آموزشی نقد دروني در نقد تاریخی

[Kosarvalipour]

يكي به شيوايي و رسايي نثر مؤلف كه به قريحة ادبي و تجربة نويسنده مربوط مي شود و ديگر به اصول و قواعد نگارش ، ساختار واژگان و اصطلاحات و پاراگراف بندي و لحن نويسنده؛ كه در مورد اخير به ويژه بايد ديد كه آيا نويسنده براي خواننده احترام قائل است و توانسته اعتماد خواننده را جلب كند يا خير؟

 

[Kosarvalipour]

يك متن در ذات خود بايد اعتماد ايجاد كند؛ يعني خواننده در متن مشاركت داشته باشد . در بررسي ادبيات نگارش شايسته است به شيوه و سبك نگارش ، انسجام مطالب ، شيوة ارجاع دهي ، نقل قول و ديگر موارد عنايت خاص شود.

 

[Kosarvalipour]

در جمع بندي مبحث نقد بايد گفت اساس يك اثر خوب و موفق در ايجاد ارتباط است؛ ارتباط بين اجزاي مختلف يك اثر و صرف نظر از پاره اي بافت ها و الگوهاي تحميلي. هرچه اين ارتباط منطقي تر و منسجم تر باشد ، ارزش و اعتبار اثر نيز بيشتر است. اجزاي اين فضاي ارتباطي عبارت اند از:

 

[Kosarvalipour]

1. مؤلف؛ 2. خواننده؛ 3. بافت ها والگوهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي واقتصادي توليد اثر؛ 4. متن.