جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | کویر سبز

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط -پریزاد- با نام نقد شورا | کویر سبز ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 251 بازدید, 5 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | کویر سبز
نویسنده موضوع -پریزاد-
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 1
بازدیدها 50
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط Kosarvalipour
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

-پریزاد-

سطح
6
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
3,815
13,266
مدال‌ها
12
رمان: کویر سبز
نویسنده: لیلا مرادی
ژانر: عاشقانه_درام
عضو گپ 2
عضو گپ نظارت: سادات.

خلاصه رمان:
رمان کویر سبز اول از همه داستان دو زوج عاشق رو روایت می‌کنه که اتفاقاتی باعث بروز تغییراتی تو زندگیشون میشه، قصه از اون‌ جایی شروع میشه که شیرزاد در یک تصمیم ناگهانی خواهان جدایی از نامزدش نازگله، هیچکس نمی‌دونه چه چیزی باعث رنگ باختن این عشق چندین ساله میشه؛ این راز کوچیک نقش اساسی تو سرنوشت هر دو ایفا می‌کنه که در ادامه رمان متوجه می‌شید.
 
موضوع نویسنده

-پریزاد-

سطح
6
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
3,815
13,266
مدال‌ها
12
IMG_۲۰۲۳۰۹۱۰_۱۹۵۴۰۸ (2) (1) (1) (1).jpg بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @Leila.Moradi22

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک

منتقد رمان شما: @SHAHSANAM (:

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
|کادر مدیریت تالار نقد|
 

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4
بسمه تعالی
نقد شورا/ رمان کویر سبز
عنوان:
عنوان باید کشش و جذابیت لازم را برای مخاطب دارا باشد عنوان ساختار اثر را نمایش می‌دهد ساختار نیز نشانگر محتواست بنابراین عنوان با محتوای اثر ارتباط اساسی دارد. عنوان انتخابی نویسنده از نوع دو واژه‌ای بود که از دو واژه کویر و سبز تشکیل شده بود. در عنوان های دو واژه‌ای باید واژه اول با واژه دوم تناسب داشته باشد. تناسب لزوماً تراف معنایی نیست بلکه همین واژه کویر سبز که خشکی و فقر پوشش گیاهی در کویر را به آدم القا می‌کند، در کنار واژه سبز تناسب تضادی زیبایی را ایجاد می‌کند. باید توجه داشت که عنوان‌های دو واژه‌ای هر دو واژه هر دو با هم فاکتورهای یک عنوان خوب را دارا باشند. برای مثال هر دو واژه با هم باید با عناصر اثر مرتبط باشند. در خلاصه هیچ اثری از عنوان داستان مشاهده نمی‌شد. مقدمه و ژانر ها و محتوای اثر نیز ارتباطی با عنوان نداشتند.
البته عنوان هم تکراری بود و عنوان یک اثر دیگر بود و هم کلیشه داشت و واژه ی کویر و سبز هردو کلیشه داشتند.
جذابیت و کنجکاوکنندگی لازم نیز به لحاظ کلیشه ای و تکراری بودن در عنوان اثر مشاهده نمی‌شد.


ژانر:
عاشقانه و درام به ترتیب ژانرهای انتخابی نویسنده بودند. نویسنده به لحاظ توجه به تفاوت میان ژانر تراژدی درام هوشمندانه عمل کرده بود. ژانرهای انتخابی از نظر استاندارد بودن مشکلی نداشتند و از نظر ژانر قالب نیز می‌توان گفت که ژانر عاشقانه ژانر قالب‌تر داستان بود و ژانر درام نیز در کنار ژانر عاشقانه به زیبایی اثر می‌افزود. هر دوی ژانرها در بدنه داستان دیده می‌شدند و ترتیب ژانر قالب و ژانر کمکی نیز به خوبی رعایت شده بود. از نظر ارتباط ژانر با داستان و محتوای آن مشکلی وجود نداشت.

خلاصه:
خلاصه اندازه مناسبی داشت و بین سه تا نه خط بود. خلاصه باید دور از کلیشه و کمی مبهم باشد. اصولاً برای افزایش جذابیت در خلاصه، بایستی تنها سرنخی واضح از داستان به مخاطب داده شود. باقی خلاصه باید گنگی و ابهام معمول خود را حفظ کند. کمی باید در خلاصه ابهام و گنگی را افزایش دهید. بازی با کلمات و ضرب المثل و مجهولات و... این قسم جذابیت‌ها نیز در خلاصه استفاده نشده بود و خیلی ساده نوشته شده بود. با بدنه و ژانرهای انتخابی ارتباط داشت اما با عنوان مرتبط نبود.

جلد:
جلد رمان نشانگر دختری بود که در کویر ایستاده بود. دختری که در کویر ایستاده بود را می‌توان سر سبزی و طراوت برای کویر معنا کرد؛ چرا که لبخند متبسمانه‌ای بر لب داشت. اما با ژانرهای انتخابی هیچ‌جوره جور در نمی آمد. دختری که در کویر ایستاده بود کاملاً تنها بود که از این نظر کاملاً با ژانر عاشقانه بی ارتباط بود. لبخند روی لبان دختر نیز کاملاً با ژانر درام در تضاد بود. از این نظر نویسنده در ارتباط ژانرهای انتخابی با جلد دقت کافی را نداشته است.
از نظر فونت و چینش نیز از آن‌جایی که واژه کویر سبز در هم برهم نوشته شده بود ارتباط جالبی با افکار درهم و برهم و زندگی بهم ریخته شخصیت اصلی یعنی نازگل داشت. فونت و رنگ عنوان جلد نیز برای ژانرهای انتخابی مناسب بود.
تکست انتخابی را نیز بنده اصلاً نتوانستم بخوانم! خب طبیعتاً نباید طراحی بسیار ساده باشد و جذابیت هایی باید در آن وجود داشته باشد اما لزوماً جذابیت و ساده نبودن به معنی غیرقابل خوانش بودن نیست. خواناتر اگر نوشته می‌شد بهتر بود؛ بنده خودم که زمانی رنگ طراح داشتم و فونت های درهم برهم را نسبتاً خوب می توانم بخونم نتوانستم بخوانم دیگر از عموم‌ مخاطبان هم انتظاری نمی رود.

مقدمه:
مقدمه اندازه مناسبی داشت و از نظر اندازه استاندارد بود از آنجایی که مقدمه دومین عاملی است که پس از خلاصه موجب جذب مخاطب می‌شود باید نویسنده دقت خیلی زیادی را در نگارش مقدمه به خرج دهد.
مقدمه نوشته شده نویسنده در رابطه با اشک گریه و احساسات بود که با ژانر درام و محتوا و درون مایه داستان بسیار مرتبط همچنین مقدمه کنجکاو کنندگی لازم را داشت و با استفاده از جملات زیبا و ۱ تفسیر فلسفی از گریه به خوبی می‌توانست مخاطب را به خود جذب کند اما کلیشه‌ی اندکی را در خود جای می‌داد.


آغاز:
آغاز داستان به صورت صحنه‌ی جدایی و خداحافظی شیرزاد و نازگل روایت شده بود که در این صحنه شیرزاد برای جدایی و رفتن خود دلایل و برهان‌های مختلفی می‌آورد و سعی در قانع کردن نازگل داشت.
آغاز ابهام لازم را داشت و مخاطب نمی‌توانست حدس بزند که دلیل این جدایی چه بوده است و اصلاً این‌ها واقعی هستند یا یک صحنه ساختگی هستند!
کنجکاو کنندگی لازم سرنخ داستان ابهامات لازم نیز در سرآغاز داستان دیده می‌شد.
توصیف صداها و آواها و مکانی به اندازه کافی و مناسب در آغاز وجود داشت.

میانه:
میانه داستان باید به دور از کلیشه باشد و اطلاعات در آن آرام آرام به مخاطب گفته شود ورود شخصیت‌های دیگر و اطلاعات جدید در میان زیبایی و جذابیت را به داستان می‌بخشد ورود سهیل و سیاوش در داستان و ترانه و دوست‌های نازگل می‌توانست داستان را به سمت و سوی دیگری هدایت کند.
این هدایت داستان به سمت و سوی دیگر در متن رمان در پارت‌های بین ۶۰ تا ۷۰ نیز به خوبی دیده می‌شد.
که با ورود خانواده عمو و دایی نازگل و افراد دیگر به داستان سمت و سوی داستان تغییر می‌کرد ورود بیتا نیز داستان را جذاب‌تر و هیجان انگیزتر می‌کرد.
نقطه اوج یا به اصطلاح شورانگیزترین و هیجان انگیزترین نقطه داستان دقیقاً همان جایی بود که خانواده نازگل به او گفتند که شیرزاد از سفر برگشته است مخاطب به دنبال یک جنجال و هیاهو بود یا یک تغییر اساسی در مسیر داستان که در اینجا می‌توانستید
اعتراف عشق سیاوش به نازگل را داشته باشید که در ادامه آن را مشاهده کردیم در اینجا مخاطب دقیقاً منتظر این اتفاق بود اما منتظر افشای علنی این عشق.
به هر حال در میانه رومانی را دیده نمی‌شد و اتفاقات شورانگیز و هیجان انگیز در کنار اتفاقات آرام و ملایم به خوبی چیده شده بود و مخاطب فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مهم و اتفاقات اصلی را داشت‌‌.
پرش‌هایی به گذشته یا آینده در داستان گاهاً دیده می‌شد به جا بود و خاطرات نازگل با شیرزاد را روایت می‌کرد روایت وجود سحر در گذشته سیاوش نیز
جذابیت داستان را می‌افزود و پرش‌هایی که به گذشته انجام می‌شد و فلش بک‌های داستان به خوبی می‌توانستند به جا و مناسب باشند.


لحن و بافت:
لحن و بافت داستان در حالت دوم از سه گانه حالت‌های لحن و بافت در داستان قرار داشت یعنی مونولوگ‌های روایت شده به صورت ادبی و دیالوگ‌های روایت شده به صورت محاوره‌ای و عامیانه بودند.
از نظر تناسب دیالوگ‌ها با مونولوگ‌ها بسیار بسیار نقطه قوت در رمان مشاهده می‌شد و نویسنده خیلی خیلی خوب توانسته بود که دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها را به تناسب برساند از نظر یکسان بودن لحن و بافت در طول داستان نیز دیده می‌شد که در بعضی جاها در صحبت‌های نازگل یا هر کدام از شخصیت‌ها با خودش لحن محاوره‌ای به کار می‌رفت؛ و خوب از آنجایی که صحبت کردن کاراکترها با خودشان در دسته دیالوگ‌ها قرار می‌گیرد؛ بنابراین محاوره‌ای بودن آنها ایرادی به ساختار یکسان بودن لحن و بافت رمان در طول داستان وارد نمی‌کند.

سیر رمان:
سیر رمان تقریباً متعادل بود. از آنجایی که اتفاقات رمان به صورت ناگهانی یا حتی به صورت کند و گیج کننده پیش نمی‌رفت می‌توان گفت که از نظر سیر سیر بسیار متعادلی داشتید برای مثال رفتن شیرزاد یک اتفاق خیلی اساسی و هیجان انگیز و اصلی در داستان بود و اتفاقات پیرامون آن و ملایماتش
مثل عذاب‌های روحی و روانی نازگل نیز در کنار آن سیر متعادل می‌ساختند یا مثلاً می‌توانستیم در کنار برگشت شیرزاد از انگلیس که یک اتفاق بزرگ و اساسی بود، رفتارهای سیاوش را که کم کم و ملایم بود و نشان از عشق او به ناز گل داشت اما به این عشق اعتراف نمی‌کرد، سیری متعادل بدانیم.


دیالوگ ها و مونولوگ ها:
بیشتر متن داستان از مونولوگ تشکیل می‌شد و این یک نقطه قوت اساسی به نظر می‌آید همانطور که در بحث لحن و بافت نیز اشاره شد.
نویسنده به خوبی توانسته بود از پس تناسب بین دیالوگ ها و مونولوگ‌ها بر بیاید.
همچنین برای فهم بیشتر و تاثیرگذاری مستقیم و بهتر دیالوگ‌ها روی مخاطب یا حتی مونولوگ‌ها که باید از علائم نگارشی مناسب استفاده شده بود و مخاطب هیچ جا برداشت اشتباه و غلط و نادرستی از دیالوگ‌ها نداشت.

شخصیت پردازی:
درونی:
از نظر شخصیت پردازی در ابتدا شخصیت پردازی درونی و از نظر اخلاقی و رفتاری کاراکترها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
شخصیت پردازی چه از نوع بیرونی و چه از نوع درونی باید بدون کلیشه و غیر مستقیم باشد‌.
نویسنده باید به طور هوشمندانه در طول داستان به ویژگی‌های درونی کاراکترهایش اشاره‌های غیر مستقیم را داشته باشد؛ برای مثال در جاهایی که نویسنده می‌خواست توصیف آن اتفاق یا صحنه را داشته باشد و می‌آمد و علایق و سلایق نازگل را توصیف می‌کرد و در نقطه مقابلش شیرزاد را در این جاها هم به تفاوت بین این دو اشاره می‌کرد و هم به علایق و سلایق هر دوشان. مثلاً نازگل فضای آرام و بدون هیاهو دوست داشت و شیرزاد نیز فضاهای شلوغ و پرهیاهو؛ در اینجا همزمان به پرهیاهو بودن مکان نیز اشاره میشد و اینکه نازگل آن مکان را دوست نداشت.
از نظر اندازه شخصیت پردازی شخصیت پردازی مناسبی داشتیم به خوبی می‌توانستیم مرموز بودن شخصیت‌هایی مثل شخصیت سیاوش یا ترانه را در طول داستان مشاهده کنیم اما شخصیت پردازی درونی در طول داستان به طور کافی صورت گرفته بود و نیازی به افزایش یا کاهش شخصیت پردازی در طول داستان دیده نمی‌شود.


بیرونی:
از نظر شخصیت پردازی بیرونی نیز اشاره به تیپ و شخصیت بیتا یا نازگل که باعث می‌شد که شخصیت آنها و پوشش و ظواهر آنها دیده شود به نظر خوب می‌آمد.
اشاره‌ای گاهاً به موهای ژولیده و پولیده ی نازگل
یا حتی ویژگی‌های ظاهری نازگل که چندان خوشایند هم نبودند و پس از رفتن شیرزاد به وجود آمده بودند، نشان از ظواهر و ویژگی‌های ظاهری نازگل را داشت و این برای داستان خوب بود‌.
اما توصیفات زیادی که از ظواهر شخصیت‌هایی مثل سیاوش یا ترانه یا حتی سهیل یا دوستان نازگل در دست نبود و این برای تصور فضای داستان و ویژگی‌های ظاهری این کاراکترها در ذهن مخاطب مشکل ساز بود.


توصیفات مکان: توصیفات مکان در رمان به خوبی دیده می‌شد برای مثال در جاهایی که نازگل می‌رفت و در آنجا شیرزاد را تصور می‌کرد یا در باقی مکان‌ها نیز برخی توصیفات مستقیم یا غیر مستقیم به تصور فضا توسط مخاطب کمک شایانی می‌کرد.

توصیفات صداها و آواها:
بم یا زیر بودن صدا عقب یا جلو بودن صدا کم یا زیاد بودن صدا در این دسته از توصیفات جای می‌گیرد.
روایت لحن صدای کاراکترها یا حتی جهت صدای آنها و میزان زیر یا بم بودنشان در داستان طوری بود که به درک احساسات و موقعیت آنها توسط مخاطب نیز کمک می‌کرد و در این مورد نویسنده به خوبی عمل کرده است و توصیفات صداها و آواهای کافی در داستان دیده می‌شد.


توصیفات احساسات:
توصیفات احساسات بدیهی است که به درک احساسات افراد توسط مخاطب کمک بسیار زیادی می‌کند از آنجایی که ژانر داستان عاشقانه و درام بود
و هر دو ژانری نیز دقیقاً ژانرهای احساساتی بودند در این نظر باید نویسنده رمان را بر پایه احساسات افراد جلو می‌برد و توصیفات احساسات بسیار دقیق و ظریفی را در داستان
به کار می‌برد که از این نظر به خوبی عمل کرده بود و هیچ ایرادی در این مورد در رمان دیده نمی‌شد‌.


زاویه دید:
نویسنده از زاویه دید سوم شخص در داستان استفاده کرده بود و تغییر زاویه دید سوم شخص به اول شخص را در طول رمان مشاهده نمی‌کردیم. از نظر مناسب بودن این زاویه دید برای فضای داستان و ژانرهای انتخابی و در کل برای انحصاراً داستان این نویسنده،
می‌توان گفت که زاویه دید انتخابی نویسنده برای این قسم از داستان‌ها مناسب است.


کشمکش و تعلیق:
از نظر بحث کشمکش و تعلیق ابتدا اندکی در مورد کشمکش و تعلیق در رمان صحبت می‌کنیم و سپس آن را در دو دسته درونی و بیرونی بررسی می‌کنیم.
دقت داشته باشید تعلیق اولین چیزی است که ما به خاطر آن داستانی را دنبال می‌کنیم در حقیقت کشمکش یا ایجاد گره در داستان باعث ایجاد هیجان و جذابیت داستان برای مخاطب می‌شود و تعلیق دقیقاً همان سوالی است که مخاطب از خودش می‌پرسد و موجب کنجکاویش برای
خواندن ادامه داستان و اطلاعات بیشتر در مورد داستان و رسیدن به جواب داستان می‌شود.
درونی :
کشمکش را در داستان در دو دسته درونی و بیرونی بررسی
می‌کنیم در دسته درونی کشمکش‌های مورد بررسی قرار می‌گیرد که در درون افراد و تقریباً با احساسات
و عواطف و در کل جدال و مجادله افراد با درون خودشان است‌.
از نظر کشمکش درونی در این داستان روند بسیار خوبی را شاهد بودیم چرا که نویسنده به خوبی توانسته بود که کشمکش و مجادله نازگل با خودش برای از یاد بردن
عشق شیرزاد و بهتر کردن زندگیش را راویت کند.
یا حتی در جاهایی که نازگل به خاطر بیماری روانی در بیمارستان روانی بستری می‌شد یا حتی در جاهایی که دکتر برای خوب کردن بیماری روانی‌اش سعی در
جدال و کشمکش با او داشت نیز در اینجا هم می‌توانستیم کشمکش و گره درونی احساسات نازگل را شاهد باشیم و حتی کشمکش سیاوش با خودش برای اقرار به عشقش به ناز گل نیز در این دسته جای می‌گیرد.
بیرونی یا فرافردی:
کشمکش بیرونی یا فرافردی نیز بسیار در این زمان دیده می‌شد در کشمکش‌های نازگل با شیرزاد یا خانواده‌اش و حتی در ادامه در بیشتر اوقات با سیاوش که سعی در ایجاد حال خوب برای نازگل داشت.
بحث های لفظی، دعواهای فیزیکی (دعوای فیزیکی مادر نازگل با او در اوایل داستان) از جمله مثال هایی از کشمکش های بیرونی در داستان است.

ایده و پیرنگ:
ایده و پیرنگ داستان در دسته‌ی ایده‌های خوب و پردازش خوب قرار می گیرد.
بدیهی است کلیشه ای معمول در داستان و ایده ی آن دیده می‌شد اما پردازشی منطقی آن را خنثی می کرد و در کل یک ایده و پیرنگ(اسکلت و پردازش) خوبی را ایجاد می کرد.

ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی خیلی کم و انگشت شمار در متن داستان دیده می‌شد. اما ایراد نگارشی زیادی در داستان نبود.

نقاط ضعف و نقاط قوت:
ضعف: عنوان کلیشه ای_ مرتبط نبودن عنوان با اثر و... .
قوت: شخصیت پردازی_ کشمکش و تعلیق _ میانه و... .

نظر از دیدگاه یک خواننده:
رمان شما بسیار با ظرافت خ*یانت عاشق را به قلم کشیده بود و از این نظر بسیار زیبا بود. خیلی خیلی از خواندن آن لذت بردم.

سخن پایانی منتقد:
قطعاً نقد به معنای کوبیدن نیست؛ بلکه رسالت اصلی آن ساختن یک اثر است؛ بهتر از آنچه که قبلاً بوده است.
از خواندن اثر زیبایتان بسیار لذت بردم و نقاط قوت زیادی را در آن مشاهده کردم قلم بسیار قوی در نویسندگی دارید بدون اغراق می‌گویم و برایتان از ایزد متعال پیشرفت روزافزون را خواستارم. موفق و موید باشید 🌸
 

Leila Moradi

سطح
4
 
نویسنده افتخاری انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
408
12,267
مدال‌ها
4
چه‌قدر خوب رمان رو به رشته تحلیل در آوردین😍 مطمئناً هر کسی مثل شما بخواد اثری رو نقد کنه صاحب اون اثر پیشرفت‌های بسیاری توی زندگیش رخ میده سعی می‌کنم قلمم رو بهتر کنم تا کار قشنگتر و کم نقص‌تری رو ارائه بدم. اما در مورد عنوان رمان من خواستم اسم نوش‌دارو رو روش بذارم چون به روند رمان می‌‌خورد اما به علت تکراری بودن ناظر تایید نکرد و مجبور به انتخاب این اسم شدم. جلد رمان هم عکس‌های متنوعی برای ناظر فرستادم اما می‌گفتند که کیفیت نداره به خاطر همین تایید نمی.شد
در هر حال ممنون از نقدتون😍🤗
 

Leila Moradi

سطح
4
 
نویسنده افتخاری انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
408
12,267
مدال‌ها
4
رمان هنوز اولشه و فقط مختص به زندگی نازگل نخواهد بود هر چی جلوتر بریم می‌فهمیم که کویر سبز اسم مناسبی برای این رمان بود. در مورد خلاصه هم خودم می.دونم یکم سطحی و ساده از روش رد شدم ممنون که گوشزد کردین‌😍
 

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4
خواهش می‌کنم؛
اگر حس می‌کنید ایرادات مذکور با جلو رفتن روند داستان حل میشه، یکم که جلوتر رفتید دوباره می تونید درخواست نقد حرفه ای بدید.
موفق باشید
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین