جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دیالوگ نویسی [نفرین حلقه] اثر «آیناز نویسنده حرفه‌ای انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دیالوگ نویسی توسط ادوارد کلاه به سر با نام [نفرین حلقه] اثر «آیناز نویسنده حرفه‌ای انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 302 بازدید, 5 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته دیالوگ نویسی
نام موضوع [نفرین حلقه] اثر «آیناز نویسنده حرفه‌ای انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط NIRI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,259
مدال‌ها
15
نام اثر: نفرین حلقه
نویسنده: آیناز
ژانر: ترسناک/تراژدی
مقدمه: نفرین حلقه نفرینی است که تنها توسط یک نفر پدیده آمده اما در آخر گریبان همگان را می‌گیرد و کاری با بی‌گناه یا گنا‌ه‌کار بودنشان ندارد!
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,259
مدال‌ها
15
سلینا:
- بچه که بودم وقتی زمین می‌خوردم و دست و پام زخم می‌شد؛ بعد چند دقیقه با این بهونه که دردش بدتر از مرگ نیست و هنوز نمردم، دیگه گریه نمی‌کردم؛ اما الان خیلی از زمین خوردن می‌ترسم چون مرگ برام یه آرزو شده و نمی‌دونم وقتی زمین می‌خورم به چه درد بزرگ‌تری دل خوش کنم.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,259
مدال‌ها
15
جودی:
- چرا نمی‌خوای از این همه زجری که تک تک سلول‌های بدنت رو پر کردن فرار کنی و بری یه جایی که هیچ کدومشون نباشن؟! چرا انقدر زجر کشیدن رو دوست داری؟!
سلینا:
- من زجر کشیدن رو دوست ندارم، فقط وابسته‌اش شدم. نمی‌تونم ازش فرار کنم چون زجر بخشی وجودم شده و هر جا برم همیشه همراهم هست، درست مثل یه نفرین!
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,259
مدال‌ها
15
جودی:
- تو از این نفرین وحشتناکی که تو رو از همه دور کرده نمی‌ترسی؟
سلینا:
- دلم می‌خواد چشم‌هام رو ببندم و وقتی براشون کردم تمام گذشته‌ام، همه‌ی این نفرین رو فراموش کنم، اما نمی‌تونم‌، دیگه نمی‌تونم ازش فرار کنم چون تنها راهش فراموشیه. نفرینی در کار نیست، نفرین اصلی خود منم!
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,259
مدال‌ها
15
جودی:
- چرا باید بدی و سیاهی رو دوست داشته باشی؟
سلینا:
- تا وقتی وجودت از سیاهی و بدی پر نشده باشه نمی‌تونی بفهمی آدم‌های بد قابل سرزنش نیستن. همه‌چیز از یه کینه شروع می‌شه یا... یه دلیل! من می‌تونم مهر یخ‌زده رو توی قلب شارلوت ببینم؛ اما کسی که وجودش سرازیر از پاکی هست نمی‌تونه محبت رو توی وجود اون هیولا ببینه... .
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,023
26,557
مدال‌ها
12
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[..کادر مدیریت بخش کتاب..]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین