جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد ادبی نقد مجموعه اطلس زوال | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Serenya با نام نقد مجموعه اطلس زوال | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 62 بازدید, 1 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد مجموعه اطلس زوال | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Serenya
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
1,210
8,182
مدال‌ها
5
IMG_20250414_232441_545 (1).jpg
با عرض درود خدمت نویسندگان انجمن؛
به نکات زیر توجه کنید:

تا پیش از ارسال نقدنامه توسط منتقد، هیچ‌گونه پیامی در تاپیک ارسال نکنید.

نقد ادبی، صادقانه و جهت بهبود وضعیت اثر شما انجام می‌شود، لطفا در مواجهه با آن نقدپذیر باشید!

درصورت وجود ابهام در نقد، با ارشد بخش خصوصی ایجاد کنید.

با بی‌توجه‌ای به نکاتی که توسط منتقد ارائه می‌شود، فرصت ارتقای اثر را از دست می‌دهید.

تاپیک شما تا دو روز آتی، جهت گفتگوی محترمانه با منتقد باز خواهد بود.
نام اثر: اطلس زوال
نویسنده: @نهـنگـ
منتقد: @Serenya
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
1,210
8,182
مدال‌ها
5
عنوان
عنوان یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوان‌های طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند.
عنوان یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد
اطلسِ زوال
عنوان کوتاه و متشکل از دو واژه است — مطابق شرطِ «کم‌تر از ۳ کلمه».
واژه‌های «اطلس» و «زوال» ترکیبِ ادبی و مفهومیِ قوی ساخته‌اند؛ وزن و طنینِ ادبی دارد.
عنوان بیش‌تر بارِ معناییِ زوال و فروپاشی را منتقل می‌کند — نشان‌دهنده‌ی تراژدیِ متن است و عاشقانه را به صورت ضمنی می‌پذیرد. با این حال، اگر قرار است «عاشقانه» ژانرِ اول باشد، عنوان به‌صورت مستقیم عاشقانه را برجسته نمی‌کند (عنوان بیشتر تراژدی/فلسفی را می‌فهماند).
ترکیب بکر و نسبتاً اصیل است؛ درصد کلیشه بودن بسیار پایین است (حدود ۱۰–۱۵٪).
مضمون «زوال» و «اطلس (نقشه‌ها)» در سراسر پارت‌ها حضور دارد؛ بنابراین عنوان نسبتاً جامع است و با متن همخوانی دارد.

ژانر
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر می‌گیرد.
ژانرهای یک دلنوشته‌ با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بکار برده اما در بقیه پارت‌ها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانر‌ها قرار دهیم.
عاشقانه، تراژدی
«عاشقانه» به‌صورت مستقیم و پیوسته در متن حضور دارد: بیش‌تر بندها خطاب/اشتیاق/دلتنگی و تصویرِ معشوق را دارند. ارزیابی: در بیش از ۹۰٪ بخش‌ها احساس عاشقانه مشهود است.
«تراژدی» نیز در اکثر بخش‌ها (تصویرِ زوال، فقدانِ ابدی، تصاویر کیهانیِ شکست) حضور دارد؛ نسبت حضور ژانر دوم در متن حدود ۸۰–۹۰٪ برآورد می‌شود.
ترتیب اعلامی (عاشقانه اول، تراژدی دوم) منطبق است — عاشقانه‌گی غالب، تراژدی همراه و تقویت‌کننده.
ارتباطِ ژانرها منطقی و هم‌پیوند است؛ تراژدی در خدمتِ بارِ احساسیِ عاشقانه قرار گرفته است.
انتخاب و اجرای ژانرها مطابق با معیارِ شماست و نسبت‌های حضورِ ژانرها در متن مطلوب‌اند.

مقدمه
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیده‌ای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونه‌ای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بربگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه باید جامع و کامل باشد به بیانی دیگر اول و پایان حرف‌های گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد. اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
خود متن مقدمه را به سه قسمت( مقدمه + بدنه + نتیجه )
تقسیم بندی می‌کنیم؛ در قسمت مقدمه نویسنده می‌بایست مقدمه‌ای از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمه‌ای از احساسات اتلاف شده بیان کند همچنین در قسمت مقدمه هرچه که بیان شده دلایل آن و اینکه چه احساساتی را در بر می‌گیرد می‌بایست در قسمت بدنه شرح داده شود.
متنِ دیباچه: «این اوراق، نقشه‌هایی‌اند ... پژواکِ سکوتی است ...
شمولِ عنوان و ژانر: عنوان «اطلس زوال» در دیباچه ظاهر شده و ژانرِ تراژیک/عاشقانه نیز به‌صراحت یا به‌ضمنی تداعی شده — شرطِ «عنوان در خلاصه دیده شود» رعایت شده است.
دیباچه خلاصه‌ای از فضای کلی (زوال، فقدان، عشقِ محال) ارائه می‌دهد و با کلِ متن همخوان است.
دیباچه کوتاه و یک‌پارچه است؛ جنبه‌های «آغازِ تراژدی»، «ماهیتِ زوال» و «پژواکِ سکوت» بیان شده، اما تقسیم‌بندی صریح سه‌بخشی (مقدمه/بدنه/نتیجه) در متنِ دیباچه چندان محسوس نیست — اما عملکردی عمل می‌کند.
دیباچه موجز و نه بیش از حد صریح است؛ میزانِ شفافیت مناسب و نه افشاگری کامل.

انسجام

انسجام را در سه زیرشاخص بررسی می‌کنیم: ادبی، نگارشی، محتوایی.
انسجام ادبی (لحن)
لحن در سراسر متن تقریباً یکدست و ادبی است؛ زبان سنگین، استعاری و شاعرانه حفظ شده است.
یکنواختی لحن (ثباتِ زمینۀ تراژیک ـ فلسفی) هم مثبت است اما در طول نوشته‌ی بلند، از تکرارِ قالب‌های تصویری مشابه کاسته نشده؛ این امر گه‌گاه حسِ تکرارِ لحن را ایجاد می‌کند.

انسجام نگارشی
در متن، بخش‌ها عموماً هم‌اندازه و منظمند اما تفاوت‌هایی وجود دارد: بعضی پارت‌ها کوتاه‌تر و بعضی طولانی‌تر شده‌اند؛ اختلافِ طول در مواردی بیش از دو خط به‌نظر می‌رسد. بنابراین معیارِ «تساوی خطوط پارت‌ها» به‌طور کامل رعایت کنید

استفاده از علائم نگارشی عمومی است، اما جمله‌ها بسیار طویل‌اند و نیاز به تقسیم یا نقطه‌گذاری دقیق‌تر دارد.
انسجام محتوایی (موضوع و احساس)
موضوعِ محوری (فقدانِ معشوق و زوالِ عشق) در تمام پارت‌ها حفظ شده؛ احساسِ غالب (دلتنگی/اندوه/پذیرش تراژیک) سازگار است.
برخی تصاویر و استعاره‌ها تکرار می‌شوند (ستاره/شهاب/اطلس/ویرانه) که باعث می‌شود احساس تنوع محتوایی کاهش.

هدف
هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد.
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشته‌ها هدف اصلی کلیشه‌ای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته می‌شوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود.
مضمونِ «عشقِ از دست‌رفته» ذاتاً کلیشه‌ای است، اما نویسنده با آوردن استعاره‌های علمی (ترمودینامیک، کوانتوم)، معماری و کیهانی، تلاش کرده که کلیشه را بازنو کند و متن را اصیل سازد. این ترکیبِ مفاهیمِ علمی و عاشقانه نوآورانه است و از کلیشه صرف صرفاً با جملات عاطفیِ ساده فاصله می‌گیرد.
ایده‌ی مرکزی نوآورانه‌ است؛ اما برای کامل‌بودنِ «هدفِ جدید» نیاز است که در برخی بندها رویکردِ متفاوت‌تری (مثلاً کنشِ ملموس یا تصمیمِ عملیِ راوی) اضافه شود تا مخاطب هم «عمل» یا «تغییری» را مشاهده کند، نه فقط بازنماییِ درد.

ساختار

متن منسجم است و پراکنده به‌نظر نمی‌رسد.
تمرکز بر احساسات واضح و غالب است؛ روایت/شرح‌ها ثانویه‌اند.
متن روشناً دلنوشته است — محور احساس و نه روایت روایی کامل.
ساختارِ تکرارِ یک نوع تصویرسازی در پارت‌ها باعث می‌شود که برخلاف هدفِ «پیش‌رفتِ احساسی» ساختار بیشتر شبیه «فهرستِ اندوه» شود تا «قوسِ احساسی» (انکار → خشم → انفعال → پذیرش).

دستور زبان
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن می‌شود و در انتقال احساسات کمک می‌کند که لحن این دلنوشته

اما دلنویس می‌تواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.

قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار می‌گیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی می‌تواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند(جابه‌جایی فاعل و مفعول)
اما این جابه‌جایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود
استفاده از جملات طولانی و پیچیده؛ در بیشتر موارد صحیح و روان است اما نیاز به تقسیم جملات بلند برای قابل‌هضم‌تر شدن هست.
عمومِ کلمات از نظر املایی صحیح اند.
نقطه‌گذاریِ پایان جمله‌ها گاهی حذف یا پشت‌سرهم می‌آید؛ برای خوانایی بهتر لازم است برخی جملات با نقطه یا نقطه‌ویرگول جدا شوند.
پیشنهاد‌های مشخص:
جملاتِ بلند را به ۲–۳ جمله کوتاه‌تر تقسیم کنید.
علامت‌گذاری (، . ؛) را برای ایجاد تنفسِ خواننده هدفمندتر به‌کار ببرید.

دستور ادبی
استفاده از آرایه‌های ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته‌ کاملا اجباری هستند.
این آرایه‌های ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی می‌کنند. هرچه بیشتر از آرایه‌های ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود.
نویسنده باید سعی کند از آرایه‌های متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو آرایه‌ی تکراری استفاده شود.
در دلنوشته هر چه تعداد آرایه‌های ادبی بیشتر باشد دلنوشته‌ی زیبا‌تری خواهیم داشت.
مجموعه‌ای غنی از آرایه‌ها: استعاره، تشبیه، تنافر/هماهنگ‌سازی (پارادوکس)، ایهام، personnification (جان‌بخشی)، نمادسازی، و آرایه‌های علمی-مجاز (ترمودینامیک، کوانتوم).
آرایه‌ها متنوع و خلاقانه‌اند؛ استفاده از تصاویرِ معماری، کیهانی، علمی، و طبیعتی باعث تنوعِ قالبی شده است.
میزان استفاده بسیار زیاد — در اکثر پارت‌ها آرایه‌ها وجود دارند. این وفور هم قوت و هم نقطه‌ضعف است؛ قوت از منظر غنای زبانی، نقطه‌ضعف از منظر «اشباعِ استعاری».


با آرزوی موفقیت بی‌کران برای دلنویس عزیز
 
بالا پایین