرده که پیشتر یا گفته نشده یا کمتر بدان پرداخته شده است.
خسروشاهی در این یادداشت تأکید میکند، «آنچه شهریاریِ بیهمتای او را بر تختگاه شعر معاصر ایران مسلم میکند، تسلط او در دو زبان فارسی و ترکی است. راز عمده محبوبیت شهریار، که البته خود شگفت داستانی در طول تاریخ ادبیات این سرزمین است، در همین نکته نهفته است که او در هر دو زبان فارسی و ترکی شاهکار آفریده است». نویسنده در ادامه از غزلیات شهریار و همچنین منظومه «حیدربابا» به عنوان دو نمونه ارجمند و درخشان از ادبیات فارسی و ترکی یاد میکند. بخش دیگر یادداشت خسروشاهی به ایراندوستی و علقههای دینی او اختصاص دارد؛ علایقی که در روزگاری سبب شده بود تا شهریار در هجوم انتقادات شاعران و نویسندگان جریان به اصطلاح چپگرا قرار گیرد. او در ادامه نامهای منتشر نشده از شهریار را در اثبات مطالب گفته شدهاش ارائه میدهد که در نوع خود خواندنی است.
خسروشاهی در بخشی از این یادداشت مینویسد: در بحث پیرامون جایگاه ادبی شهریار، نباید نقش بسیار مهم سرودههای دینی او را انکار نمود. راز عمده موفقیت شهریار در سرودن آثار مذهبی این است که وی این اشعار را از غمق دل و سویدای جان سروده و مشتی حرف و کلمه را به دنبال هم و در لباس نظم و قالب اصطلاحات عروض و قافیه مرتب نکرده است. شهریار به معنای واقعی کلمه و به قول زندهیاد حسین منزوی یک شاعر مسلمان است.
شهریار تا زنده بود، همچنان عشق به ایران را در جان و دل داشت و از ذکر سرافرازیهای مام میهن و تاریخ پرشکوه و والایش در شور و شعف میآمد. او آذربایجان را جزو جداییناپذیر ایران میدانست. شهریار، هیچگاه، خود را بدون ایران و ایران را بدون اجزای ارجمند آن که همانا اقوام مختلف ایرانی است، احساس نمیکرد. هرگاه چکامهای به نام ایران به خاطرش میآمد، آذربایجان را به وفاداری به ایران توصیه میکرد