سلام به همگی. معمولا واسه شروع یه صحبت از معرفی شروع میکنن و من جز اینکه بگم یه آلباتروسم حرف دیگهای ندارم. البته نامحسوس بگم که اسم کوچیکم راضیهست😉
۱. ایده نوشتن رمان/ کتاب هایت از کجا میآید؟
از نظر من چشم و گوش کانالهای دریافتین ولی برای یه نویسنده خالق یه جهان جدیدن. هر چیزی که ببینم یا بشنوم چه عکس باشه چه متن یا یه صوت و ترانه میتونن تو خلق دنیاهام ربط داشته باشن.
۲. اسم کتابهایت را چگونه انتخاب میکنی؟
طبق معمول عنوانی رو انتخاب میکنم که خواننده رو جذب کنه و به محتوای رمان هم بیاد.
۳. اصلاً از کجا پی بردی به اینکه میتونی بنویسی؟
دنیای توی سرم از زمینی که میلیاردها جمعیت داره شلوغتره. من از بچگی قسمتی از زندگیمو با دنیای توی سرم گذروندم و کمکم حس کردم نیاز دارم اون دنیا رو مرتب و خلوتتر کنم برای همین شروع به نوشتن کردم.
۴. آسانترین قسمت نوشتن؟
نوشتن آسونه چون همین که خلاصه و مقدمه رو رد کردی و تا چند خط از نقطه آغاز گذشتی دیگه ذهن تو چندان سختی نمیبینه چون خود شخصیتها سرنوشتشونو رقم میزنن و این از اون بخشهاست که خود نویسنده رو هم حتی غافلگیر و مشتاق میکنه.
۵. دوستداشتنیترین قسمت نوشتن؟
برای من شناسنامه و شروع رمان با اینکه چالش برانگیزه اما دوست داشتنیترین قسمت نوشتنه.
۶. سختترین لحظه نوشتن؟
همونطور که گفتم شناسنامه و شروع رمان.
۷. از نظر تو چالش برانگیزترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟
جوابم همون جواب قبلیه.
۸. آیا بخشی از کتابهایت است که برایت جذابتر باشد؟
همه بخشها جذابیت خودشونو دارن. مثل شب و روز. هر کدوم جذابیت خاص خودشو داره.
۹. مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟
اول نظم و ترتیب خود نویسنده توی نوشتن و پیش بردن رمان که اهمیت خیلی بالایی هم داره. دوم ایده و ماجراهای دنبالشن که رمان رو کش میدن.
۱۰.عادتهای خاصی برای نوشتنت داری؟
دو عادت که خیلی کمکم میکنن. پیادهروی باعث میشه ماجراهای جالبی توی ذهنم خلق بشن. و عادت دومم زمانی به اجرا درمیاد که من اون ماجراهای ذهنم رو به صورت خلاصه نویسی توی کاغذ مینویسم. طبق همینا رمانهام رو پیش میبرم.
۱۱. از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟
برای من انگیزهآوره و توی پدید اومدن ایدههای جدید کمکرسون.
۱۲. کدوم داستانت برای خودت جالبتر و چالش برانگیزتر به نظر میاد؟
همه رمانهام توی لحظه نوشتن برام جالب و چالشبرانگیزن.
۱۳. ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟
نه علاقهای ندارم. مایلم فیلم و سریالام توی ذهن خوانندهها شکل بگیره.
۱۴. از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟
همچین چیزی معمولا طبیعیه واسه نویسندهها. ولی خب من اگه اثری رو ادامه ندم از ایده اون رمان توی رمانهای دیگهم استفاده میکنم. از قدیم هم گفتن اسراف کار درستی نیست!😁
۱۵. چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟
فکر میکنم وقتی ایده کپی بوده باشه خسته کنندهست چون انگار داری املا مینویسی تا اینکه یه دنیای جدید خلق کنی. و دومین مورد بی نظمی نویسنده توی نوشتنه که باعث میشه انگیزه نویسنده کم بشه و در نهایت علاقش به اون رمان هم کم بشه.
۱۶. چه توصیهای میکنید به افرادی که اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟
رمان و کتاب نویسندههای پخته قلم رو زیاد بخونن چون هم یه نوع آموزشه و هم یه انگیزه و از نظر من دانش و انگیزه، محرک بالا بردن اعتماد به نفسن. البته اینکه حوصله و صبرشون هم زیاد باشه خیلی مهمه چون گاهی لازمه بارها یه رمانو بکوبی و دوباره از نو اون رو بسازی.
۱۷. الگویی برای نوشتن داشتی؟
جوابم همون جواب سوال ۱۰
۱۹. چه حسی داری وقتی مینویسی؟
حس سبکی و آزادی. انگار با نوشتن مغزم خلوتتر میشه.
۲۰. به افراد تازه وارد چه توصیهای در رابطه با نوشتن میکنی؟
هشت توصیه دارم:
یک: صبور باشن
دو: با حوصله باشن
سه: نظم داشته باشن
چهار: بخونن
پنج: بخونن
شش: بخونن
هفت: تمرین داشته باشن
و آخرین و مهمترین مورد: اراده و امید بالا داشته باشن