بیوگرافی: یلدا هستم، بیشتر به نام شاهدخت توی انجمن میشناسنم، از شهر میناب.
خب، زندگی هر آدمی یه سری اتفاقات رو توی خودش جا داده، ولی زندگی من با نوشتن دچار تغییرات زیادی شد.
۱. ایده نوشتن رمان/ کتاب هایت از کجا میآید؟
ایده رو بعضی وقتها از کلمات، اتفاقها، و یا خوابها بیرون میکشم. وگرنه ایدهی کامل خودش به سختی به ذهن میاد.
۲. اسم کتابهایت را چگونه انتخاب میکنی؟
برای اسم از پیرنگ کمک میگیرم. اگر سخت شد و چیزی به خوبی پیدا نکردم به سراغ خلاصه و مقدمه میرم.
۳. اصلاً از کجا پی بردی به اینکه میتونی بنویسی؟
از زنگ انشا. همیشه به دنبال بهونهای برای نوشتن بودم و بهترین فرصت رو زنگ انشا میدیدم.
۴. آسانترین قسمت نوشتن؟
نوشتن وقتی آسونه که از دل باشه. من خودم جدیدا برای رضایتم مینویسم و این کارم رو سخت کرده.
۵. دوستداشتنیترین قسمت نوشتن؟
نوشتن کلا دوستداشتنیه. ولی قسمت دوستداشتنی نوشتن، پایان اون اثر هست. چرا که هم خیال آروم میشه و هم سرنوشت شخصیتهایی که توسط خودت خلق شدن، معلوم میشه.
۶. سختترین لحظه نوشتن؟
شخصیتپردازی، بخصوص درونی. چون باید یه طوری رفتارهای کاراکتر رو خلق کنی که با هم بسازن و تناقض زیاد باعث کم شدن باورپذیری رمان نشه.
۷. از نظر تو چالش برانگیزترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟
قسمت آخر. چون نویسنده به شدت درگیر چیدن یه سناریو برای یه پایان عاقلانهست.
۸. آیا بخشی از کتابهایت است که برایت جذابتر باشد؟
شصت درصد جذابیتها برای من از شخصیتهای منفیه.
۹. مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟
به مشکلات و نظم ذهن. بعضی وقتها ذهن آمادهست برای نوشتن یه داستان، و امکان تموم کردنش هست. ولی مشکلات نمیذارن مدت زمان کوتاه باشه.
۱۰.عادتهای خاصی برای نوشتنت داری؟
توی سکوت مطلق نمیتونم بنویسم. آرامش شوتی اطرافم باید در حد متوسط باشه. نه زیادی آروم، و نه شلوغ و روی مخ.
۱۱. از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟
بستگی به طرز نگاه یه خواننده به یه اثر داره. بعضی خوانندهها برای یافتن ایده به داشتانهای دیگه پناه میبرن و گروه دیگه برای گسترده کردن دایرهی کلماتشون. گروه دوم موفقتر میشن.
۱۲. کدوم داستانت برای خودت جالبتر و چالش برانگیزتر به نظر میاد؟
شاهرگهای زخمی
چون میشه گفت حقایقها دور هم جمع شدن و اغراقی که حاصل افکار هستن... .
۱۳. ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟
شاید، همه چیز ممکنه... .
۱۴. از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟
بله.
۱۵. چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟
شکسته شدن اعتماد به نفسی که از نظرات منفی نسبت به اثراتش بودن میتونه یکی از دلایل دست کشیدن یه نویسنده از نوشتن باشه.
۱۶. چه توصیهای میکنید به افرادی کع اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟
به نظرات منفی بیشتر از حد اهمیت ندین. شنویسید برای رضایت خودتون، دلتون و ذهن خلاقتون. اگر به مشکلات رمانتون اهمیت بدین امکان پیشرفت قلمتون هست، اما اگه بیشتر از حد روی اون نظر قفل بشین، اعتماد به نفستون رو برای نوشتن از دست میدین.
۱۷. الگویی برای نوشتن داشتی؟
نه
۱۹. چه حسی داری وقتی مینویسی؟
حس سَبُکی، وقتی مدت ننوشتنم طولانی بشه، فکرهای مختلف آزارم میدن.
۲۰. به افراد تازه وارد چه توصیهای در رابطه با نوشتن میکنی؟
از نوشتن دست برندارین، حتی شده روزی یک جمله و یا ده کلمه بنویسید. اگر شده برای آرامش خودتون. یه روز، اون کلمات به دردتون میخورن.
به فضای مجازی اعتماد نکنین، سعی کنین یه نسخه از نوشتههاتون رو توی دفتر و یا هر جای دیگه داشته باشین... .