جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی نمونه دلنوشته درمورد شهدا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط za0_0ra با نام نمونه دلنوشته درمورد شهدا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 100 بازدید, 26 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع نمونه دلنوشته درمورد شهدا
نویسنده موضوع za0_0ra
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 0
بازدیدها 0
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط za0_0ra
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
اینک که شهر شعله ور بی خیالی است

جای برادران غیورم چه خالی است

جای برادران غیوری که بعدشان

این شهر در محاصره خشک سالی است

بی ادعا ز خویش گذشتند و پل شدند

رد عبور صاعقه شان این حوالی است

من حرف می زنم و دلم شعر می شود

در واژه های من هیجان لالی است

طاعون گرفته ایم و کسی حس نمی کند

تا آنکه زنده بودنمان احتمالی است

آلوده است کوچه، خیابان به زندگی

چیزی که هست و نیست حالی به حالی است

بر من چه سخت می گذرد این غروب ها

جای برادران غیورم چه خالی است.
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
شهید، باران رحمت الهی است

که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد.

عشق شهید، عشق حقیقی است


که با هیچ چیز عوض نخواهد شد.
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
سخن را از خموشی پرده بر رو گر دهن پوشد

دهان تنگ آن شیرین تکلم را سخن پوشد


شهید عشق هیهات است غیر از خون کفن پوشد

که دریا از کفی کز خود بر آرد پیرهن پوشد

نمی اندیشد از غماز هر ک.س پاکدامن شد

که بر تقصیر یوسف پرده چاک پیرهن پوشد

ز استغنا نپردازد به عاشق حسن سنگین دل

مگر از خون خود تشریف رنگین کوهکن پوشد

لطافت را لباس ظاهری بی پرده می سازد

به عریانی تن خود را مگر آن سیمتن پوشد

فروغ ماه در ابر تنک پنهان نمی ماند

تن سیمین او را نیست ممکن پیرهن پوشد

روان شو تشنه جانان را اگر سیراب می سازی

که خط نزدیک گردیده است آن چاه ذقن پوشد

شود پروانه بیتاب را از سوختن مانع

اگر پیراهن فانوس شمع انجمن پوشد

بود زهر اجل، خشم و غضب پاکیزه گوهر را

که از کف وقت طوفان بیشتر دریا کفن پوشد

به گل نتوان نهفتن پرتو خورشید را صائب

زهی نادان که خواهد پرده بر روی سخن پوشد

“صائب تبریزی”
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
کوله بارى پر زمهر انبیا دارد شهید

سی*ن*ه‏ اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید


این نه خون است اى برادر بر لب خشکیده‏ اش‏

بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید

گرچه در گرداب خون، خوابیده آرام و خموش‏

با نواى بینوایى، بس نوا دارد شهید

کعبه ‏ى دل را زیارت کرده با سعى و صفا

در ضمیر جان خود، گویى منا دارد شهید

دانى از بهر چه جانبازى کند در راه دوست‏

چون طواف کعبه را در کربلا دارد شهید

تا مس ناقابل خود را بدل سازد به زر

در رگ دل جوهرى از کیمیا دارد شهید

پیکر عریان او در خاک و خون افتاده است‏

از شرف بر جسم خود خونین قبا دارد شهید
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
اگر رسیدی و من زیر خاک‌ها بودم

اسیر تنگی تلخ مُغاک‌ها بودم


اگر رسیدی و دیدی شهیدتان شده‌ام

منم یکی ز همان بی‌پلاک‌ها بودم

تو را به فاطمه بر سنگ قبر من بنویس

که من برای تو از سی*ن*ه‌چاک‌ها بودم

اگرچه دامنی آلوده داشتم اما

همیشه دست به دامان پاک‌ها بودم

خدا که شاهد باشد تو نیز شاهد باش

برای جدّ شما از هلاک‌ها بودم

خدا نیاورد آن روز را، ولی آقا

اگر رسیدی و من زیر خاک‌ها بودم…
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می‌دهند

ما هنوز شهادتی بی درد می‌طلبیم

غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی‌دهند
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
عشق یعنی کوچه کوچه انتظار رؤیت خورشید در باغ بهار

عشق یعنی با جنون تا اوج‌ها رفتن از ساحل به بام موجها

عشق یعنی یک تغزل شعر ناب مثنوی‌های خدای آفتاب

عشق یعنی سوختن با شعله‌ها سبز گشتن در شکوه قله‌ها

عشق یعنی های های اشک‌ها در فرات بی‌وفا با مشک‌ها

دست‌افشان رقص سرخی واژگون سعی در محراب با قانون خون

گفتمان مادران داغدار حسرت دیدار گل‌ها در بهار

یک نماد از قصه جام شراب رویکردی سبز در تفسیر آب

عشق یعنی یک شهود بی‌کران سی*ن*ه‌ای با وسعت هفت آسمان

در حضور آن فروغ تابناک سر تاویل شفق در جام تاک

پایکوبی بر فراز دارها یک غزل با میثم تمارها

یا قنوتی هم صدای آبها در نماز صبح با مهتابها

عشق یعنی کهکشان در کهکشان چشم امیدی به سوی بی‌نشان

عشق یعنی در فضای رازها خلسه‌ای جاوید با پروازها

عشق یعنی بی‌کران نورها با شقایق‌ها میان هورها

طور سینین حیرتی بی‌انتها شعر شبنم در گلستان خدا

اشک غم در حسرت دیدارها همدلی تا صبح با تبدارها

عشق یعنی یک سرود جاودان رقص گلها حیرت پروانگان

عشق یعنی زینبی تا اوج‌ها ناخدایی بر فراز موجها

یک زبان در کام از سر غدیر کهکشان آسمانهای منیر

چیرگی بر خار و خسهای سراب مخزن‌الاسرار دخت بوتراب

انعکاس خطبه سجادها یورشی جاوید بر بیدادها

عشق یعنی رود رود مادران در عزای خیلی از نام‌آوران

غرق در خون ذوالجناحی اشکبار در غم بشکوه آن تنها سوار

همنوا با عون یا جعفر شدن روی دستان پدر پرپر شدن

داستان خیمه‌های سوخته کودکانی از عطش افروخته

عشق یعنی اربعین یاس‌ها اشک سرخی در غم عباسها

تا شهادت یک حبیب باوفا پیر برنای کتاب کربلا

جان فشانی مرگ احلی من عسل خوش درخشیدن فراسوی زحل

عشق گفتی کربلا آمد به یاد هیبت خون خدا آمد به یاد

عشق گفتی نینوا آمد به یاد عصمت لاله‌ها آمد به یاد

"احمد ده‌بزرگی"
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
سلام بر آن‌هایی که

رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند

و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند


تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
کوچه هایمان را به نامشان کردیم

که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم

از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم
 
موضوع نویسنده

za0_0ra

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,033
8,052
مدال‌ها
2
ای روشنای خانه امید: ای شهید‌

ای معنی حماسه جاوید؛ ای شهید

چشم ستارگان فلک از تو روشن است‌


ای برتر از سراچه‌ی خورشید‌؛ ای شهید
 
بالا پایین