جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

دلنوشته {نَفَسِ سوخته} اثر •سونیا کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط RPR" با نام {نَفَسِ سوخته} اثر •سونیا کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,097 بازدید, 29 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {نَفَسِ سوخته} اثر •سونیا کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع RPR"
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط RPR"
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
تو پرنده نبودی، اما من با تو پرواز می‌کردم.
حالا، آسمانم سقف دارد و بال‌هایم حسرت.
هر باد، یادآورِ جهتی‌ست که با تو گم شد.
و هر پر، نشانی‌ست از پروازی که دیگر نیست.
من، پرنده‌ای‌ام که پرهایش را تو بردی.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
تو، قطره‌ای بودی در دریای من؛ حالا خشکم.
حباب‌هایی از خاطره، بی‌آب، بی‌صدا، می‌ترکند.
هر موج، تقلیدی‌ست از تلاطمِ تو در من.
و ساحل، بی‌ردِ پایت، بی‌معناست.
من، حبابم؛ بی‌تو، بی‌دریا، بی‌هوا.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
تو ستاره نبودی، اما شب‌هایم با تو روشن بود.
حالا، آسمانم سیاه است، بی‌نقطه، بی‌نور.
هر چشمک، خاطره‌ای‌ست از نوری که خاموش شد.
و هر شب، تکرارِ بی‌پایانِ نبودنت.
من، کهکشانی‌ام که ستاره‌اش را گم کرده.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
پنجره را باز کردم، اما منظره‌ای نبود جز نبودنِ تو.
باد، به جای عطرِ تو، بوی فراموشی آورد.
هر قاب، خالی‌ست از تو، پر از تکرارِ غریبه‌ها.
و پرده‌ها، دیگر برای تو کنار نمی‌روند.
من، پشت پنجره‌ای‌ام که هیچ‌گاه به تو باز نشد.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
تو شعله نبودی، اما من با تو روشن بودم.
حالا، شمعم دود می‌کند، بی‌نور، بی‌گرما.
هر قطره‌ی موم، اشکی‌ست که از نبودنت می‌چکد.
و فتیله، در حسرتِ لمسِ تو خاکستر می‌شود.
من، شمعی‌ام که بی‌تو نمی‌سوزد، فقط تمام می‌شود.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
آینه را نگاه کردم، تو را ندیدم، خودم را هم نه.
تصویرم، بی‌تو، بی‌هویت است؛ فقط سایه‌ای‌ست.
هر خط چهره‌ام، ردّی‌ست از لمسِ تو که دیگر نیست.
و چشم‌هایم، قاب‌هایی‌ست برای خاطره، نه دیدن.
من، آینه‌ای‌ام که تو را گم کرده، خودم را هم.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
نامه‌ای نوشتم، بی‌سلام، بی‌امضا، بی‌امید.
نه برای فرستادن، فقط برای فراموش نکردن.
هر واژه، زخمی‌ست که از تو خون‌چکان است.
و هر خط، مسیری‌ست که به تو نمی‌رسد.
من، نویسنده‌ی نامه‌هایی‌ام که هیچ‌گاه خوانده نشدند.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
باد وزید، بی‌آن‌که تو را بیاورد، بی‌آن‌که چیزی ببرد.
فقط خاطره‌ها را در هوا پخش کرد، مثل خاکستر.
هر نسیم، یادآورِ بوسه‌ای‌ست که دیگر نیست.
و هر وزش، تکرارِ رفتنِ توست، بی‌برگشت.
من، در میانِ باد، ایستاده‌ام، بی‌جهت، بی‌تو.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
ساعت ایستاده، اما زمان هنوز می‌گذرد با تو، بی‌تو.
هر تیک، ضربه‌ای‌ست بر استخوانِ خاطره.
و هر تاک، پژواکی‌ست از لحظه‌ای که تو نبودی.
من، در میانِ عقربه‌ها، گیر کرده‌ام؛ نه جلو، نه عقب.
تو، زمان را بردی، من ماندم با ثانیه‌های بی‌صدا.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,028
27,595
مدال‌ها
6
چراغ را روشن کردم، اما تاریکی خاموش نشد.
نور، تو را نمی‌سازد؛ فقط نبودنت را واضح‌تر می‌کند.
هر شعاع، خطی‌ست از فاصله‌ی من تا تو.
و سایه‌ها، تو را تقلید می‌کنند، بی‌حضور.
من، در روشنایی، بیشتر گم می‌شوم.
 
بالا پایین