جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان از شیطنت تا عشق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان از شیطنت تا عشق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 290 بازدید, 2 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان از شیطنت تا عشق
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: شیطنت تا عشق
نام نویسنده: مانیا محرابی
ژانر: طنز، عاشقانه
ناظر: @"شیطان مغرور"
خلاصه: من هم یک اتفاقم یک اتفاق برای مردی که عاشقانه میپرستمش!
مطهره دختر شیطونی که برای ادامه تحصیل به تهران میره و گیر چشمای عسلی مردی میشه که استادشِ...
اما با این وجود هر بلایی که می‌تونه سر استاد بیچارش میاره...
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Selena
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Selena
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
به نام خالق قلم
نام رمان: خوب اسم رمان شما شیطنت تا عشق بود. عنوان طولانی بود، اما با بدنه و ژانرها ارتباط داشت. عنوان از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود و کلمات عشق و شیطنت سبب شده بود عنوانی کلیشه‌ای نصیب‌تان شود. عنوان تقریبا تمام داستان را لو می‌داد و میزان جذابیت و کنکجکاوکنندگی‌اش برای خواننده بسیار پایین بود. درکل عنوان رمان شما از سطح پایینی برخوردار بود.
ژانرها: خوب شما دو ژانر عاشقانه و طنز را برای رمنتان در نظر گرفته بودید. ژانر طنز با توجه به کارهای مطهره و شیطنت‌هایش در متن خودنمایی می‌کرد و ژانر عاشقانه با توجه به عشقی که میان او و استادش برقرار بود؛ اما من پیشنهاد می‌کنم کمی ژانر عاشقانه را پررنگ‌تر کنید.
خلاصه: خلاصه‌ی شما اندازه‌ی کوتاهی داشت. متاسفانه خلاصه‌ی شما علاوه بر تکراری و کلیشه‌ای بودن، تمام داستان را لو می‌داد و نتوانسته بودید خوب با کلمات بازی و خواننده را کنجکاو کنید. همچنین خلاصه‌ی شما از کلمات ساده‌ای برخوردار بود و آرایه‌ی خاصی در آن دیده نمی‌شد. معلومات خلاصه کمی از حد معلوم فراتر رفته، اما مجهولات اندکی داشت. خلاصه همچنین با ژانرها و بدنه ارتباط داشت. در کل خلاصه‌ی رمان شما از سطح پایینی برخوردار بود.
جلد: از دختر و پسری که در جلد شما قرار گرفته بودند، می‌توانستیم حدس بزنیم ژانر عاشقانه را در پیش داریم؛ اما پیشنهاد می‌کنم کمی ژانر طنز را در رمانتان پررنگ‌تر کنید. تکست جلد نیز با ژانر عاشقانه ارتباط زیبایی داشت؛ اما اثری از ژانر طنز در آن نبود.
مقدمه: متاسفانه رمان شما فاقد مقدمه بود؛ که این نقطه ضعف بزرگی محسوب می‌شود. پیشنهاد می‌کنم جهت جذب بیشتر خوانندگان و بالا رفتن سطح رمانتان مقدمه‌ای درنظر بگیرید‌.
آغاز: رمان شما با سکانسی آغاز شد که روز اول دانشگاه مطهره بود و او با آلارم بیدار نشده و دیرش شده بود. بعد هم که به دانشگاه رفت، رفیق قدیمی‌اش را آن‌جا پیدا کرد و با استادش بحثش شد. آغاز کلیشه‌ای داشتید و علاوه بر آن ابهام خاصی در آغاز نبود که خوانند را دنبال خود بکشاند. آغاز یک دفعه اطلاعات زیادی را به ذهن خواننده تزریق می‌کرد و گیج‌کننده بود؛ اما با ژانر و بدنه ارتباط داشت. در کل آغاز رمان شما از سطح متوسط رو به پایینی برخوردار بود.
میانه: میانه‌ی رمان شما با شیطنت‌های مطهره و عشقی که میان او و استادش برقرار شده بود ادامه یافت و کشمکش یا نقطه‌ی اوج خاصی نداشت. به این دلیل ذهن خواننده را درگیر رمان نکرده و او را دنبال خود و ادامه‌ی رمان نمی‌کشاند.
حن و بافت: درکل نثر اصلی شما دیالوگ و مونولوگ محاوره بود و خوشبختانه این نثر و بافت یکدست بود و هرگز تغییر نکرده بود. تبریک می‌گویم، در این بخش به خوبی عمل کرده بودید.
سیر رمان: متاسفانه سیر رمان شما بسیار تند بود. اتفاقات سریع و زودگذر بودند و تا خواننده می‌آمد یکی از آن‌ها را هضم کند، اتفاق دیگری ظاهر می‌شد. اتفاقاتی مثل دانشگاه رفتن مطهره، دعوایش با استادش، هم‌خانه شدن با رفیق قدیمی‌اش، سرما خوردنش و.‌‌.. همگی سریع اتفاق افتادند و نویسنده فرصت هضمشان را نداشت. پیشنهاد می‌کنم کمی سیر را متعادل کنید و به هر اتفاق بیشتر بپردازید.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: متاسفانه رمان شما دیالوگ‌محور بود و خواننده لذت خواندن و اطلاعات گرفتن از مونولوگ‌ها را از دست داده بود. با این حال دیالوگ‌های هر شخصیت‌ با یک‌دیگر فرق می‌کرد و این نکته‌ی مثبتی محسوب می‌شد.
شخصیت‌پردازی: شخصیت‌پردازی شما کلیشه‌ای و مستقیم بود. مطهره دختر شیطون و مغروری که کم‌کم عاشق استادش شده بود، استاد سینا آسایش که مرد مغروری بود، اما بیرون از کلاس بسیار باشخصیت رفتار می‌کرد، فرینا دوست مطهره که مثل خودش شیطنت می‌کرد و او را بسیار دوست می‌داشت، آروشا دختری لوس و عملی که برای استاد عشوه می‌آمد. شخصیت‌های شما علاوه بر توصیف کلیشه‌ای و مستقیم بیش از حد دوبعدی بودند، به عنوان مثال امکان ندارد کسی هم‌زمان هم مغرور باشد و هم مهربان و پر از شیطنت‌. درکل شخصیت‌پردازی شما از سطح متوسط رو به پایینی برخوردار بود.
توصیف مکان: در متن دیده می‌شد؛ اما بسیار مستقیم بود و یک دفعه اطلاعات را به ذهن خواننده تزریق می‌کرد. پیشنهاد می‌کنم توصیفات را غیرمستقیم و آهسته لابه‌لای متن بگذارید تا به قلمتان زینت ببخشد.
صدا و آواها: این توصیف، توصیفی بود که در رمان شما اصلاً یا بسیار کم دیده می‌شد. پیشنهاد می‌کنم نازک یا کلفت، زیر یا بم صدای شخصیت‌ها و آواهایی نظیر خش‌خش برگ‌ها، صدای باد، برخورد فنجان با میز را در رمانتان توصیف کنید تا برای متن شما زیبایی و جذابیت به ارمغان آورد.
احساسات: متاسفانه احساسات شخصیت‌ها آن‌چنان قابل درک توصیف نشده بود که دست در قفسه سی*ن*ه خواننده کند و قلب او را فشار دهد. پیشنهاد می‌‌کنم احساسات را کمی بیشتر و قابل احساس‌تر توصیف کنید.
چهره‌ها: توصیف چهره نیز همانند توصیف مکان بود‌. چهره‌ها به شیوه‌ای کلیشه‌ای، مستقیم و مسلسل‌وار توصیف شده بودند؛ که سبب می‌شد در ذهن خواننده نمانند. پیشنهاد می‌کنم برای ماندگاری چهره‌ها در ذهن خواننده و افزایش کیفیت قلمتان، آن‌ها را لابه‌لای متن و غیرمستقیم توصیف کنید.
زاویه‌ دید: زاویه‌دید اول شخص و خوشبختانه شما در طول رمان آن را به سوم‌شخص تغییر نداده بودید؛ اما پیشنهاد می‌کنم زیاد و بی‌دلیل زاویه‌دید را دست‌به‌دست نکنید، چرا که این کار خواننده را گیج کرده و زیبایی قلم شما را کاهش می‌دهد.
کشمکش و تعلیق: خوب می‌توانیم بگوییم ما از کشمکش درونی و فردی در رمانتان استفاده کرده بودید. کمکش درونی را می‌توانستیم در عشق مطهره به استادش بیابیم کو کشمکش‌های فردی را در کارهایی که با همکلاسی‌ها و استادش می‌کرد. همچنین رمان شما تعلیق خاصی نداشت که ذهن خواننده را مشغول کند و این نقطه ضعف بزرگی بود.
ایده و پیرنگ: ایده چه بود؟ دختری به نام مطهره که سر کلاس استاد سینا آسایش شیطنت‌های زیادی می‌کرد و در آخر گیر چشمان عسلی او افتاده بود. متاسفانه ایده‌ی شما بسیار کلیشه‌ای بود و به دلیل نبود شاخ و برگ بیشتر کلیشه بیشتر در ذوق می‌زد‌ و پردازش خوبی هم نداشتید.
یرادات نگارشی: متاسفانه رمان شما ایرادات نگارشی نسبتا زیادی از جمله نیم‌فاصله‌ها داشت. پیشنهاد می‌کنم با توجه به قوانین ویراستاری این مشکلات را رفع و رمان را ویرایش بزنید.
سخن آخر منتقد: هیچ رمانی بی‌نقص نیست و نقد صرفا برای پیشرفت شماست. از خواندن رمان زیبایتان نهایت لذت را بردم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین