عنوان داستان: مرد+اسلحه
عنوان داستان: عنوان داستان از دو بخش تشکیل شده است و از نوع واژهی استاندارد است اما ۷۰درصد دارای کلیشهست.
مرد ۲۰درصد دارای کلیشه و اسلحه ۵۰درصد دارای کلیشه میباشد، اما نیاز نیست که عنوان را تعویض کنید، عنوان با ژانر انتخابی (تراژدی) مرتبط نیست اما عنوان با جلد و خلاصهی رمان مرتبط است.
ژانرها: ژانرهای انتخابی تنها تراژدی است که در داستان ژانر تراژدی دیده نمیشود. اما ژانر جنایی در داستان دیده میشود که نویسنده این ژانر را انتخاب نکرده است. پس پیشنهاد میشود باری دیگر قسمت ژانر را ویرایش کنید و از ژانر جنایی استفاده کنید. قسمت کمی از داستان عاشقانهی امیت را نسبت به جیمز به بند میکشد که باید از ژانر عاشقانه هم استفاده کنید.
خلاصه: خلاصه اندازهی مناسبی دارد و میتوان گفت که شش خط است، اما خلاصه طوری نوشته شده است که تمام سیر اتفاقات داستان را به خواننده لو میدهد.
جلد: داستان دارای جلد است، اما جلد هیچ تصویر تراژدی و غمگینی را به بند نمیکشد اما جلد با ژانر جنایی مرتبط است و ارتباط دارد در ادامه میتوان گفت جلد با ژانر انتخابیِ نویسنده که تراژدی است ارتباطی ندارد اما با ژانر جنایی که انتخاب نشده است مرتبط است. پس پیشنهاد میشود که ژانر جنایی را انتخاب کنید تا با جلد و بدنه مرتبط باشد.
آغاز داستان: آغاز داستان دارای کلیشه است آغاز داستان اینطور بود که زمان فعلی را معین کرده و قول و قراری میگذارد که دیگر مرتکب گناه و اشتباهی نشود و برادرانش را به راه راست هدایت کند. و هیچوقت اسلحهاش را از خود دور نکند و بعد از آن وارد جمع میشوند و...
مقدمه: داستان دارای مقدمه است، مقدمهای زیبا و دور از کلیشه. مقدمه با جلد، بدنه، و میانه و عنوان مرتبط است.
میانه: میانه دارای کلیشه است و اطلاعات را به صورت آرامآرام به خواننده منتقل نمیکند.
نقطهی اوج داستان را میتوان به آنجا که جیمز در جمع کلیسا جلوی بزرگان قول و عهد بسته بود که دیگر مرتکب گناه و اشتباه نمیشود و برادرانش را به راه راست هدایت میکند اما به عهد خود وفا نکرد، بعد از گذشت چند روز برادرانش را میکشد و دستور میدهد تا آن سه را در رودخانه بیندازند.
لحن و بافت: لحن دیالوگها به صورت محاورهای و مونولوگها به صورت ادبی است.
سیر داستان: سیر داستان به صورت پشت سر هم و پی در پی رخ داده است که این امر باعث میشود خواننده خسته و جذب داستان نشود. پس پیشنهاد میشود تا اتفاقات کمی آرامتر رخ دهند.
میتوان به این اتفاقات اشاره کرد که اخلاقهای خود و برادرانش را بیجهت و بسیار سریع توصیف کرد، جیمز تا با امیت رو در رو میشود تصویری از عاشقانههای امیت را به بند میکشد و در ادامه به بیمارستان میروند و جیمز هر سه برادرانش را میکشد و دستور میدهد تا جسم بیجان آنها را به رودخانه بیندازند.
دیالوگها و مونولوگها: تناسب میان دیالوگها و مونولوگها به خوبی رعایت شده است، میتوان گفت اندازهی دیالوگها و مونولوگها متعادل است و به صورت یکدست و یکنواخت رعایت شده. پستهای دیالوگ تماماً محاورهای و مونولوگها به صورت ادبی نوشته شده است.
شخصیت پردازی: شخصیت پردازی کلیشهای و به صورت مستقیم ذکر شده است و صفات اخلاقی و شخصیتها با هم تناسب ندارند اما توصیفات باید آنطور که ذکر شود، شده است. اما پیشنهاد میشود شخصیت پردازی را به صورت غیرمستقیم بیان کنید.
توصیف مکان: توصیف مکان به صورت غیرمستقیم و دارای اندازهی مناسب است.
توصیف احساسات: احساسات به خوبی توصیف و بیان شده و از کلمات زیبا به اندازهی کافی استفاده شده است.
زاویه دید: زاویه دید حالت سوم شخص دارد و تا پایان داستان این حالت تغییر نکرده است.
کشمکش و تعلیق: اتفاقات و تعلیق داستان از همان ابتدا و آغاز شروع شده است، که آیا جیمز به قولی که داده است وفا میکند و پایبند است یا خیر؟ آیا امیت با جیمز ازدواج میکند یا با جملی
آیا جیمز هر سه برادرانش را به راه راست هدایت میکند یا خیر
آیا جیمز اقدام به قتل آن سه برادرانش میکند یا خیر؟
ایده و پیرنگ: ایده دارای کلیشه نبود میتوان گفت ایده نو است و فقط آغاز رمان دارای کلیشه بود، ایده و پردازشش زیبا و بینقص بود و تنها مشکلش این بود که شخصیت پردازی مستقیم بود؛ پس میتوان گفت نویسنده ایدهی خوبی را در نظر گرفته و انتخاب کرده است.
ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی در داستان کم دیده میشد اما درست نویسی کلمات، کلمات تنویندار، فعلها و نیم فاصلهها رعایت نشده بود. پس پیشنهاد میشود باری دیگر نیم فاصلهها را ویرایش و اکنون کلمات را به درستی بنویسید.
همچنین علائم نگارشی را در دیالوگها و مونولوگها رعایت کنید.
نقاط قوت: جلد زیبا، مقدمهی زیبا و دور از کلیشه، شخصیت پردازی خوب و دور از کلیشه.
رعایت کردن علائم نگارشی. عنوانی زیبا،
نقاط ضعف: انتخاب کردن ژانر اشتباه، خلاصهای کلیشه و لو دهنده، آغاز کلیشهای، پردازش بد.
شخصیت پردازی مستقیم، رعایت نکردن علائم نگارشی و نیم فاصلهها و...
سخن آخر منتقد با نویسنده خوش قلم: از اینکه داستانکتون رو خوندم خیلی خوشحالم و بابت سطح قلم زیباتون افتخار میکنم. منتظر اثرهای بعدیتون هستم، قلمتون نویسا نویسنده گرامی🌹
@Mr.Rasoly