جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | آئورت بی‌دریچه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Tara Motlagh با نام نقد شورا | آئورت بی‌دریچه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 98 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | آئورت بی‌دریچه
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آرشیت
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,476
44,002
مدال‌ها
7
نام رمان: آئورت بی‌‌دریچه
نام نویسنده: هدیه امیری
ژانر رمان: جنايی، تراژدی، عاشقانه

خلاصه:
افرادی‌ که کلمات نفرت ‌انگيزی را بر روی روح‌ دختری حک‌ کردند که شايسته‌اش نبودند. بی‌آنکه متوجه شوند تکه‌تکه و ذره‌ذره درهم شکستنش و از دردش هيچ نفهميدند و بی‌رحمانه به سطل بازيافت روزگار سپردند که از آن دخترک، موجود ديگری ساخت.
موجود غريبه‌ای باظاهر سالم، جذاب که هنوز خط ‌و خش‌های بازيافت قبل را حمل می‌کرد و آن‌ها او را نمی‌شناختند.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,476
44,002
مدال‌ها
7
Notes_240517_235637_16b.jpg
بسم الله الرحمن الرحیم‌
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @.HediyeH.

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @masoumeh
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!

🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد:
@Tara Motlagh
 

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,984
مدال‌ها
2
عنوان:
آئورت بی‌دریچه، از دو کلمه تشکیل شده است. آئورت به معنای سرخرگ بزرگ است. ترکیب این دو کلمه عنوان جذابی ساخته و کلیشه‌ای ندارد؛ ولی ارتباطی با بدنه، خلاصه و مقدمه در آن دیده نمی‌شود.
عنوان می‌تواند با ژانر عاشقانه در ارتباط باشد ولی ارتباطی با ژانر جنایی و تراژدی ندارد.
ژانر:
ژانرهای انتخابی جنایی، تراژدی و عاشقانه است. ژانر جنایی را می‌توان از آغاز رمان دید و ژانر تراژدی هم تا به الان در رمان وجود دارد ولی نویسنده باید توجه داشته باشد که ژانر تراژدی به پایان غم انگیز منتهی می‌شود.
ژانر عاشقانه تا به اینجای رمان در بدنه دیده نمی‌شود ولی با توجه به پارت‌‌های اخر معلوم است که ما در ادامه ژانر عاشقانه را خواهیم دید.
جلد:
جلد رمان، تصویر دو دستیست که همدیگر را گرفتند. یکی از دست‌ها دستکش مشکی دارد.
فونت و متن با جلد هم خوانی دارند. جلد رمان با ژانر عاشقانه و کمی هم با ژانر جنایی در ارتباط است؛ ولی ارتباطی با ژانر تراژدی ندارد.
همین‌طور جلد با بدنه نیز در ارتباط است.
خلاصه:
خلاصه باید بین سه تا نه خط باشد که هفت خط بود‌ و اندازه‌ی متناسبی دارد. در خلاصه می‌توان ژانر تراژدی را دید؛ ولی ژانر عاشقانه و جنایی در آن دیده نمی‌شود و ارتباطی هم با عنوان ندارد. خلاصه با بدنه در ارتباط است.
خلاصه از کمی کلیشه برخورد دارست ولی می‌تواند خواننده را جذب کند.
مقدمه:
مقدمه متنی ادبی و به قلم چشم گیر خود نویسنده نوشته شده است. ‌مقدمه اندازه‌ی استانداردی دارد؛ ولی
کمی کلیشه دارد و در بین ژانرها تنها با ژانر عاشقانه در ارتباط است.
مقدمه باید با بدنه، عنوان و خلاصه در ارتباط باشد؛ ولی متاسفانه ارتباطی میان این‌ها دیده نمیشد.
آغاز داستان:
آغاز از التماس‌های پسری شروع می‌شود که می‌خواهد زنده بماند و کسی که می‌خواهد آن مرد را بکشد او را تحدید می‌کند که یا باید خواهرش را دو دستی تقدیم کند و یا باید بمیرد. مرد قبول نمی‌کند و در آخر کسی که می‌میرد خواهرش است.
آغاز کلیشه‌ای ندارد و جذابیت کافی برای جذب خواننده را دارد‌.
در آغاز توصیف احساسات به خوبی شکل گرفته بود؛ ولی توصیف مکان بسیار کم بود.
شخصیت پردازی درونی تا به حدی شکل گرفته بود؛ ولی نویسنده در شخصیت پردازی بیرونی کمی ضعیف عمل کرده بود.
سیر داستان:
سیر رمان کمی به تندی پیش می‌رود.
به دلیل اینکه اتفاقات پشت سر هم اتفاق می‌افتد و بعضی اوقات شخصیت‌ها با هم وارد داستان می‌شود و پرش مکان در آن زیاد صورت می‌گیرد، خواننده احساس گیجی می‌کند.
رویداد‌ها برای خواننده بسیار جذاب است؛ ولی اگر روند داستان کمی آهسته‌تر پیش برود و پرش مکان کمتر صورت بگیرد باعث متعادل شدن داستان می‌شود.
سیر رمان با خلاصه و ژانر و جلد تا به حدی ارتباط دارد؛ ولی ارتباطی میان مقدمه و عنوان در آن دیده نمی‌شود.
میانه:
داستان کمی اوج و فرودهای سریعی دارد اما به دور از کلیشه است‌.
تا به اینجا اوج داستان رفتن افرا به لندن و دیدن کیاراد و کیان است و بخاطر مشکلات فنی هتل مجبور می‌شود که به خانه‌ی کیاراد برود.
میانه با ژانرهای انتخابی نویسنده در ارتباط است.
‌لحن و بافت:
دیالوگ‌ها محاوره‌ای و مونولوگ‌ها ادبی بود. این امر معمولاً در پارت‌ها رعایت شده بود به غیر از چند جا که در مونولوگ‌ها به جای «را» از «رو» استفاده کردید.
پرش لحن هم در داستان دیده نمیشد.
دیالوگ و مونولوگ:
تناسب بین دیالوگ و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود.
در دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها معمولاً از علائم نگارشی مناسب استفاده شده و باعث درک و مفهوم بیشتر می‌شود.
دیالوگ و مونولوگ‌ها تا به حدی اطلاعات کافی را به خواننده می‌دهد.
شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی درونی تا به حدی وجود داشت و ما راجب به اخلاقیات شخصیت‌ها تا حدی شناخت داشتیم.
برای مثال:
«هيچ‌‌احدی نمی‌دانست اين دختر، با اين همه اعتبار، قدرت و ثروت، روز اول چه کسی بوده و حال که اين‌جا ايستاده، چه کارهايی که نکرده است، چه صحنه‌هایی را ندیده و چه خنجرهایی که بر قلبش فرو نرفته.
با حس گرمی اشک، لحظه‌ای مقاومتش را از دست داد. پلک‌هایش رو هم انداخت و سرش را به شدت به طرفين تکان داد و مانع از ريختنِ قطره‌ی اشکش شد.گريه؟ نه! نه! نه!»
راجب به شخصیت پردازی بیرونی، وجود داشت ولی می‌توانست بیشتر باشد.
برای مثال توصیف ظاهری شخصیت هانا:
دست از نوازش کردن سرش برداشت. نگاهش کرد. موهای لَختِ قهوهای رنگی که تا سرشانه‌هایش بود.
هر چند در اینجا شخصیت پردازی مستقیم بود.
توصیف مکان:
همانطور که قبلاً هم گفتم توصیف مکان در آغاز و در ادامه‌ی داستان دیده نمی‌شود. و تنها به بزرگ بودن عمارت افرا و یا رنگ وسایل خانه اشاره کرده بود.
برای مثال:
«قدم‌هایش را به سوی کاناپه‌ی آبی‌فیروزه‌ای رنگ برداشت.»
و ما هیچ تصویر دیگری از عمارت افرا و یا ویلای کیاراد و... نداریم. و همین امر باعث می‌شود که خواننده نتواند هیچ تصوری از مکان‌ها داشته باشد و آن را تجسم کند.
توصیف اوا:
در داستان به خوبی دیده می‌شود‌.
برای مثال:
«با صدای پر تنش خواهرش اخم مابین ابروهایش نشست.»
و یا:
«صدای خواهرش، رفته‌رفته تحلیل می‌رفت.»
توصیف احساسات:
به خوبی در داستان به آن پرداخته شده است. توصیفات احساسات و هیجانات درونی مثل نفرت، ترس، استرس و... باعث جذابیت بیشتر رمان می‌شود. و همینطور باعث می‌شود خواننده بیشتر حس شخصیت رمان را درک کند به طوری که حتی آن حس به خودش هم منتقل شود.
که این مخصوصا در آغاز رمان رعایت شده بود.
مثال:
«دستانش می‌لرزد. گشنگی و بی‌آبی؛ آن هم در این اتاق نمور و بد بو بی‌قرارترش می‌کرد.»
زاویه دید:
زاویه دید انتخابی نویسنده سوم شخص بود.
که این‌گونه دست نویسنده را توصیفات و... باز می‌کند و خواننده می‌تواند از شرایط بقیه‌ی شخصیت‌های داستان آگاه شود. با توجه به ژانرهای انتخابی نویسنده گزینه‌ی درستی می‌باشد.
ایده و پیرنگ:
ایده‌ی کلی رمان راجب به افرایی است که روی پرونده‌ی قاتلی کار می‌کند و در آخر به لندن می‌رود و از آن ور کیارادی که به دنبال انتقام است‌ و آن دو نفر در لندن با هم روبه‌رو می‌شوند.
ایده‌ی انتخابی نویسنده، ایده‌ی بسیار جالبی به نظر می‌رسد. و با اضافه کردن توصیفات بیشتر حتما داستان جذابی داریم‌.
کشمکش و تعلیق:
کشمکش و تعلیق درونی کم بود و باید نویسنده وقت بیشتری روی آن بگذارد.
کشمکش و تعلیق بیرونی در ابتدای رمان وجود داشت و در ادامه کمرنگ شد. با توجه به ژانرهای انتخابی نویسنده ما باید از کشمکش و تعلیق بیرونی بیشتری برخورد دار باشیم.
موارد نگارشی:علائم نگارشی تقریباً به درستی استفاده شده بود. مشکلات نگارشی کمی وجود داشت.
گاهی اوقات فاصله و نیم‌فاصله درست استفاده نشده بود.
مانند:
نمیذارم◀️ نمی‌ذارم
آن‌قدر◀️ آنقدر
می‌شد◀️ میشد
می‌زد◀️ میزد
میزند◀️ می‌زند
ذره ذره◀️ ذره‌ذره
و...
و یا گاهی اشکالات تایپی صورت گرفته بود.
مانند:
سگین◀️ سنگین
و...
نقاط مثبت: ژانرها، اغاز، دیالوگ و مونولوگ و... .
نقاط ضعف: عنوان، خلاصه، مقدمه و... .
سخن منتقد:
داستان شما بسیار زیبا بود و من از خوندنش لذت بردم.
امیدوارم آثار بیشتری از شما ببینیم.
قلمتون پایدار!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین