جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی نمونه دلنوشته در مورد عشق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط za-wrde با نام نمونه دلنوشته در مورد عشق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 52 بازدید, 16 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع نمونه دلنوشته در مورد عشق
نویسنده موضوع za-wrde
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 3
بازدیدها 10
اولین پسند نوشته 1
آخرین ارسال توسط za-wrde
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم

تو را به خاطر عطر نان گرم

برای برفی که آب می شود دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارم

برای پشت کردن به آرزوهای محال

به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

تورا برای لبخند تلخ لحظه‌ها

پرواز شیرین خاطره‌ها دوست می‌دارم

تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارم

"پل الوار؛ ترجمه احمد شاملو "
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد

و خاصیت عشق این است

کسی نیست

بیا زندگی را بدزدیم

آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم

بیا زودتر چیزها را ببینیم

ببین عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض

زمان را به گردی بدل می‌کنند

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را

مرا گرم کن

" سهراب سپهری "
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
لب‌ها می لرزند، شب می‌تپد، جنگل نفس می‌کشد

پروای چه داری، مرا در شب بازوانت سفر ده

انگشتان شبانه‌ات را می‌فشارم، و باد شقایق دور دست را پرپر می‌کند

به سقف جنگل می‌نگری ستارگان در خیسی چشمانت می‌دوند

بی اشک، چشمان تو ناتمام است و نمناکی جنگل نارساست

دستانت را می‌گشایی، گره تاریکی می‌گشاید

لبخند می‌زنی، رشته رمز می‌لرزد

می‌نگری، رسایی چهره‌ات حیران می‌کند

بیا با جاده پیوستگی برویم

خزندگان در خوابند، دروازه ابدیت باز است، آفتابی شویم

چشمان را بسپاریم، که مهتاب آشنایی فرود آمد

لبان را گم کنیم، که صدا نابهنگام است

در خواب درختان نوشیده شویم، که شکوه روییدن در ما می‌گذرد

باد می‌شکند، شب راکد می‌ماند، جنگل از تپش می‌افتد

جوشش اشک هم‌آهنگی را می‌شنویم و شیره گیاهان به سوی ابدیت می‌رود

" سهراب سپهری "
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
چشم هایش به رنگ دریا بود

یا دریا به رنگ چشم های او

نمی دانم

تنها می دانم

وقتی عاشق دریا شدم

که چشم های او را دیدم

می خواستم کمی

فقط کمی

دوستت داشته باشم

از دستم در رفت

عاشقت شدم
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
گواهی می‌ دهم

به گنجشک‌ هایی که

از

چشم‌ های تو

تا قلب من پرواز می‌کنند

گواهی می‌ دهم که من

یک‌ بار عاشقت شدم

و هنوز هم
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
تعاریف زیادی از عشق وجود داره

ولی ؛ واقعی ترینش اینه که :

” اگه دوست داشته باشم برات صبوری میکنم “

پذیرا می‌شوم مهر تو را از جان

هم اکنون باز می‌گویم میان انجمن با تو

وفادار تو خواهم بود، در هر لحظه، در هر جا، برای زیستن با تو

تو هم با من چنان با مهر پیمان کن که من با تو!
 
موضوع نویسنده

za-wrde

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
1,773
7,123
مدال‌ها
2
این موقع از شب

اغلب وقت پُررنگ شدنِ ،

کسانی مثل تو ؛

در زندگی کسانی مثل من است …!

تا با تو قرین شده‌ست جانم

هر جا که روم به گلستانم

تا صورت تو قَرین دل شد

بر خاک نیم بر آسمانم

گر سایه مَن در این جهان است

غم نیست که من در آن جهانم…
 
بالا پایین