مطالب طنز نقدی نو | حرص خوردن های یک منتقد ⁦ಠಿ_ಠಿ⁩

[PardisHP]

نقدی نو | حرص خوردن های یک منتقد ⁦ಠಿ_ಠಿ⁩


در این‌جا هرنقدی که از رمانا دارین رو به صورت طنز بنویسین ⁦ಠಿ_ಠಿ⁩
خواستین مستقیم و نخواستین غیرمستقیم ⁦ಠ_ಠ⁩
اگه شما هم مثل من خیلی حرص می‌خورین
درمورد بنویسین، تا بقیه هم بخونن ⁦ಠ◡ಠ⁩


( به طور مثال قیافه خوشگل شخصیت‌ها رو اگه درموردش نوشته شده چندبار دیگه هم نگین! هرچیزی یک نهایت دو بار )

 

[PardisHP]

بس کنید این رمانای انتقامی رو ⁦ಠ_ಠ⁩⁦
یکم بخشش رو ترویج کنید ⁦ರ_ರ⁩

واقعاً انقدر حوصله دارین که حتماً انتقام بگیرین؟!
من هنوز وقت نکردم انتقام شکلاتایی که سه سال پیش بچه فامیل ازم دزدید رو بگیرم :/

 

[PardisHP]

جا داره به رمانایی که تنها فرقشون با رمانای دیگه اسم شخصیت‌هاست و اندازه سر سوزن خلاقیت توشون نیست، واکنش بزن قدش بدم! ⁦ಠ_ʖಠ⁩

 

[April]

همه از دم چشم و مو رنگی:/

اتفاقا منم چشمام سبزه و موهای طلایی تا مچ پام میرسه (زارت:/)
دختره میخوره به پسره بعد میگه این ستون و کی اینجا کجاست.
تو کورییی؟! نه واقعا کوری؟
حالا این و داشته باش: دختره میره تو شکم پسره. مگه قدش بلند نبود دختره؟
چطور رفت تو شکم پسره؟
مگه اینکه دختره قدش 173 باشه پسره ام 195.پسره ورزشکارم هست که هست ولی اخه 195؟
مگه اینکه والیبالیست باشه:/

من با 17 سال سن قدم 166عه اونوقت این دختره توی رمان چطور با 22 سال سن و قد 174 مثلا میخوره به شکم پسره تازززه معذرت خواهی ام نمیکنه!
حالا بعضی وقتا هم مینویسن رفتم تو حلق پسره. انگار اون پسر بنده خدا دهنش اندازه نهنگ 90 درجه بازه همیشه:/

هعی روزگار...هرچه دل تنگم خواست گفتم:/

 

[PardisHP]

نصف رمان احوال پرسی و سلام شخصیتاس! ⁦ಠಿ_ಠ⁩
واقعاً توقع دارین تا آخر بخونم رمانو؟!
بعد میگن چرا از ته شروع می‌کنی ⁦ಠ‿ಠ⁩
‍

 

[ادوارد کلاه به سر]

چطور تو سن ۱۳ سالگی با پسر قرار می‌ذارین مامان باباتونم نمی‌فهمن؟:/ چطور عاشق یه پسره‌این بهش می‌گین اول می‌گه نه بعد نظرش عوض می‌شه و عاشقتون می‌شه؟:/

 

[ادوارد کلاه به سر]

چطور این همه شمال می‌زنین و هر دفعه هم گیتار می‌زنین؟:/ اون گیتار بدبخت هنوز زندست؟:/

 

[ادوارد کلاه به سر]

چطور وجدانتون زبون داره؟:/ مال من فقط بلده کار بد رو کوفتم کنه عرضه جلوگیری هم نداره چه برسه حرف و نصیحت:/

 

[ادوارد کلاه به سر]

چطور همش از شاه گرفته تا استاد دانشگاه عاشق یه دختره می‌شن که تازه از دهات اومده تهران؟:/ اصلا چرااا؟:/ بعد چطور دختره پیشنهاد این پولدارهای مارمولک لعنتی رو رد می‌کنه عاشق یکی دیگست؟:/

 

[ادوارد کلاه به سر]

چرا تو همه رمانهای طنز اسم یه دختر و پسر دلارام و راتینه؟:/ یا رادین؟:/ یا رامین؟:/ چرا گیری دادین به را؟:/ یهو بذارین رانی:/