جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار نفیسه سادات موسوی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام نفیسه سادات موسوی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 441 بازدید, 12 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع نفیسه سادات موسوی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
چنین که غرق در آیینه‌ای به خودبینی
مرا که مات نگاه تواَم، نمی‌بینی

اگرچه لحظه‌ای از غم جدا نبوده دلم
پر است چهره‌ام از خنده‌های تزئینی

بگو تو را چه بنامم که جمع اضدادی
شراب تلخی و مثل گلاب شیرینی

عذاب می‌دهی امّا نمی‌توانم، آه...
دعا کنم که به خاک سیاه بنْشینی

گداخت جان من امّا عجب گداختنی
شکست بغض من امّا چه بغض سنگینی

حقیقت همه‌ی شعرها تبسّم توست
چه عاشقانه‌ی نابی، عجب مضامینی...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
اﺯ ﻭﺻﻒ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﻠﻢ، ﺣﺮﻑ ﻧﺪﺍﺭﯼ!
آن‌قدر که رام تو شد ﺍﯾﻦ ﻃﺒﻊِ ﻓﺮﺍﺭﯼ

ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﻢ‌ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﻈﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
ﻧﻪ ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺶ، ﻧﻪ ﻗﺮﺍﺭﯼ

ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﻡ
ﭼﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭﯼ

ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻭ ﺗﻮ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ
ﻣﺤﺒﻮﺏ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻮﮊﻩ‌ﯼ ﻫﺮ ﺻﯿﺪ ﻭ ﺷﮑﺎﺭﯼ

ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ‌ﯼ ﻣﻦ خوب‌ترین ﻣﺮﺩ ﺯﻣﯿﻨﯽ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ، مسئلهﺩﺍﺭﯼ!

ﯾﺎ ﮐﺎﻡ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺯ ﺗﻮ ﯾﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺴِﭙﺎﺭﻡ
ﭘﺮﺳﻮﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ‌ﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭﯼ؟

ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻌﺮﯼّ ﻭ من اندوهِ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺴِﭙﺎﺭﯼ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
بي اعتنا به اينكه برايت دلم گرفت
خنديدي و دوباره به جايت دلم گرفت

از اينكه دست من به تو هرگز نميرسد
از بخت بد -كه كرده جدايت- دلم گرفت

از فكر لحظه اي كه بمن طعنه ميزدي
از لحن نيش دار "شُما"يت،دلم گرفت

ميخوااااستم براي كسي درد دل كنم
اما به جاي عرض شكايت، دلم گرفت

گفتي "خدا مرا ببرد رو به راهِ راست"
بي اختيار بعد دعايت دلم گرفت
 
بالا پایین