جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مصاحبه نویسنده | سرکار‌ خانم دردانه عوض‌زاده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته متفرقه بیوگرافی ها توسط BALLERINA با نام نویسنده | سرکار‌ خانم دردانه عوض‌زاده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 184 بازدید, 1 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته متفرقه بیوگرافی ها
نام موضوع نویسنده | سرکار‌ خانم دردانه عوض‌زاده
نویسنده موضوع BALLERINA
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BALLERINA
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,671
مدال‌ها
11
1000008860.png
*پنجمین مصاحبه از نویسنده‌های انجمن رمان بوک*
مصاحبه
[سرکار خانم دردانه عوض‌زاده]
@دردانه
و ضمن عرض تشکر بابت همکاری که با بخش فرهنگ و هنر داشتین🌱

امیدواریم از خوندنش لذت ببرین و به عنوان تجربه ازش استفاده کنید✨️
 
موضوع نویسنده

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,671
مدال‌ها
11
بیوگرافی نویسنده:

دردانه عوض‌زاده هستم. اهل شیراز. از پانزده سالگی دست به قلم بردم، اما به‌طور جدی یک سال هست که شروع به نوشتن کرده و دست به انتشار نوشته‌هایم زده‌ام. تاکنون چند داستانک و دو داستان کوتاه را منتشر کرده‌ام، یک رمان در حال تایپ دارم و در نوشتن یک رمان گروهی شرکت کرده‌ام.

ایده نوشتن رمان/کتاب‌هایت از کجا می‌آید؟

از همه‌جا ایده می‌گیرم، از وقایع رخ داده، از خاطراتی که می‌شنوم، از کتاب‌هایی که می‌خوانم و حتی فیلم‌هایی که می‌بینم. معمولاً من سراغ ایده نمی‌روم که جای خاصی داشته باشد، جرقه اولیه به دلیلی در ذهنم ایجاد شده و من فقط به پردازش آن می‌پردازم.

اسم کتاب‌هایت را چگونه انتخاب میکنی؟

سعی می‌کنم اسم داستان‌هایم برگرفته از خود داستان باشد و به طریقی ماجرای داستان را بازگو کند.

اصلاً از کجا پی‌بردی به این‌که می‌تونی بنویسی؟

با توجه به مطالعه زیاد، علاقه به نوشتن در من وجود داشت، اما جرعتی برای نوشتن نداشتم و فکر می‌کردم توانایی نوشتن ندارم، تا این‌که دبیر ادبیاتمان از یکی از نوشته‌هایم که درمورد توصیف ماه در آسمان بود تعریف کرد و من به این فکر افتادم که شاید بتوانم از عهده نوشتن بربیایم.

آسان‌ترین قسمت نوشتن؟

آسان‌ترین قسمت نوشتن انتشار آن است(همون کپی پیست کردن داستان نوشته شده) وگرنه همه مراحل از پرورش ایده تا شخصیت‌پردازی، پیرنگ، نوشتن داستان، انتخاب اسم و حتی ویرایش و بازنویسی سختی‌های خاص خودش را دارد.

دوست داشتنی‌ترین قسمت نوشتن؟

اول زمانی که ایده را در ذهنم پرورش می‌دهم و بعد زمانی که مخاطبی نوشته مرا خوانده و نظراتش را با من در میان می‌گذارد و می‌فهمم آنقدر ارزشمند بوده که کسی به آن فکر کند.

سخت‌ترین لحظه نوشتن؟

سخت‌ترین لحظه نوشتن، زمانی است که داستان در میانه قفل می‌شود و گره‌هایی در نویسندگی ایجاد می‌شود که دیگر نمی‌دانید روند را چگونه باید ادامه دهید. در نتیجه مجبور می‌شوید دوباره از اول داستان را بررسی کنید تا بتوانید راه‌حلی برای مشکل پیدا کرده و گره ایجاد شده را باز کنید.

از نظر تو چالش برانگیز‌ترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟

چالش برانگیزترین لحظه، لحظه‌ی شروع به نوشتن است. زمانی که باید بر همه ترس‌ها و نگرانی‌های وجودت فائق بیایی و شروع به نوشتن کنی.

آیا بخشی از کتاب‌هایت است که برایت جذاب‌تر باشد؟

قطعاً برای هر نویسنده‌ای بخش‌هایی از اثرش وجود دارد که جذاب‌تر باشد. گاهی شاید به‌خاطر همان‌ها هم رمان را می‌نویسد. من آثار منتشر شده‌ی چندانی ندارم و باید درمورد همین رمان «راهی جز او نیست» که درحال‌تایپ هست حرف بزنم. چون در روند انتشار هنوز به جایی از داستان که از نظرم جذاب‌ترین قسمت آن هست، نرسیده‌ام حرفی از آن نمی‌زنم، اما از بخش‌هایی که تاکنون منتشر شده، من به صحنه خودکشی سارینا، زمانی که پی به راز کلیه اهدایی و زمانی که در دخمه علی را می‌بیند، علاقه دارم.

مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟

اول از همه به ایده‌ای که پردازش می‌شود بستگی دارد چنان‌که یک ایده سهل و آسانی باشد، زود پردازش شده وگرنه مدتی تا پردازش کامل وقت می‌گیرد، دومین مورد شخصیت‌های داستان هست که هرچه شخصیت‌ها تعداد و عمق بیشتری داشته باشند، وقت بیشتری برای تعیین خصوصیات و تعیین سرگذشت آن‌ها صرف می‌شود و سومین جایی که باعث می‌شود نوشتن یک داستان زمان ببرد، چالش‌هایی‌ست که در زمان نوشتن گریبان نویسنده را می‌گیرد و زمان نوشتن را طولانی می‌کند.

عادت‌های خاصی برای نوشتنت داری؟

من دو خصلت خاص در نویسندگی دارم؛ اول این‌که ابتدا باید یک خلاصه وقایع از اول تا انتهای داستان بنویسم و آخر داستان را هم مشخص کنم و بعد شروع به نوشتن کنم و دوم این‌که ابتدا با خودکار و کاغذ داستان را نوشته و بعد تایپ می‌کنم و احساسم این است که با خودکار بهتر می‌توانم با داستانم ارتباط برقرار کنم.

از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟

خواندن داستان‌های دیگران، نه تنها در پرورش ایده و شخصیت‌پردازی‌های آینده تأثیر دارد، بلکه قلم، چینش کلمات و نحوه داستان‌گویی نویسنده نیز قطعا اثرگذار خواهد بود.

کدوم داستانت برای خودت جالب‌تر و چالش برانگیز‌تر به نظر میاد؟

همین رمان «راهی جز او نیست» از بین همه ایده‌هایم به نظرم جالب‌تر و چالش‌برانگیزتر بود؛ چرا که مدت‌ها روی روانشناسی شخصیت‌ها و دلیل اعمالشان فکر کردم تا شخصیت‌ها باورپذیرتر دربیایند.

ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟

الان چیزی از نحوه نوشتن فیلمنامه نمی‌دانم، اما ممکن است در آینده با یاد گرفتن اصول دست به امتحان آن هم بزنم.

از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟

من کتاب نوشته شده ندارم، هرآنچه تاکنون نوشته‌ام برای خودم بوده، اولین رمانم را با این‌که دلبستگی زیادی به عنوان اولین نوشته‌ام به آن داشتم، اما به‌طورکامل کنار گذاشتم و تکه‌های ماجرا و شخصیت‌های آن در ایده‌های دیگر استفاده کردم و یک داستان نیمه‌تمام هم دارم، نه از باب پشیمانی، بلکه از جهت قفل شدن داستان نیمه‌کاره رها شده، روند داستان در چالشی گیر کرده که برای بعد از آن ایده‌ای ندارم.

چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟

فکر می‌کنم در دو صورت یک نویسنده اثرش را دوست نداشته باشد، اول این‌که متعلق به ابتدای نویسندگی او و نمایان‌کننده اشتباهاتش باشد. دوم اثری باشد که از سر اجبار و نه علاقه نوشته باشد.

چه توصیه‌ای می‌کنید به افرادی که اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟

اول در یک دوره نویسندگی معتبر شرکت کنند، بعد شروع به نوشتن روزانه کنند و زمانی که تشخیص دادند به پختگی قابل‌قبول رسیده‌اند، بدون هیچ ترسی دست به انتشار بزنند. البته حضور در انجمن‌های نویسندگی و ارتباط با خوانندگان و سایر نویسندگان تأثیر بسزایی در افزایش اعتمادبنفس نویسندگان تازه‌کار دارد.

الگویی برای نوشتن داشتی؟

الگوی خاصی به عنوان شاخص نداشتم، اما هر کتابی که خواندم قطعاً اثری در نحوه تفکر و نوشتن من گذاشته است.

چه حسی داری وقتی می‌نویسی؟

بهترین حس‌ها را زمان پردازش ایده دارم، ایده‌پردازی یک تفریح بسیار لذت‌بخش برای من است. البته گاهی در زمان ایده‌پردازی و نوشتن صحنه‌های احساسی و غمگین، حال روحیم بهم می‌ریزد، اما همان‌ها هم برایم لذت‌بخش است. می‌توانم بگویم زمان‌های ایده‌پردازی و نوشتن بهترین لحظات زندگی من است.

به افراد تازه وارد چه توصیه‌ای در رابطه با نوشتن می‌کنی؟

اول آموزش معتبر ببینند و بعد، از نوشتن و انتشار نهراسند.

[ با تشکر از نویسنده عزیز ]
[ مدیریت بخش فرهنگ و هنر ]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین