جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | دچارجان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط MAHYAS با نام نقد شورا | دچارجان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 173 بازدید, 4 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | دچارجان
نویسنده موضوع MAHYAS
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Tara Motlagh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

MAHYAS

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,827
39,112
مدال‌ها
25
بنام خدا.

عنوان: دچارجان
نگارنده: نفیسه.اچ
@ebi.
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
عضو گپ نظارت(۹) S. O. W
چکیده:
همه‌ی دردها، با گناه آدم و حوا آغاز شد، خدا از بهشت راندشان و زمین، شروعی برای آغازهای جدید فرزندان‌شان بود... .
بوسه‌ای غیر عمد داستان طنین را آغاز می‌کند که گناه می‌خوانندش و جزایش آتش است، اما ترانه‌ی غمگین چشم‌هایش، میان شعله‌های آتش نیز «جانش» را می‌خواند، می‌گفت دچارش شده‌‌ام... .
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: Nafiseh.H
موضوع نویسنده

MAHYAS

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,827
39,112
مدال‌ها
25
۱۵-۰۶-۵۴-downloadfile (1) (1) (1).jpg



بسم الله الرحمن الرحیم‌
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @ebi.
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Tara Motlagh


*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد: @SHAHSANAM (:
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,505
44,386
مدال‌ها
7
به نام خالق قلم
عنوان: دچار جان
نوشته: @ebi.

عنوان:

دچار جان، از دو کلمه تشکیل شده است که دچار به معنای مبتلا و گرفتار است و جان به معنی روان، تن، حیات، نفس و عزیز است و به نظر می‌رسد به علاقه طنین به فرزندش که جان اوست اشاره دارد و یا شاید هم به بیماری سختی که جانش را درگیر و مبتلا کرده است. عنوان کلیشه ندارد، از نظر حجم مناسب است و جذابیت بالایی دارد.
عنوان می‌تواند به ژانر تراژدی، عاشقانه و درام اشاره داشته باشد اما ژانر اجتماعی در آن دیده نمی‌شود. همچنین با خلاصه، مقدمه و سیر رمان هم هماهنگی خوبی دارد.

ژانر:
ژانرهای انتخابی اجتماعی‌، تراژدی و عاشقانه است. ژانر اصلی بر حسب اولویت‌بندی نویسنده، ژانر اجتماعی‌ست اما به نظر می‌رسد آن‌چه بر فضای داستان حمکم‌فرماست ژانر تراژدی‌ باشد و ژانر اجتماعی نمود چندانی در سیر رمان ندارد. به نویسنده عزیز پیشنهاد می‌شود اگر ژانر تراژدی تا پایان داستان ادامه دارد بهتر است به عنوان ژانر اول انتخاب شود در غیر این صورت جایگزین ژانر اجتماعی می‌تواند ژانر درام باشد. ژانر بعدی هم می‌تواند عاشقانه باشد که بیشتر مربوط به عاشقانه‌های مادرانه طنین نسبت به دخترش نیهان است.

خلاصه:
خلاصه به زبان ادبی نوشته شده و حجمش استاندارد و مناسب است. در خلاصه به هر سه ژانر یعنی اجتماعی، تراژدی و عاشقانه اشاره شده است هرچند که بار تراژیک آن بیشتر از ژانرهای دیگر است. خلاصه ابهام کافی را دارد و در عین حال لو دهنده سیر داستان نیست و از جذابیت بالایی در جذب خواننده برخوردار است. خلاصه با عنوان، مقدمه و سیر داستان ارتباط خوبی دارد.

جلد:
تصویر جلد، تصویری از چهره زنی‌ست که چشمانش در زیر ردیفی از گل‌ها پنهان شده و بالای تصویر حضور مادر و فرزندی در کنار هم دیده می‌شود. تصویر سیاه و سفید است و به ژانر تراژدی به خوبی اشاره دارد. ژانر عاشقانه را هم می‌توان به عاشقانه‌های مادر و فرزندی مربوط دانست و همچنین چشمان پوشیده زن که می‌تواند به ژانر اجتماعی اشاره داشته باشد.
بیت شعر انتخابی درج شده بر روی جلد به خوبی با عنوان، ژانرهای تراژدی و عاشقانه و محتوای رمان همخوانی دارد. فونت به کار رفته و رنگ آن نیز زیباست و با تصویر هماهنگ است.

مقدمه:
متنی‌ست ادبی به قلم خود نویسنده با مضمونی عاشقانه که به زیبایی نوشته شده است و جذابیت بالایی برای خواننده دارد. نویسنده از درد فراق می‌گوید و این‌که جایگزینی برای مخاطبش وجود ندارد. مقدمه کلیشه ندارد، با ژانر عاشقانه و تراژدی ارتباط خوبی دارد اما اثری از ژانر اجتماعی در آن‌ دیده نمی‌شود.
حجم مقدمه کمی کوتاه است‌ و با عنوان، خلاصه و سیر داستان ارتباط خوبی دارد.

آغاز:
داستان از جایی آغاز می‌شود که طنین در حال بستن چمدان خواهرش طناز است. طنینی که توسط اعضای خانواده نادیده گرفته می‌شود و مورد بی‌مهری‌ست اما پر از عشق به عزیزانش است و از رفتن خواهرش ناراحت و غمگین. مدام در افکارش با خود در جدال است بی‌آن‌که چیزی به زبان بیاورد.
آغاز به دور از کلیشه و بسیار زیبا و جذاب نوشته شده است. می‌توان به خوبی از لابه‌لای جملات، غم عمیق طنین را از نادیده گرفته شدن توسط عزیزانش احساس کرد.
آن‌چه در آغاز به چشم می‌آید جملات زیبا و تاثیرگذاری‌ست که ناشی از قلم زیبای نویسنده عزیز است اما چند نکته در رابطه با آغاز وجود دارد. این‌که شخصیت پردازی بیرونی ضعیف عمل شده است. طنازی که وارد اتاق می‌شود هیچ تصوری را در ذهن خواننده ایجاد نمی‌کند. همچنین توصیف مکان بسیار کم و محدود انجام شده است و انتظار می‌رود نویسنده عزیز با قلم فوق‌العاده خود، این کمبودها را جبران کند.
آغاز بیشتر با ژانر تراژدی مرتبط است و ژانر عاشقانه هم در احساسات درونی طنین نسبت به دیگران دیده می‌شود اما ژانر اجتماعی جایی در آن ندارد. آغاز با محتوای داستان ارتباط بسیار خوبی دارد.

میانه:
داستان اوج و فرودهای ملایمی دارد، به دور از کلیشه است، معمولا آرام و نسبتا متعادل جلو می‌رود اما گاهی سیر وقایع تند می‌شود. همچنین آغاز ابهام و جذابیت کافی را دارد.
اوج داستان تا این‌جا که داستان نوشته شده مربوط به لحظه‌ای‌ست که طنین به پزشک می‌رود و متوجه بیماری خود می‌شود. همچنین تهدیدهای تهام برای گرفتن نیهان هم می‌تواند نقطه اوج دیگری به حساب بیاید که داستان بر چهارچوب همین موضوع پیش می‌رود. قلم زیبای نویسنده عزیز نقطه عطف داستان است. روایتی تاثیرگذار از دختری جوان که دخترکش تمام دنیای اوست و مورد بی‌مهری اکثر اطرافیانش قرار گرفته است به خوبی احساسات خواننده را به بازی می‌گیرد. اما اگر توصیفات بیشتری به خصوص در زمینه توصیفات مکان و شخصیت بیرونی صورت می‌گرفت می‌توانست زیباتر و جذاب‌تر هم باشد.
میانه با ژانر تراژدی و عاشقانه و بیشتر از عاشقانه با درام در ارتباط است اما ژانر اجتماعی چندان در آن دیده نمی‌شود مگر اینکه نویسنده به جنبه‌ ظلمی که به طنین وارد شده چه از جانب خانواده و چه تهام از بعد اجتماعی بپردازد که براساس سیر زیبای داستان نیازی به این امر دیده نمی‌شود.

سیر رمان:
سیر رمان تقریبا متعادل است اما گاهی کمی سرعت می‌گیرد که شاید به علت کم بودن توصیفات کافی باشد. تکنیکی که مانند سرعت‌گیر عمل می‌کند و سیر رمان را به تعادل می‌رساند. همچنین گاهی در سیر داستان شاهد اتفاقاتی هستیم که بی‌مقدمه و بدون توصیف و توضیح کافی رخ می‌دهند و باعث سردرگمی خواننده می‌شوند. مثلا صحنه‌ای که مشخص می‌شود تهام نیهان را گرفته است اما در صحنه بعدی نیهان در آغوش طنین است. انگار اتفاقات بدون توضیح از هم جدا افتاده‌اند و این می‌تواند خواننده را سردرگم کند. یا در ابتدای داستان طناز خواهر طنین به خارج از کشور می‌رود و انگار چند ماهی هم در آنجا می‌ماند اما بعد بی‌آنکه به این فاصله زمانی و بازگشت او اشاره شود در پارت‌های میانی شاهد حضورش و همچنین تغییر رفتارش نسبت به طنین هستیم. حضور ناگهانی برخی شخصیت‌ها که توصیف و توضیح خاصی برایشان صورت نگرفته هم می‌تواند باعث سردرگمی شود. مثل حضور ناگهانی گرشا که بعد طنین عمو صدایش می‌کند و توضیح دیگری درباره‌اش وجود ندارد.
گاهی هم انگار زمان به گذشته فلش‌بک می‌شود اما این تغییر زمانی معمولا تشخیص داده نمی‌شود. مثل جایی که طنین می‌گوید بیست و دو ساله است اما در بقیه جاها هجده یا نوزده سال دارد.

مونولوگ و دیالوگ‌ها:
تناسب بین دیالوگ‌ها‌ و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده است.
در دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها از علائم نگارشی مناسب با حالت و نوع بیان جمله استفاده شده است که به درک و فهم بهتر آن‌ها کمک می‌کند. دیالوگ شخصیت‌ها از هم‌دیگر متمایزند و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دهند.

لحن و بافت:
لحن‌ داستان درحالت مونولوگ‌های ادبی و دیالوگ‌های محاوره‌ای است و این امر در همه پارت‌ها رعایت شده است.

شخصیت پردازی:
به توصیف شخصیت‌ که شامل شخصیت پردازی درونی یا رفتاری و همچنین بیرونی و ظاهری‌ست گفته می‌شود. شخصیت پردازی درونی تقریبا به خوبی صورت گرفته است. آن‌قدر که می‌توان شخصیت‌ها را از هم تفکیک کرد و برایشان خصوصیات خاصی قائل شد. به خصوص شخصیت طنین که قهرمان داستان است.
"لب می‌گشاید و تا می‌خواهد چیزی بگوید خانم از راه می‌رسد، موشکافانه نگاه‌مان می‌کند و من می‌ترسم از این زن، نگاه آبی‌اش هیچوقت برای من آرام نبود، تا به من می‌رسید طوفان چشم‌هایش مرا هدف می‌گرفت و سیلی و صدای فریادش را نثارم می‌کرد."
در این‌جا شاهد توصیف به جای ترس طنین از خانم و خشم و نفرت خانم نسبت به طنین هستیم که با جملات مناسب و زیبایی بیان شده‌اند.
اما در توصیف شخصیت بیرونی کمی ضعیف عمل شده و توصیفات معمولا کوتاه و ناکافی هستند مثلا: "نگاهم روی تارهای سفیدی که سرانجام دوماه غصه خوردن است می‌نشیند؛ لمس‌شان می‌کنم و یادم می‌آید عمه‌ام موهایش همیشه سیاه و پر کلاغی بود، درست رنگ موهای طناز... ."
عمه‌ای که دو ماه غم و ناراحتی دوری از عزیزش او را به این حال درآورده که تارهای سپید میان موهایش به خوبی به چشم می‌آید قطعا خصوصیات ظاهری دیگری هم دارد که می‌تواند این غم را بیشتر نشان دهد. توصیفی از چشم‌ها و حالات صورت یا مثلا لاغر شدنی که به چشم می‌آید و...
یا
"موهای حالت دار مشکی‌اش به لطف آن عینک مشکی دیگر مثل همیشه جلوی صورتش نیست و حالا پیشانی بلند و صافش در معرض دید است." که توصیف کامل‌تری از ظاهر میلاد است اما کافی نیست.

توصیفات:
توصیف مکان
می‌شود گفت بسیار کم اتفاق افتاده است و توصیفاتی هم که انجام شده معمولا کوتاه و جزئی هستند.
"با دیدن آن خانه‌ی ویلایی که پیچک‌ها نصف در و دیوارش را پوشانده‌اند فکر می‌کنم..."
یک نمونه از توصیفی بسیار کوتاه از نمای بیرونی خانه‌ای که طنین در آن زندگی می‌کند که می‌توانست مبسوط‌تر از این باشد. مثلا از کوچکی و بزرگی، موقعیت مکانی و فضای کوچه یا خیابانی که خانه در آن است گفته شود.

توصیف صدا و آوا کم و بیش در سیر داستان دیده می‌شود و به نظر می‌رسد با سیر ملایم داستان متناسب است. اما باز هم می‌توان بیشتر روی آن کار کرد.
"با صدای کوبیده شدن در به دیوار و پشت بندش صدای داد خانم انگار که قلبم می‌ایستد، به زور لای پلک‌های ملتهبم را می‌گشایم"
صدای حرف زدن، خندیدن و... می‌تواند برای هر فردی به شکل‌های مختلف توصیف و بیان شوند و به خصوصیات رفتاری او هم اشاره کند. همچنین در حالت‌های مختلفی مثل خشم، غم، گریه و... صدا می‌تواند محلی برای توصیف داشته باشد. یا صداهایی که از محیط ناشی می‌شوند؛ از خش‌خش آستر خشک یک لباس تا برگ‌های درختی که به دست باد تکان می‌خورند.

توصیف احساسات و هیجانات
خیلی خوب پرداخته شده است. توصیف هیجانات درونی شخصیت‌ها مثل خشم، غم، عشق و نفرت در سیر داستان تاثیر به سزایی دارد و خواننده را با شخصیت‌ها آشنا و همراه می‌کند و این به خوبی در سیر داستان رعایت شده است. برای مثال:
"وارد گالری می‌شوم و با دیدن انواع سازها که در و دیوار لوکس آنجا را پوشانده دلم می‌خواهد از خوشی جیغ بزنم، شگفت زده‌ام، ذوق‌زده‌ام و شاید هم قحطی‌زده که این‌گونه نگاهم با سرکشی روی باکس‌ گیتار‌هایی که به دیوار تکیه شده‌اند می‌نشیند..."
جمله‌ای که به خوبی ذوق و شوق طنین را نسبت به علاقه‌اش به موسیقی و آلات آن توصیف می‌کند.

زاویه دید:
داستان توسط اول شخص یعنی شخصیت طنین تعریف و در همه پارت‌ها رعایت شده است. انتخاب نویسنده برای استفاده از اول شخص با توجه به ژانرهای انتخابی و سیر داستان کاملا مناسب و به‌جا است و این انتخاب دست نویسنده عزیز را برای ایجاد کشمکش و تعلیق مناسب به خوبی باز گذاشته است.

کشمکش و تعلیق:
داستان اوج و فرود مناسبی دارد و می‌تواند به خوبی ذهن خواننده را به خود مشغول کند.
کشمکش‌ و تعلیق بیرونی بین شخصیت اصلی یعنی طنین با بقیه شخصیت‌ها به خوبی دیده می‌شود. همچنین تقابل او با وضعیتی که ناخواسته در آن گرفتار شده است.
به کشمکش و تعلیق درونی هم به خوبی پرداخته شده است. طنین مدام در افکار خود با نگرانی‌ها، ترس‌ها، غم‌ها و... دست و پنجه نرم می‌کند.

ایده و پیرنگ:
ایده داستان، درباره دختر جوانی‌ست به نام طنین که فرزندی از همسر دیگر پدری‌ست که او را نادیده می‌گیرد. طنین هجده ساله با ازدواجی ناخواسته با مردی که ظلم را در حق او تمام کرده و به او تهمت خ*یانت می‌زند و بعد به دنیا آوردن فرزندی ناخواسته که تمام جانش می‌شود و تنها گلی را دارد و پسرعمه امیرحسین نامی که به علت حمایت از او و بوسه برادرانه‌اش به خ*یانت و دوری محکوم می‌شوند، دست و پنجه نرم می‌کند. در این میان بیماری مخوفی در حال از پا درآوردن اوست و از طرفی تهام، همسری که او را مدت‌هاست پس زده است در تلاش برای گرفتن دختر کوچکش نیهان از طنین است و...
ایده‌ اگرچه کمی کلیشه دارد اما سیر روایت داستان و قلم خوب نویسنده این کلیشه را از بین می‌برد و به روایت زیبایی از زندگی طنین می‌پردازد که جذابیت بالایی دارد و خواننده را به خوبی به خود جذب می‌کند. آن‌قدر که می‌توان پابه‌پای طنین با روند تراژیک داستان همراه شد و تحت تاثیر احساسات مادرانه او و شخصیت مظلومش قرار گرفت.

ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی کم و بیش در متن داستان دیده می‌شوند؛ بیشتر علائم نگارشی در جای درست استفاده شده‌اند غیر از استفاده زیاد از ... در جاهایی که نیازی به آن نیست و یا استفاده زیاد از ویرگول به جای نقطه. فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها کم و بیش رعایت شده‌اند اما هر چه از پارت‌های ابتدایی فاصله می‌گیریم این ایرادات نگارشی بیشتر می‌شود و به نظر می‌رسد متن نیاز به بازنگری و ویرایش دارد. افعال در جای درست و متناسب با فاعل‌ها انتخاب شده‌اند اما در بعضی جاها افعال در انتهای جمله قرار نگرفته‌اند.
ایرادات املایی و تایپی هم در متن دیده می‌شوند:
بخدا✖️ به خدا✔️
پری روز✖️ پریروز✔️
هواس✖️ حواس✔️
دیدن شان✖️ دیدنشان✔️
گرچند✖️ هرچند✔️
لب‌خند✖️ لبخند✔️
جرعت✖️ جرات✔️
ژانوهایم✖️ زانوهایم✔️
هین✖️ حین✔️
برمیگردم✖️ برمی‌گردم✔️
بی‌کار✖️ بیکار✔️
بی‌چاره✖️ بیچاره✔️
سر وروش✖️ سر و رویش✔️
تره مو✖️ طره مو✔️
فلاکس✖️ فلاسک✔️
و...

نقاط قوت:
عنوان، خلاصه، جلد، مقدمه، میانه، ایده و پیرنگ، کشمکش و تعلیق و...

نقاط ضعف:
سیر داستان، توصیفات مکان، شخصیت پردازی بیرونی

سخن آخر با نویسنده
دوست گرامی، نفیسه عزیزم
از خوندن رمان شما بسیار لذت بردم. قلم زیبا و توانای شما در نگارش این رمان بسیار جذابه و به خوبی خواننده رو با خودش همراه می‌کنه. بابت چنین توانایی به شما تبریک میگم
کافیه کمی روی شخصیت‌پردازی و توصیفات بیشتر کار کنین تا یه اثر فوق‌العاده رو تقدیم نگاه خواننده‌ کنین
برای شما دوست عزیزم آرزوی موفقیت می‌کنم، قلمت مانا🌹
 

Nafiseh.H

سطح
3
 
𝓃ℯ𝓋ℯ𝓇 𝓂𝒾𝓃𝒹.
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
May
2,215
20,923
مدال‌ها
5
ممنون از زحماتی که کشیدی تارا جان🌹
میتونم در رابطه با نقد باهات خصوصی بزنم؟ ✨🤍
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,505
44,386
مدال‌ها
7
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: Nafiseh.H
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین