جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی نقد و منتقد | انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط MHP با نام نقد و منتقد | انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 540 بازدید, 15 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع نقد و منتقد | انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط TANTO
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,332
45,445
مدال‌ها
23
نقد چیست ؟ منتقد کیست؟


آیا نقد یک حرفه است یا شاخه‌ای از یک حرفه؟ آیا کسی که دارای تخصص عمران است می‌تواند در هر رشته دیگری منتقد باشد؟ واضح است که منتقد باید خود درزمینهٔ ای که نقد می‌کند دارای تخصص و دانش باشد که ما او را به‌عنوان داور و ارزیاب بپذیریم و داوری و رأی او را قبول کنیم.

نقد، روشی مهم برای ارزیابی مفاهیم، پدیده‌ها و داده‌های مختلف در تولید و ارائه اندیشه‌هاست. نقد، روش بررسی، در فرایند تحلیل ذهن است که در یک ارتباط دوسویهٔ نگرش نقادانه و اندیشهو رفتار شکل می‌گیرد. (فوکویاما، نقد در فرایند بررسی)

هر انسان دارای عقل و نفس سلیم اقرار می‌کند به ثمرات فراوان نقد اجتماعی به‌عنوان یک مهارت اجتماعیِ مانع از ایجاد و پیشرفت اندیشه و رفتارهای فاسد اجتماعی. ولی شاهد رویگردانی افراد در جوامع اجتماعی واقعی و مجازی از نقد و نقادی هستیم. این خود نوعی آسیب و مسئله اجتماعی و فرهنگی شمرده می‌شود که با پیشرفت آن بسیاری از مسائل و مشکلات را در جامعه پدید می‌آورد.

ازاین‌رو باید در مقام فرهنگ‌سازی، فرهنگ نقد و نقدپذیری را با تعریف درست از آن‌ها در جامعه پایه‌گذاری کنیم. نکته مهم در انجام نقد سازنده توجه ویژه به «فرهنگ نقد» و سپس «فرهنگ نقدپذیری» است:
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
فرهنگ نقد
پیش‌ازاین که منتقد به‌نقد اندیشه و رفتار بپردازد، باید به معیارهایی که دربرگیرنده فرهنگ نقد است توجه داشته باشد. مانند:

• بهبود بخشیدن به امور؛
• پرهیز از دخالت احساسات حب، بغض و یکسونگری (خیرخواهی)؛
• ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه‌حل مناسب؛
• ذکر آثار و جنبه‌های مفید در کنار جنبه‌های منفی؛
• ارائه استدلال، سند و مدرک؛
• قطعی ندانستن برداشت‌ها در هنگام بررسی؛
• آشنایی و علم یقینی به تمام اطراف و حواشی رفتار و اندیشه (مانند احکام غیبت)؛
• در نظر داشتن ویژگی‌های مثبت و منفی رفتار و اندیشه؛
• در نظر داشتن هنجارها، اقسام رفتار و اندیشه‌های هنجارشکن (آگاهانه یا ناآگاهانه) در حین ارزیابی؛
• آگاهی کامل نسبت به روش هایارائه نقد؛
• و … .

این معیارها فقط برای علمی کردن موضوع فرهنگ نقد در فرایند انتقاد بیان‌شده و چه اینکه اقسام دیگری نیز وجود دارد که کلام را طولانی خواهد کرد.

فرهنگ نقدپذیری
در بحث ارزش‌شناسی؛ نقـد، ظرفیت ارزشی دارد، لذا فرهنگ نقدپذیری جلوتر از فرهنگ نقد، ارزشمندتر است (رابرت گیدمن، درباره نقد). در این تعبیر برای “فرهنگ نقدپذیری” ارزش خاصی در نظر گرفته‌شده است. بی‌تردید، داشتن روحیه فرهنگ نقدپذیری، یکی از ظرفیت‌ها و ارزش‌های ویژه برای مقوله نقد و نقدپذیر است.
در فرایند فرهنگ نقدپذیری، مسائل سازنده و تأثیرگذاری برای رسیدن به آن ظرفیت، وجود دارد مانند:

• کنار گذاشتن حساسیت‌های منفی و یک‌سویه نگری درباره خود و اثر؛
• دقت به‌به آرای دیگران در هنگام نقد شدن؛
• تحمل آرای خلاف بینش و سلیقه خود؛
• نترسیدن از نقد؛
• طبیعی دانستن اشتباه در هنگام عمل؛
• توانایی درباز اندیشی؛
• نوگرایی و زدودن گرد قرائت‌های سنتی و متحجر از افکار.

خو گرفتن به این اجزای هفت‌گانه، مستلزم تجربه و تکرار برای رسیدن به فرایند نقدپذیری است که ظرفیت فرهنگ نقدپذیری را در وجود ما گسترش بدهد.

منتقد کیست؟
اصل مهم در شناخت و تعریف منتقد، داشتن آگاهی‌های لازم بر مبنای روش نقد است. این آگاهی‌ها دربرگیرنده مواردی است که منتقد باید آن را در نفس و ذهن خود داشته باشد. مانند:

• احاطه بر روش‌های نقد سالم؛
• علم به ویژگی‌ها و مشخصه‌هایی که نقد را شکل می‌دهد؛
• نگاه ساختار شکنانه؛
• دریافت نو از مفهوم اندیشه و رفتار موردبررسی؛
• توجه به دیگر رویکردها و نظریه‌هایی که ممکن است در متن رفتار و اندیشه باشد؛

این مؤلفه‌های پنج‌گانه، ویژگی‌ها و مهم‌ترین عناصری است که کار و وظیفه منتقد را در حوزه نقد، مشخص می‌کند.

جدی‌ترین مشکلی که درباره نقد و نقادی وجود دارد، نقدیکجانبه (یعنی نقد به معنی انتقاد صرف) است؛ زیرا به دلیل عدم درک از مفهوم “نقد”، بسیاری از افراد درجامعه به “انتقاد صرف” در حوزه نقد می‌پردازند. دیگر در جامعه واقعی و مجازی ارزش‌ها را همسان با کاستی‌ها، در فرایند نقد و نقادی مطرح نمی‌سازند.

مهارت اجتماعی
نقد اجتماعی عکس‌العملی در قالب امربه‌معروف و نهی از منکر است که در مقابل اندیشه‌ها و رفتارهای ناپسند صورت می‌گیرد. این نقد گاه در مقوله پیشگیری مطرح است، زیراوجدان همگان به رفتارهای پسندیده توصیه می‌کند و از ارتکاب رفتارهای فاسد و فساد انگیز نهی می‌کند. مسئولیتاین نوع از نقد بیشتر متوجه عموم افراد و گروه‌ها بوده و نقد اجتماعیبرای مهار رفتارها و انحرافات کارسازتر است.

نقد اجتماعی، داوری اخلاقی و ارزشی است در پاسخ بایدها و نبایدهای رفتار اجتماعی. دغدغه و دلنگرانی هرانسان در تمامی لحظات زندگی خود این است که درست را از نادرست تشخیص دهد و بایدونباید زندگانی خویش را بشناسد و راه خویش را از میان هزار راهه‌هایی که در برابر او دام و دامن گسترانیده بیابد این ازآن‌روست که انسان موجودی است که باید انتخاب‌گر به دنیا بیاید انتخاب‌گر بزرگ شود انتخاب‌گر زندگی کند.
داوری و انتخاب (قضاوت) جهت نقد و درنهایت مهار اجتماع، اولین اصل شناخت اندیشه و رفتار (آسیب دار) و (بی آسیب) است. شناخت منطقی‌تر نسبت به گونه‌های مختلف رفتاری (الگوساز، الگوده و الگوپذیر) و مواجهه صحیح با اقسام رفتار بالأخص موارد آسیب‌زا از وظائف فردی در قبال جامعه است.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
رفتارهای فردی در ایفاء نقش در مسیر آسیب‌زایی یا ارزش زایی از جامعه (آسیب دار):

۱. مهاجم (به اخلاق عمومی):
(این افراد در مسیر آسیب‌زایی نقش (الگوسازی) دارند
(خواسته یا ناخواسته در پی حرمت‌شکنی، هنجارشکنی، پرده‌دری و عفاف گریزی هستند

توضیح: مشابهت به جنس مخالف نظیر آرایش صورت، مشابهت به گروه‌ها و فرقه‌های شیطان‌پرستی و …

۲. متخلف (نسبت به هنجارهای عمومی جامعه):
(این افراد در مسیر آسیب‌زایی نقش (الگودهی) دارند
(بی‌آنکه در پی ترویج بی‌بندوباری باشند عملاً با بی‌انضباطی در پوشش و آرایش و رفتار خود مروج انواعی از ناهنجاری در این عرصه‌اند

توضیح: مصادیق این گروه موجب می‌شوند ناهنجاری پوششی یا آرایشی افراد، موجب جلب نظر دیگران شود.

۳. غافل (نسبت به ارزش‌ها):
(این افراد در مسیر آسیب‌زایی نقش (الگوپذیری) دارند.
(مخالف ترویج بی‌بندوباری در عرصه پوشش و آرایش و عفاف‌اند ولی بی‌انضباطی و ناهنجاری خود در این عرصه را ناصواب و ناپسند نمی‌شمرند.

توضیح: مصادیق این گروه، دارای ناهنجاری‌هایی هستند که اگرچه برخلاف شرع مقدس است اما متأسفانه در بسیاری از موارد در عرف جامعه پذیرفته‌شده و عادی هست. مثل بیرون بودن قسمت جلوی موهای سر در زنان.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
۲. منضبط (نسبت به ارزش‌ها):
(این افراد در مسیر ارزش‌زایی نقش (الگودهی) دارند.
(با پوشش آرایش و رفتار خود عملاً هنجارهای رفتاری و اخلاقی در این عرصه را تثبیت می‌کنند.

توضیح: مصادیق این گروه علاوه بر رعایت موازین شرعی، در نگاه ظاهری متمایز از الگوهای رفتاری، عمدتاً وارداتی بوده و گرایش به ظاهری بومی و مذهبی در آن‌ها مشخص است مثل: مردان: استفاده از بعضی نمادهای رایج مذهبی مثل انگشترهای مذهبی و محاسن نیمه‌بلند و زنان: استفاده از چادر ملی.

۳. مروج (فرهنگ پسندیده و ارزش‌های متعالی):
(این افراد در مسیر ارزش‌زایی نقش (الگوسازی) دارند.
(آگاهانه با پوشش، آرایش و رفتار خود در پی گسترش عفاف و حجاب و نفی ناهنجاری‌ها در این عرصه‌اند.

توضیح: مصادیق این گروه از نمادهای نه‌چندان معمول مذهبی در پوشش و آرایش خود استفاده می‌کنند. مانندمردان: استفاده از چفیه زنان: نقاب یا پوشیه و یا روگرفتن

طبق این تقسیم‌بندی می‌توان طبق میزان اثرگذاری یک فرد بر جامعه خود، ازنظر آسیب‌زا یا ارزش زا بودن، افراد را امر به خوبی‌ها و نهی از بدی‌ها کرد و به میزان لازم نسبت به اندیشه و رفتار دیگران عکس‌العمل لازم را ابراز نمود.
(بر اساس جدول طبقه‌بندی مترددین در معابر عمومی ـ دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی)
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
تعریف نقد و نقد ادبی

نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بهین چیزی برگزیدن » است.
در اصطلاح ادب، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است.


اهمیت و فایده ی نقد ادبی


1 – نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذت ببرد.

2 – ارزش واقعی، آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد.

3– نقد ادبی، مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند.

4 – نقد ادبی، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد.
5 – نقد ادبی، گذشته از این که سازنده و دارای اهمیت فراوان است گاهی خود،نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
حدود و امکان نقد ادبی


نقد ادبی، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است. از این دو اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را باز گو کند.

- اغلب مردم، ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست.
- منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نوع نظر شخص و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقادی بپردازد و نقد خود را از هر نوع شایبه ی غرض دور نگه دارد که لازمه ی این کار هم آن است که ابتدا آثاری که در ادبیات جهان در نزد اکثر مردم به عنوان اصلی و خالص و قابل قبول شناخته شده اند چنان که باید معلوم شوند.
- کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیدها مبتنی باشد.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
انواع نقد یا مکتب های نقادی


نقد ظاهری


نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است.
مانند : نقد لغوی، نقد فنی و نقد زیبایی شناسی




نقد لغوی


بررسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی است و مربوط به همه آثار ادبی است، چه نظم و چه نثر




نقد فنی


بررسی چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آنها است.




نقد زیباشناسی


بررسی جوهر هنر، به دور از محتوای خاص آن است. ریشه و اساس این شیوه نقادی را در اروپا می توان در نظریه های «کالریج» انگلیسی و «ادگار آلن پو» آمریکایی جست و جو کرد.




نقد معنایی


نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد.
مانند : نقد اخلاقی، نقد تاریخی، نقد اجتماعی و نقد روان شناسی




نقد اخلاقی


نقد اخلاقی که در آن ارزشهای اخلاقی را اصل و ملاک نقادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است. افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند. ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر، خاصه تراژدی، باید تصفیه و تزکیه نفس باشد.
در اروپا، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه آن که در خدمت اخلاق نبوده است، غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند.




نقد اجتماعی


عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیات و همچنین تأثیر ادبیات در جامعه. «میپولیت تِن» از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند:

1- زمان
2- محیط اجتماعی
3- نژاد
آثار شاعران زیر را می توان با شیوه نقد اجتماعی نقد کرد: فردوسی، مولوی، سنایی و عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند.

نقد اجتماعی در دوره بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد. از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی، علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد. امروزه غالباً شعر و داستان و نمایشنامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
نقد تاریخی


اگر منتقدی برای تحلیل اثر ادبی، حوادث یا امور مربوط به تاریخ را مورد بررسی قرار دهد و به بحث در باب حیات شاعر و معاصران او و یا روابط او با هم عصران و یا احیاناً به تحقق در باب اسناد و مدارک و چند و چونی صحت و سقم نسخه یا نسخ کتاب و چگونگی وجود تحریف و تصحیف و تصحیح اثر و جست و جوی اشارات و حوادث تاریخی و به بحثهایی از این قبیل بپردازد، به نقد تاریخی پرداخته است.

«نقد تاریخی در واقع وسیله تحقیق در تاریخ ادبیات محسوب می شود.»




نقد روان شناسی


در این شیوه، نقاد سعی می کند جریان باطنی و احوال درونی شاعر و نویسنده را ادراک و بیان نماید و قدرت و استعداد هنری و ذوق و قریحه او را بسنجد و نیروی عواطف و تخیلات وی را تعیین نماید و از این راه تأثیری را که محیط و جامعه و سنتها و مواریث در تکوین این جریانها دارند مطالعه کند.
بررسی روان شناسانه از قدیم ترین ایام به ویژه در درام و قصه مورد توجه بوده است و در اروپا کسانی مانند: راسین، شکسپیر، ایبسن، مترلینگ و داستایوسکی بدان پرداخته اند.
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
نقد ادبی چیست؟


نوشته‌ای که پیش رو دارید به نیت آشنا شدن دوستداران وادی ادبیات داستانی و بویژه محافل ادبی و ایجاد الفت و انس میان ایشان و اقیانوس بی‌انتها و شگفتی‌آفرین نقد ادبی است.
در این سطور سعی بر این بوده است که مشتاقان قلم ـ بطور خلاصه و به زبانی ساده اما علمی ـ با این رئوس آشنا شوند:



1ـ نقد ادبی چیست؟
2ـ منتقد کیست؟
3ـ انواع نقد کدامند؟



نقد ادبی چیست؟



تعریف نقد ادبی در نزد قدما با آنچه امروزه از آن استنباط می‌شود متفاوت است. در نزد قدما مراد از نقد معمولاً بر این بوده است که معایب اثری را بیان کنند و مثلاً در این که الفاظ آن چه وضعی دارد یا معنی آن برگرفته از اثر دیگری است و بطور کلی از فراز و فرود لفظ و معنی سخن گویند. و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می‌شود زیرا نقد جدا کردن سره از ناسره است. توضیح اینکه در ایام باستان پول کلاً دو نوع بود. پول نقره(درم) و پول طلا(دینار). گاهی در دینار تقلب می‌کردند و به آن مس می‌آمیختند و در اینصورت عیار طلا پایین می‌آمد. در روزهای نخست تشخیص مس ممزوج با طلا با چشم میسر نبود. البته بعد از گذشت مدتی،مس اندک اندک سیاه می‌شد، چنان که حافظ گوید:



خوش بود گر مِحَکِ تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غِش باشد



به سکه تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می‌گفتند، چنان که حافظ فرموده است:



یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زرِ ناسره بفروخته بود



بدین ترتیب چنانکه اشاره شد،کار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است. جامی در «سبحه الابرار» به منتقدان می‌گوید:



عیب جویی هنر خود کردی عیب نادیده یکی صد کردی
گاه برراست‌کشی خط گزاف گاه بر وزن زنی طعن زحاف
گاه برقافیه کان معلول است گاه برلفــظ که نامقبول است
گاه نابرده ســـوی معنی پی خرده گیری زتعصب بــروی



اما در دوران جدید مراد از نقد ادبی نشان دادن معایب اثر نیست (هر چند ممکن است به این امر هم اشاراتی داشته باشد) زیرا نقد ادبی به بررسی آثار درجه یک و مهم ادبی می‌پردازد و در اینگونه آثار بیش از اینکه نقاط ضعف مهم باشد نقاط قوت مطرح است.لذا منتقد ادبی می‌کوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی اولاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن کند و ثانیاً قوانینی را که باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد. لذا نقد ادبی از یک سو بکارگرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر کشف آیین‌های تازه ممتازی است که در آن اثر مستتر است.
بدین ترتیب می‌توان به اهمیت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اولاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده می‌ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می‌کند که کارآمد است و خودبه خود برخی از ابزارهای علمی و فنی فرسوده از دور خارج می‌شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را کشف می‌کند و به ادبیات کشور خود ارزانی می‌دارد. خوانندگان به کمک منتقدان ادبی معاییری بدست می‌آورند که آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می‌شود که جریانات فرهنگی و ادبی در مسیر درست خود حرکت کنند و صاحبان ذوق و اندیشه و رای و نبوغ مقام شایسته خود را بازیابند.
نقد ادبی همیشه به معنی دیگرگونه خواندن اثر نیست.گاهی به معنی دقیق‌تر خواندن یا هوشیارانه‌تر مطالعه کردن اثر است. فرمالیست‌ها1 می‌گفتند دقت در متن و ژاک دریدا می‌گوید تأکید در دقت.در همان حال و هوای سنتی هم دقیق‌تر خواندن اثر مهم است. هنرهای نهفته در آن را بازنمودن و اهمیت اثر را نشان دادن و گاهی ارتباط آن را با مسائل اجتماعی وسیاسی دوران متن بازنمودن (گرایشی که در نحله‌های جدید نقد مطمح نظر نیست). به هرحال، در مورد نقد ادبی آنقدر سخن گفته‌اند که امروزه یکی از شاخه‌های مطالعات ادبی، نقدشناسی و و بحث در مورد خود نقد است.عیب اثری را گفتن،اثری را وصف کردن،تجزیه و تحلیل اثر ادبی،دیگرگونه خواندن اثری، تأثر خود را از اثری بیان کردن و..این تلقیات و انتظارات اولاً در هر دوره‌ای فرق می‌کند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه منتقد دارد. مثلاً میشل فوکو در مقاله معروف «مؤلف چیست» نقد را چنین تعریف می‌کند:« کار نقد،آشکار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون، اندیشه یا تجربه‌ای را بازسازی کند، بلکه می‌خواهد اثر را در ساختار،معماری، شکل ذاتی و بازیِ مناسبات درونی‌اش تحلیل کند. در اینجا، مسأله‌ای پیش می‌آید: اثر چیست؟»
در مورد نثر نقد ادبی بد نیست که اشاره شود،باید ساده وروشن و علمی باشد.در ایران مرسوم است که در ستایش از نثرهای ادبی و انشایی و در عیب‌جویی از طنز استفاده می‌کنندحال آنکه نقد ادبی اولاً در اساس ربطی به ستایش و عیبجویی ندارد و گاهی هدف فقط تحلیل اثر است و ثانیاً در مواقع مدح و هجو هم باید سخن روشن و جنبه استد
 

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
نقد ادبی کلاً بر دونوع است:
1ـ نقد نظری
2ـ نقد عملی



نقد نظری (Theoretical criticism)
که مجموعه منسجمی از اصطلاحات و تعاریف و مقولات و طبقه‌بندی‌هایی است که می‌توان آنها را در ملاحظات و مطالعات و تفاسیر مربوط به آثار ادبی بکار برد. همینطور محک‌ها و قواعدی را مطرح می‌کند که با استعانت از آنها می‌توان آثار ادبی و نویسندگان آنها را مورد قضاوت و ارزیابی قرار داد و به اصطلاح ارزش‌گذاری کرد.
نقد نظری در حقیقت فقط بیان قواعد و فنون ادبی و نقد ادبی است اما ممکن است آن را در اثری پیاده نکنیم.مثلاً می‌گوییم در نقد باید توجه داشت که متن تحت‌الشعاع زندگی و آرای نویسنده قرار نگیرد،اما از این دیدگاه خاص به بررسی اثری نمی‌پردازیم و فقط بیان نظریه کرده‌ایم.
کتاب آی.ا.ریچاردز موسوم به اصول نقد ادبی (Principles of Literary Criticism) که در سال 1924 نگاشته شد و کتاب نورتروپ فرای موسوم به تشریح نقد ادبی (Anatomy of Criticism) که به سال 1957 نوشته شد از آثار معتبر در نقد نظری هستند.



نقد عملی یا تجربی (Practical criticism)
این نوع نقد به بررسی تقریباً تفصیلی اثر خاصی می‌پردازد؛ یعنی استفاده عملی از قواعد و فنون ادبی برای شرح و توضیح و قضاوت اثری.در نقد عملی باید از اصول نظری نقد ـ که طبیعتاً بر تجزیه و تحلیل‌ها و ارزشگذاری منتقد نظارت و حاکمیت دارند ـ بطور ضمنی وغیر صریح استفاده کرد.به زبان ساده در عمل از مفاد آنها استفاده شود نه این که بصورت نقل قول، نقد را تحت‌الشعاع قرار دهند.بعبارت دیگر باید بصورت توصیه‌هایی، گاه به گاه و مناسب مقام مورد رجوع و استفاده قرار بگیرند. در نقد ادبی بحث این است که «فلان اثر(شعر) تا چه حد خوب‌است؟». اما برای اینکه متوجه شویم فلان اثر (شعر) تا چه حد خوب است باید مسائل مختلفی را در مد نظر داشته باشیم. مثلاً باید نسبت به صحت متن مطمئن باشیم ولذا وارد مباحث زبان شناسی و تاریخی شویم. و الیوت هم اشاره کرده است که عظمت آثار فقط با معاییر ادبی تبیین نمی‌شود. پس اشراف به نظام‌های دیگر علوم انسانی چون روانشناسی و جامعه شناسی و تاریخ و امثال اینها برای منتقد بصیر لازم است.
در میان آثار بزرگ نقد ادبی انگلستان در این حوزه، می‌توان از مقالات درایدن،دکتر جانسون، برخی از فصولی که کالریج در کتاب تراجم ادبی (Biographia Literaria) در باب شعر وردزورث نوشته است، سخنرانی او در باب شکسپیر،کتاب ماتیو آرنولد موسوم به مقالاتی در نقد ادبی (Essays in Criticism) و سرانجام از گزیده مقالات (Selected Essays ) تی.اس.الیوت نام برد.



برخی نقد عملی را به دو شعبه تقسیم کرده‌اند:



الف/ نقد تأثری یا احساسی (Impressionistic criticism)
در اینگونه نقد، منتقد می‌کوشد تا تأثیری را که اثر ادبی بر او گذاشته است بیان کند.یعنی خیالات،بینش‌ها، احساسات و بطور کلی تأثراتی را که اثر ادبی در او ایجاد کرده است توضیح دهد.
هزلیت (Hazlitt) در مقاله «درباب نبوغ و عقل متعارف» در این مورد می‌نویسد: «شما از موضع احساس تصمیم می‌گیرید نه از موضع خرد. یعنی از موضع تأثراتی که بر اثر عوامل متعدد و مختلف در ذهن فردی خاص حاصل می‌شود، اما این تأثرات را نمی‌توان بر آثار دیگری تسری داد.»
آناتول فرانس این شیوه از نقد ادبی را چنین تعریف کرده است (و این تعریف او در بین منتقدان ادبی معروف است):
The adventures of a sensitive soul among masterpieces
ماجراهای یک روح حساس در برخورد با شاهکارها
در این مورد باید توجه داشت که تأثر هر کسی از یک شاهکار ادبی فی نفسه نمی‌تواند مهم یا برای دیگران حائز اهمیت باشد.تأثرات کسی مهم وبرای مردم جالب است که در زمینه ادب اعتباری داشته باشد ولذا مردم نسبت به عقاید و آرای او کنجکاو باشند.مثلاً همه دوست داریم که بدانیم نظر نیما درباره بوف کور و تأثر او از این شاهکار چه بوده است وگرنه نظر افراد معمولی در اینباره برای هیچکس مهم نیست.



ب/ نقد فتوایی یا حکمی یا معیاری (Judicicial criticism)
در این نوع نقد سعی بر این است که نه تنها بین اثر و خواننده ارتباط ایجاد شود بلکه تأثیر و کنش (effects) اثر ادبی به لحاظ موضوع، شکل و ساختار،تکنیک و صناعت، تجزیه و تحلیل وروشن شود. یعنی علت تأثر را هم توضیح دهند. در این نقد، قضاوت منتقد بر مبنای محک‌هایی است که برای آثار طراز اول ادبی در ذهن دارد. به زحمت می‌توان در عمل بین این دو شیوه نقد تأثری و فتوایی فرق قایل شد. بطور کلی می‌توان گفت که در نقد فتوایی منتقد بر مبنای اصول کلی که در ذهن دارد حکم می‌کند و در نقد تأثری فقط بر مبنای تأثیری که اثر ادبی بر او گذاشته است.اما به هر حال در هردو نقد، مدار، تأثر منتقد از اثر است.
از نمونه‌های خوب نقد تأثری در غرب، آثار لونگینوس است. در دوران معاصر ای.ام.فورستر و ویرجینیا ولف هم در این باب آثاری دارند.
در نقد نظری و عملی ـ که کار آنان بطور کلی بیان قوانین ادبی در ارتباط با اثر
 
بالا پایین