جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی نقش علائم نگارشي در شعر معاصر

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کارگاه شعر توسط DEVL با نام نقش علائم نگارشي در شعر معاصر ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 815 بازدید, 28 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته کارگاه شعر
نام موضوع نقش علائم نگارشي در شعر معاصر
نویسنده موضوع DEVL
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DEVL
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
الآن كه دارم اين مطلب را مي‌نويسم قيافه سيد مهدي موسوي جلوي چشمم است كه بعد از خواندن اين مطلب مي‌گويد اين ابن محمود هم ما را نااميد كرد و نشان دارد چيزي از دلالت دالها و زبان نشانه‌ها نمي‌فهمد. شايد هم در بخش كامنت ده بيست سطر در مورد اهميت اين علامت بنويسد. هدف ما هم از نگارش اين مطلب اين است كه سيد مذكور خودش در باب فلسفه وجودي اين علامت براي ما آدمهاي امل قلمفرسايي جانانه‌اي بفرمايد
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
البته نمي‌توانم اين نكته را ناگفته بگذارم كه اين علامت، مثل خنجر جاني دپ در دزدان دريايي كارائيب به قلب متن فرو مي‌رود و خون مصراع بعدي را يكي يكي بر صحيفه‌ها جاري مي‌كند و حكماً چنين كاري ضرورت داشته است كه شاعر آن را‌ ارتكاب فرموده است
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
ديدن اين علامت باعث مي‌شود دل آدم يكهو فرو بريزد و قالب تهي كند. مثل چاهي در مسير هر روزه. دست اندازي است ناگهاني در حركت روزمره شعر كه ضربان قلب را چند برابر مي‌كند. و ازين قبيل عبارات ناز و مهربان.
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
همچنين قابل ذكر است كه علامت مذكور را بعضي از علماي علامت شناس در رديف علائم نگارشي نياورده‌اند. و اسم اصلي آن «علامت سفارشي» است و بسته به سفارش شخص شاعر وارد متن مي‌شود. گو اينكه همين الآن سيد مهدي موسوي دخالت خود را در اين قضيه نفي مي‌كند و آن را به ضرورتهاي موجود در لايه‌هاي متن كه بر ناخودآگاه شاعر فشارهاي اساسي وارد مي‌آورد، نسبت خواهد داد و بيگناهي خود را در محضر همه عزيزان عالم وبلاگستان بر همگان ثابت خواهد نمود و به ريش همه تنهايي خواهد خنديد. بقول قديميها: «باش» و بقول يكي از نسوان غزلسرا «Waiting» تا صبح دولتت بدمد.

................
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
بدون علائم هيچ جاده‌اي به مقصد معلوم نمي‌رسد. كف جاده، كنار جاده، بالاي جاده و خلاصه همه جاي جاده علائمي هست كه سالكان طريق به بيراهه نروند و شاهد مقصود را وقتي كه به سرمنزل رسيدند، تنگ در آغوش بگيرند و حال و حولي بكنند اساسي. بقول حافظ: اين همه قند و شكر كز دهنم مي‌ريزد / مزه بوسه مشتي است كه ديشب فرمود.
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
علي اي حالٍ ،‌ نويسنده و شاعر هم براي آنكه مخاطبان خود را راست ببرند سر اصل مطلبي كه براي گفتنش عرق ريخته‌اند يا خداي نكرده عرق خورده‌اند، ناگزير از بكارگيري علائم نگارشي هستند. بقول اعزه ياران، اين علائم براي ادبيات امروز از نان شب هم واجبترند و وظيفه دارند مخاطب را متعجب و محزون و متحير و طلبكار و معلق و پادرهوا و دست به عصا در متن پيش ببرند. ما در سلسله مباحثي كه پيرامون اين علائم مطرح مي‌سازيم، قصدمان اين است كه كاركردهاي اصلي اين علائم را بقدر مكفي گوشزد نوآمدگان طريق شعر و معرفت بنماييم. و اينك علامتي ديگر:
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
شما كه بهتر مي‌دانيد همه فتنه‌ها زير سر نقطه است. يكيش يك معنا دارد، دوتاش معنايي ديگر و سه‌تايش كه اصلاً حد و حصري نمي‌توان براي معناهايش قائل شد. اين نقطه، علاوه بر اينكه چندتا چندتايش معاني متفاوتي دارد،‌ خودش را نخود هر آشي و قاطي هر علامت ديگري هم مي‌كند: پرسش (؟)، تعجب (!)، درنگ (؛) و و و. حالا ماييم و اين دو نقطه معلوم الحال!
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
آدم تا مي‌خواهد حرفي بزند، اين دو نقطه خودش را مي‌اندازد وسط كه يعني: اينجا قرار است حرفي گفته شود. حسابش را بكنيد اگر حافظ ابزاري مثل دو نقطه در دستش بود، شعرش چقدر متحول مي‌شد و خوانندگانش نيز مجبور نبودند سر غزل: گفتم غم تو دارم... فكرشان هزار راه برود. بنابراين، اين دو نقطه وقتي جلوي وجوه مختلف مصدر گفتن و فرمودن و پرسيدن مي‌آيد، معني‌اش اين است كه واقعاً حرفي زده شده است و شما با اطمينان مي‌توانيد تشخيص بدهيد كه گفتار گوينده كي شروع شده و كجا به پايان رسيده است
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
دو نقطه را براي توضيح و تفسير هم مي‌آورند. در نظر بگيريد همين «يعني» بالا، اگر ما جلويش دو نقطه نياورده بوديم، معني جمله بهمين وضوح و روشني بود كه الآن هست؟ قربان اين علامت بروم كه مثل ماه در ليالي مظلمه مي‌تابد و از وجودش، مهتابي روشني‌بخش در زبان متجلي مي‌گردد.

حالا آمديم و شما با متن مدرني مواجه شديد كه هنوز شروع نشده، دو نقطه «:» اولش مثل چراغهاي نارنجي اتوبانهاي تهران به شما چشمك مي‌زند. والله اگر در مورد ژرفاي چنين متني ما صد رساله هم بنويسيم كم نوشته‌ايم. يك زماني بود كه اگر اول يك شعر (مثل شعر: و چهره شگفت / يا : و اين منم زني تنها... از فروغ فرخزاد) يك واو ناقابل مي‌آمد، كلي معنا براي آن مي‌تراشيدند كه قبل از وقوع شعر، اتفاقاتي در جريان بوده و شاعر شما را وسط روايت ول كرده كه در متن شريك شويد و كلي ازين حرف و حديثها. حالا همه اين تأويلات به كمك يك دونقطه ناقابل در آغاز متن چنان وسعتي پيدا مي‌كند كه بيا و ببين. به شما توصيه مي‌كنيم كه اگر تا الآن از معجزات اين علامت غافل بوده‌ايد، اكنون ديگر وقتش است كه شعر خود را به ابزارهاي مدرن مجهز كنيد. بنابراين قبل از شروع شعرتان يك دو نقطه بگذاريد و ببينيد كه صداي متن شما چه طنيني پيدا مي‌كند. از اكو چنگهاي هيئت رزمندگان اسلام هم قوي‌تر. انگار هزار تا راوي دارند با هم در ذهن شما جيغ مي‌كشند.
 
موضوع نویسنده

DEVL

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
2,871
21,387
مدال‌ها
4
تازه اينكه چيزي نيست. علامت دو نقطه اگر در پايان شعر بيايد، معني اش آن است كه گفتمان متن هنوز ادامه دارد و ديگر كسي جلودار آن نخواهد بود. چنان چهار نعل در بيابانهاي روح و روان مخاطبان چنان تركتازي‌يي مي‌كند؛ كه قوم مغول هم در بيابانهاي نيشابور نكرده بود! حسابش را بكنيد: شعر شما اگر با دو نقطه تمام شود، چه مي‌شود؟ انگار هزار تا ذهن مجاني براي دنبال كردن متن‌تان اجاره كرده باشيد. نمي‌دانيد چه كيفي دارد! يعني: متن شما بعد از تمام شدن در ذهن گوينده تازه دارد در ذهن مخاطب رشد مي‌كند. اين همان آب حيات است كه نصيب اسكندر مقدوني هم نشد. و شما مفت و مسلم آن را به چنگ آورده‌ايد. نوش جانتان:
 
بالا پایین