- Aug
- 2,871
- 21,387
- مدالها
- 4
در پست راهی برای درک بهتر شعر نوشتهام: «نثر، یعنی پراکنده. گونهای از زبان است که تنها متکی به قواعد زبانی (قواعد واژگانی و قواعد نحوی) باشد و هیچقاعدۀ دیگری از قبیل قواعد بیانی(تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و فروع آنها)، قواعد بدیعی( صنایع و آرایههای ادبی منهای آنچه به حوزۀ صنایع بیان مربوط است) و قواعد موسیقیایی(آنچه موجب همآوایی و همآوازی در زبان شود، مانند وزن، قافیه، ردیف، واجآرایی، سجع و جناس) بر آن وارد نشود.»
در واقع سادهترین و پیش پا افتادهترین تعریف را از نثر بیان کردم.
اینجا اما کمی بیشتر از نثر و شعر، و تفاوت آنها با هم حرف میزنم. نکتۀ مهمی که باید در نظر داشت باشیم این است که نثر در مقابل شعر قرار نمیگیرد و نمیتوانیم بگوییم اگر متنی خصوصیات شعر را نداشته باشد حتماً نثر است و برعکس.
در واقع سادهترین و پیش پا افتادهترین تعریف را از نثر بیان کردم.
اینجا اما کمی بیشتر از نثر و شعر، و تفاوت آنها با هم حرف میزنم. نکتۀ مهمی که باید در نظر داشت باشیم این است که نثر در مقابل شعر قرار نمیگیرد و نمیتوانیم بگوییم اگر متنی خصوصیات شعر را نداشته باشد حتماً نثر است و برعکس.