جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

کلاس نژاد شناسی _ داستان نویسی «گرگینه‌ها»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته هستی شناسی توسط MHP با نام نژاد شناسی _ داستان نویسی «گرگینه‌ها» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 651 بازدید, 17 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته هستی شناسی
نام موضوع نژاد شناسی _ داستان نویسی «گرگینه‌ها»
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Raheleh Abbasi Nia
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,338
45,479
مدال‌ها
23

12067491_376.gif

📜جلسه اول📜



گرگینه ها

سلام بچه‌ها طبق برنامه کلاسی این جلسه نژاد شناسی و داستان نویسی دارید که بهتون توضیح میدم که داخل هر بخش می‌خوایم چیکار کنیم؟
چطوره اول خودم رو معرفی کنم؟
من یانی تیلور یه هایبرد( دورگه ) هستم یه جورایی من هم قدرت خون اشام‌ها و هم قدرت گرگینه‌ها رو دارم از اسم من مشخصه که چرا این‌جام، چون من صلح رو کنترل می‌کنم شاید به خاطر همینه که من استاد هر دو نژادم ، به شما آموزش میدم و بعد از یک ترم فعال کلاس، استاد شما خواهد شد که واقعا این منو خوشحال می‌کنه، چون شما به نژاد خودتون پایبند هستید و می‌خواید پیشرفت کنید... .


پس از این زمان استفاده کنید خودتون رو در طول ترم اول بهم نشون بدید.
اگر شما استاد کلاس نشدید دلیل بر این نیست که جا بزنید ؟



حالا می‌خوام با ترم آشناتون کنم:



هر ترم پنج کلاسی و جمعه و پنج شنبه تعطیل هست.
طبق برنامه کلاسی جلسه‌ها برگذار میشن و من فقط در طول ترم اول با شما خواهم بود.
بعد از اتمام پنج جلسه کلاس یک کوییز گرفته میشه که برترین نمره برای ترم دو انتخاب میشه تا به جای من استاد شما باشه و برای ترم سه هم یکی از کسانی که نمره خوبی داره می‌تونه استاد ترم سه باشه... .

بعد از اتمام سه ترم که جمعا پانزده جلسه هست یک امتحان می‌گیرم، سه نفر از کسانی که نسبت به بقیه نمره بهتری دارند فارغ‌التحصیل میشن که این برای استاد کلاس ها هم صدق می‌کنه... .


و حالا چطور قراره با خون‌آشام ها رقابت کنید؟
این رقابت یه رقابت آروم و در عین حال سخته، شما هرکدوم بایستی واسه خودتون شغلی دست و پا کنید.

نظیر:

🌱بازار جواهرات
🌱آرایشگاه
🌱میوه فروشی و‌... .



بعد گرگینه‌ها با خوناشام‌ها رقابت می‌کنن.
بازار هرکدوم خرید بیشتری داشته باشه اون گروه برنده اعلام میشه و بهشون مدال نژاد برتر ماه(گرگینه یا خوناشام برتر ماه) تعلق می‌گیره.
خرید‌ها لایک هستن و هر لایک یک خرید محسوب میشه!
اگر بازاری که زدید ابتکار جدیدی بود ۱۰امتیاز مثبت دارن.
گروهی که تقلب کنه متقلب شناخته و حذف خواهد شد.
امید وارم متوجه شده باشید.





و حالا میریم سارغ فِرَت (frat دانشجویان یه کالج یا یه دانشگاه و دبیرستان)

Anna Jason @Raheleh Abbasi Nia

مینا هافمن @Mina-j

سَلی گرنجر @Gasedak

ترنم هافمن @ترنم واژه ها



🚫قبل از شروع کلاس یه سری قوانین که مربوط به کلاس یانی تیلور یعنی من میشه رو بازگو میکنم بعد از سه بار سر پیچی از قوانین از کلاس من حذف میشید!



  • اگر دعوایی با هر موضوعی پیش اومد غرور شما حرف اول رو می‌زنه شما به خاطر ارزش خودتون بَک آف کنید( عقب نشینی)
  • بِنتِر ( یه زبان تازه هست که پر از شوخی و کنایه هست) شوخی و کنایه ( بنتر ) بیش از حد باعث دعوا میشه و با به هم خوردن صلح من بارک اوردِرس( دستور دادن با صدای بلند و خشونت ) میدم یه جورایی اختار
  • یه کاری نکیند که باعث بشه باستد کنم( مچتونو بگیرم) یک رنگ باشید و بتریالی ازتون نبینم ( خ*یانت)
  • بای اس تی اچ وی کنید ( باور کنید) چیزی رو به شوخی نگیرید!
  • ( بای تو وی ضمنا.by the way) : فعلا کاری با نژاد گرگینه نداشته باشید با بچه های خودمون هم صمیمی رفتار کنید این به نفع شماست.
اگر چیز دیگه ای بود ذکر می‌کنم اما امید وارم قرار نباشه لِو (Law. قوانین ) دیگه ای اضافه کنم.


و اما مبحث کلاس:
1631957934352.jpeg نژاد شناسی نفرین.jpg

من به شما کمک میکنم تا به خوتون آشنا بشید.

گرگینه” ، “گرگ دیس” یا “گرگ آدم
شماانسانی هستید که در شب‌ هایی که ماه کامل است (ماه شب چهارده) به صورت گرگ درمی‌آیید. البته از گرگینه‌ ها در “داستان‌ های هزار و یک شب” هم یاد شده است و در این داستان‌ ها گرگینه را قُطرُب نامیده‌ اند. زکریای رازی، پزشک ایرانی سده چهارم هجری، اعتقاد داشتن به گرگینه یا گرگینگی را گونه‌ ای بیماری روانی دانسته‌ است. دقیقا بر اساس همین منطق است که وقتی ماه گرفتگی یا خسوف در شب چهاردم ماه قمری که ماه کامل است اتفاق می افتد؛ خسوف گرگینه نامیده می شود!
گرگینگی یا گُرگ‌ دیسی به توانایی انسان در تبدیل شدن به گرگ است، شما ، گاهی اوقات یک انسان اسطوره ای یا فولکلوریک است که توانایی تغییر شکل به یک گرگ یا، به ویژه در فیلم مدرن، موجودی گرگ و میش یا به طور هدفمند یا پس از قرار گرفتن تحت نفرین یا آسیب (اغلب گاز یا خراش از گرگ دیگری) را دارید.
تاثیر ماه روی اعصاب
در بسیاری از داستان‌هایی که پیرامون گرگینگی نوشته شده، زمانی که ماه کامل می‌شود شخص به گرگ بدل می‌گردد که البته این فرضیه هیچگونه پایه علمی ندارد. با این حال بر اساس تحقیقی که در بیمارستان نیوکاسل استرالیا انجام شده، ماه کامل خوی «حیوانی» را در برخی انسان‌ها بیدار می‌کند. طبق این تحقیق از ۹۱ مورد خشونتی که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ میلادی در این بیمارستان رخ داده، ۲۳ درصد در زمان‌هایی اتفاق افتاده اند که ماه کامل بوده.
در این موارد بیماران ضمن حمله به کادر درمانی بیمارستان رفتار‌هایی شبیه به گرگ را از خود بروز داده اند که از آن جمله می‌توان به گاز گرفتن، پرتاب آب دهان و چنگ زدن اشاره کرد. البته شمار زیادی از این افراد در زمان نشان دادن این رفتار‌ها تحت تاثیر دارو یا نوشیدنی‌های الکلی بوده اند با این حال روشن نیست که چرا با کامل شدن ماه رفتار آن‌ها تا این اندازه خشن شده است.
بر اساس تحقیقات قبلی در آمریکا ۸۱ درصد دست اندرکاران حوزه سلامت روان به تاثیر گردش ماه روی رفتار انسان تاکید کرده اند و به همین خاطر برخی آسایشگاه‌های روانی حین کامل بودن قرص ماه معیار‌های امنیتی قوی‌تر در پیش می‌گیرند.
حدود یک قرن پیش دو کودک هندی به نام‌های «کامالا» و «آمالا» را در حالی در جنگل پیدا کردند که یک ماده گرگ سرپرستی آن‌ها را به عهده داشت و محلی‌ها برای به دام انداختن کودکان مجبور به کشتن گرگ مادر شدند. از ویژگی‌های جالب این کودکان باید به انگشتان شبیه به پنجه گرگ، علاقه شدید به گوشت خام، چشمانی درشت که در تاریکی برق می‌زد و بی قراری و نا آرامی شدید حین کامل بودن ماه اشاره کرد.

و اما ویژگی ها:
افسونگری
چنگ انداختن
دندان های بیش از اندازه تیز
دمای بدن بالا
سرعت بالا



برای اشنا شدن با نژاد خون آشام ها به نژاد خون‌آشام برید ولی حق ارسال پیام و سواستفاده ندارید.


و اما مبحث دوم:
📓داستان نویسی📓

شما با پیشینه خودتون و توانایی‌تون آشنا شدید.
یک داستانک یا یک افسانه که درباره خودتون شندید رو این‌جا بیان کنید.
تعداد لایک های شما درون امتحان پایان ترم تاثیر گذار هست.

و حالا من میخوام داستانی رو که شنیدم برای شما بازگو کنم:

هر سال دقیقا روزی که ماه کامل می شود زنی با یک سبد به هم راه گرگی در تاریکی جنگل قدم می زد تا زمانی که صدای آن ها کم کم ضعیف می شود و دیگر قابل شنیدن نبود .
با توجه به سن زیاد آن زن او خیلی سریع می دوید مردی که از بچگی دوست داشت از کار این زن سر در بیاورد به دنبال او راه رفت و پس از راه رفتنی طولانی به سنگی رسید که رنگی قرمز داشت اما نوری سبز از خود در میاورد پس از آن که پیر زن رفت آن مرد رفت و تخت سنگ را لمس کرد . .
بنا بر قوانین قبیله نام هر پسر باید لقب مکان های اسرار آمیز آنجا باشد نام آن مرد گرگ سوار بود . گرگ سوار نام کوهی بود که اگر شخصی چند ساعت آنجا می ماند به دلیل تعداد زیاد گرگ ها حتما خورده می شود .
گرگ سوار تنها پس از چند سانیه لمس کردن سنگ مورد حمله ی گرگ آن پیر زن قرار گرفت . او سریع چاقویش را کشید و زربه ای به گردن گرگ زد و گرگ هم از گردن او گازی محکم گرفت .مقداری از خون گرگ و آن مرد روی تخت سنگ قرمز رنگ ریخت و در همین زمان هردو بی هوش شدند . پس از آن که گرگ سوار بهوش آمد احساس جدیدی داشت ولی هنوز تغییری نکرده بود او گرگ را دید که هنوز بی هوش است او را نکشت و پا به فرار گذاشت .
گرگ سوار دید که زخم گردنش خوب شده خواست ببینه که گرگ هم خوب شده یا نه به سمت تخته سنگ باز گشت و پیر زن را دید زود پشت یک درخت پناه گرفت و دید که زن به خاطر گرگش دارد گریه می کند .
زن فکر می کرد که گرگ مرده در حالی که هنوز بی هوش بود زن گرگ را در غاری گذاشت و به سمت کلبه اش رفت .
کوه سوار تمام این ها را دید و در همان غار پشت سنگی پناه گرفت تا زمانی که آن زن آمد و دیگ کوچکی را آورد و یک خفاش را گرفت و سرش را برید و خونش را ریخت توی دیگ بخشی از آن سنگ قرمز را نیز درون دیگ انداخت و روی آتش گذاشت و پس از مدت طولانی اون را در دهان گرگ ریخت به آمید آن که گرگ خوب شود .
گرگ فورا به یک خون آشام تبدیل شود و پیر زن را خورد و تازه گرگ سوار فهمید که آن زن جادوگر بوده ولی حالا او مرده بود و یک خون آشام باقی مانده بود و یک سنگ قرمز بزرگ در وسط جنگل
خون آشام سریع گریخت و گرگ سوار فورا به سراغ آن تخته سنگ رفت و خونی که روی آن بود را با انگشت بر داشت و بو کرد اما وقتی که تنها قطره ای از آن وارد بینی اش شود تغییر شکل داد و به گرگینه ای تبدیل شود که اختیارش دست خودش نبود او قوی شده بود اما دشمن جدید او خون آشام هم مانند او قوی شده بود
گرگ سوار دیگر یک آدم نبود او یک گرگینه بود که روز ها فقط آدم میشود . او از این بابت ناراحت بود
او به داخل کلبه ی پیر زن رفت و در آنجا خون آشام را دید و درگیری بین آنان شروع شود و گرگینه توانست خون آشام را فراری دهد و پس از آن فهمید که اگر با خون آشام در روز درگیر شود خواهد مرد. وقتی خورشید دو باره طلوع کرد و گرگینه به انسان تبدیل شود درون خانه را گشت و کتابی را پیدا کرد که برای قرن ها آن جادو گر همراهش داشت . کتاب را باز کرد و نقاشی هایی را همراه نوشته هایی در زیر نقاشی ها دید و آن ها را خواند و فهمید که این ها لیستی از هیولاهای ساخته شده به دست جادو گران است و اکنون هر کدام از هیولاها در بخش های اطراف روستاهای و کوچک در غار ها چاله ها و شکاف ها پنهان اند و تنها گاهی اوقات برای یافتن غذا بیرون می روند و وقتی که مردم آن ها را مشاهده می کنند فرار کرده و پس از چند ساعت دست جمعی با مشعل و چنگال ها برای یافتن خانه ی آن هیولا تلاش می کنند تا در آخر هیولا را یافته و بکشند . حال او یک هدف دارد جمع کردن هیولاها برای کشتن خون آشام . اما خون آشام هم داشت کمک جمع میکرد تا گرگینه را بکشد گرگینه در شب به کوه گرگ سوار سفر کرد و تعداد زیادی گرگ را با خود با کلبه برد گرگ ها هم به او احترام می گذاشتند چون او یک گرگینه بود ولی اگر در روز دوباره به انسان تبدیل می شودگرگ ها او را می کشتند و...



https://ck.yektanet.com/a/click/v4-hDzHm5QhE-bk-hFV-iw-bLgT-I63-oPx77-a-rU/MO40XtgfAFWZWUq5EBVsPr_Ms1LHZZm7014a2k5yM1g?redirect=https://abantether.com/eapp/#/app/dashboards/default/quick?source=register2&clr=0&gat=835fe7c8-ddff-4fff-b6d7-0e9e472e4ad2&pu=https://mojbaz.com/%D8%AE%D8%B3%D9%88%D9%81-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D9%86%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D9%86%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/&ab=productDynamicCPM.control&lts=1631958001.072&vts=1631958001.643


برای ارسال فعالیت ها تا پایان ترم اول زمان دارید.

🌪️موفق باشید🌪️
 
آخرین ویرایش:

GasiDAK

سطح
0
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Sep
324
1,482
مدال‌ها
1

مشاهده فایل‌پیوست 18805

📜جلسه اول📜



گرگینه ها

سلام بچه‌ها طبق برنامه کلاسی این جلسه نژاد شناسی و داستان نویسی دارید که بهتون توضیح میدم که داخل هر بخش می‌خوایم چیکار کنیم؟
چطوره اول خودم رو معرفی کنم؟
من یانی تیلور یه هایبرد( دورگه ) هستم یه جورایی من هم قدرت خون اشام‌ها و هم قدرت گرگینه‌ها رو دارم از اسم من مشخصه که چرا این‌جام، چون من صلح رو کنترل می‌کنم شاید به خاطر همینه که من استاد هر دو نژادم ، به شما آموزش میدم و بعد از یک ترم فعال کلاس، استاد شما خواهد شد که واقعا این منو خوشحال می‌کنه، چون شما به نژاد خودتون پایبند هستید و می‌خواید پیشرفت کنید... .


پس از این زمان استفاده کنید خودتون رو در طول ترم اول بهم نشون بدید.
اگر شما استاد کلاس نشدید دلیل بر این نیست که جا بزنید ؟



حالا می‌خوام با ترم آشناتون کنم:



هر ترم پنج کلاسی و جمعه و پنج شنبه تعطیل هست.
طبق برنامه کلاسی جلسه‌ها برگذار میشن و من فقط در طول ترم اول با شما خواهم بود.
بعد از اتمام پنج جلسه کلاس یک کوییز گرفته میشه که برترین نمره برای ترم دو انتخاب میشه تا به جای من استاد شما باشه و برای ترم سه هم یکی از کسانی که نمره خوبی داره می‌تونه استاد ترم سه باشه... .

بعد از اتمام سه ترم که جمعا پانزده جلسه هست یک امتحان می‌گیرم، سه نفر از کسانی که نسبت به بقیه نمره بهتری دارند فارغ‌التحصیل میشن که این برای استاد کلاس ها هم صدق می‌کنه... .


و حالا چطور قراره با خون‌آشام ها رقابت کنید؟
این رقابت یه رقابت آروم و در عین حال سخته، شما هرکدوم بایستی واسه خودتون شغلی دست و پا کنید.

نظیر:

🌱بازار جواهرات
🌱آرایشگاه
🌱میوه فروشی و‌... .



بعد گرگینه‌ها با خوناشام‌ها رقابت می‌کنن.
بازار هرکدوم خرید بیشتری داشته باشه اون گروه برنده اعلام میشه و بهشون مدال نژاد برتر ماه(گرگینه یا خوناشام برتر ماه) تعلق می‌گیره.
خرید‌ها لایک هستن و هر لایک یک خرید محسوب میشه!
اگر بازاری که زدید ابتکار جدیدی بود ۱۰امتیاز مثبت دارن.
گروهی که تقلب کنه متقلب شناخته و حذف خواهد شد.
امید وارم متوجه شده باشید.





و حالا میریم سارغ فِرَت (frat دانشجویان یه کالج یا یه دانشگاه و دبیرستان)

Anna Jason @Raheleh Abbasi Nia

مینا هافمن @Mina-j

سَلی گرنجر @Gasedak

ترنم هافمن @ترنم واژه ها



🚫قبل از شروع کلاس یه سری قوانین که مربوط به کلاس یانی تیلور یعنی من میشه رو بازگو میکنم بعد از سه بار سر پیچی از قوانین از کلاس من حذف میشید!



  • اگر دعوایی با هر موضوعی پیش اومد غرور شما حرف اول رو می‌زنه شما به خاطر ارزش خودتون بَک آف کنید( عقب نشینی)
  • بِنتِر ( یه زبان تازه هست که پر از شوخی و کنایه هست) شوخی و کنایه ( بنتر ) بیش از حد باعث دعوا میشه و با به هم خوردن صلح من بارک اوردِرس( دستور دادن با صدای بلند و خشونت ) میدم یه جورایی اختار
  • یه کاری نکیند که باعث بشه باستد کنم( مچتونو بگیرم) یک رنگ باشید و بتریالی ازتون نبینم ( خ*یانت)
  • بای اس تی اچ وی کنید ( باور کنید) چیزی رو به شوخی نگیرید!
  • ( بای تو وی ضمنا.by the way) : فعلا کاری با نژاد گرگینه نداشته باشید با بچه های خودمون هم صمیمی رفتار کنید این به نفع شماست.
اگر چیز دیگه ای بود ذکر می‌کنم اما امید وارم قرار نباشه لِو (Law. قوانین ) دیگه ای اضافه کنم.


و اما مبحث کلاس:
مشاهده فایل‌پیوست 18808 نژاد شناسی مشاهده فایل‌پیوست 18807

من به شما کمک میکنم تا به خوتون آشنا بشید.

گرگینه” ، “گرگ دیس” یا “گرگ آدم
شماانسانی هستید که در شب‌ هایی که ماه کامل است (ماه شب چهارده) به صورت گرگ درمی‌آیید. البته از گرگینه‌ ها در “داستان‌ های هزار و یک شب” هم یاد شده است و در این داستان‌ ها گرگینه را قُطرُب نامیده‌ اند. زکریای رازی، پزشک ایرانی سده چهارم هجری، اعتقاد داشتن به گرگینه یا گرگینگی را گونه‌ ای بیماری روانی دانسته‌ است. دقیقا بر اساس همین منطق است که وقتی ماه گرفتگی یا خسوف در شب چهاردم ماه قمری که ماه کامل است اتفاق می افتد؛ خسوف گرگینه نامیده می شود!
گرگینگی یا گُرگ‌ دیسی به توانایی انسان در تبدیل شدن به گرگ است، شما ، گاهی اوقات یک انسان اسطوره ای یا فولکلوریک است که توانایی تغییر شکل به یک گرگ یا، به ویژه در فیلم مدرن، موجودی گرگ و میش یا به طور هدفمند یا پس از قرار گرفتن تحت نفرین یا آسیب (اغلب گاز یا خراش از گرگ دیگری) را دارید.
تاثیر ماه روی اعصاب
در بسیاری از داستان‌هایی که پیرامون گرگینگی نوشته شده، زمانی که ماه کامل می‌شود شخص به گرگ بدل می‌گردد که البته این فرضیه هیچگونه پایه علمی ندارد. با این حال بر اساس تحقیقی که در بیمارستان نیوکاسل استرالیا انجام شده، ماه کامل خوی «حیوانی» را در برخی انسان‌ها بیدار می‌کند. طبق این تحقیق از ۹۱ مورد خشونتی که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ میلادی در این بیمارستان رخ داده، ۲۳ درصد در زمان‌هایی اتفاق افتاده اند که ماه کامل بوده.
در این موارد بیماران ضمن حمله به کادر درمانی بیمارستان رفتار‌هایی شبیه به گرگ را از خود بروز داده اند که از آن جمله می‌توان به گاز گرفتن، پرتاب آب دهان و چنگ زدن اشاره کرد. البته شمار زیادی از این افراد در زمان نشان دادن این رفتار‌ها تحت تاثیر دارو یا نوشیدنی‌های الکلی بوده اند با این حال روشن نیست که چرا با کامل شدن ماه رفتار آن‌ها تا این اندازه خشن شده است.
بر اساس تحقیقات قبلی در آمریکا ۸۱ درصد دست اندرکاران حوزه سلامت روان به تاثیر گردش ماه روی رفتار انسان تاکید کرده اند و به همین خاطر برخی آسایشگاه‌های روانی حین کامل بودن قرص ماه معیار‌های امنیتی قوی‌تر در پیش می‌گیرند.
حدود یک قرن پیش دو کودک هندی به نام‌های «کامالا» و «آمالا» را در حالی در جنگل پیدا کردند که یک ماده گرگ سرپرستی آن‌ها را به عهده داشت و محلی‌ها برای به دام انداختن کودکان مجبور به کشتن گرگ مادر شدند. از ویژگی‌های جالب این کودکان باید به انگشتان شبیه به پنجه گرگ، علاقه شدید به گوشت خام، چشمانی درشت که در تاریکی برق می‌زد و بی قراری و نا آرامی شدید حین کامل بودن ماه اشاره کرد.

و اما ویژگی ها:
افسونگری
چنگ انداختن
دندان های بیش از اندازه تیز
دمای بدن بالا
سرعت بالا



برای اشنا شدن با نژاد خون آشام ها به نژاد خون‌آشام برید ولی حق ارسال پیام و سواستفاده ندارید.


و اما مبحث دوم:
📓داستان نویسی📓

شما با پیشینه خودتون و توانایی‌تون آشنا شدید.
یک داستانک یا یک افسانه که درباره خودتون شندید رو این‌جا بیان کنید.
تعداد لایک های شما درون امتحان پایان ترم تاثیر گذار هست.

و حالا من میخوام داستانی رو که شنیدم برای شما بازگو کنم:

هر سال دقیقا روزی که ماه کامل می شود زنی با یک سبد به هم راه گرگی در تاریکی جنگل قدم می زد تا زمانی که صدای آن ها کم کم ضعیف می شود و دیگر قابل شنیدن نبود .
با توجه به سن زیاد آن زن او خیلی سریع می دوید مردی که از بچگی دوست داشت از کار این زن سر در بیاورد به دنبال او راه رفت و پس از راه رفتنی طولانی به سنگی رسید که رنگی قرمز داشت اما نوری سبز از خود در میاورد پس از آن که پیر زن رفت آن مرد رفت و تخت سنگ را لمس کرد . .
بنا بر قوانین قبیله نام هر پسر باید لقب مکان های اسرار آمیز آنجا باشد نام آن مرد گرگ سوار بود . گرگ سوار نام کوهی بود که اگر شخصی چند ساعت آنجا می ماند به دلیل تعداد زیاد گرگ ها حتما خورده می شود .
گرگ سوار تنها پس از چند سانیه لمس کردن سنگ مورد حمله ی گرگ آن پیر زن قرار گرفت . او سریع چاقویش را کشید و زربه ای به گردن گرگ زد و گرگ هم از گردن او گازی محکم گرفت .مقداری از خون گرگ و آن مرد روی تخت سنگ قرمز رنگ ریخت و در همین زمان هردو بی هوش شدند . پس از آن که گرگ سوار بهوش آمد احساس جدیدی داشت ولی هنوز تغییری نکرده بود او گرگ را دید که هنوز بی هوش است او را نکشت و پا به فرار گذاشت .
گرگ سوار دید که زخم گردنش خوب شده خواست ببینه که گرگ هم خوب شده یا نه به سمت تخته سنگ باز گشت و پیر زن را دید زود پشت یک درخت پناه گرفت و دید که زن به خاطر گرگش دارد گریه می کند .
زن فکر می کرد که گرگ مرده در حالی که هنوز بی هوش بود زن گرگ را در غاری گذاشت و به سمت کلبه اش رفت .
کوه سوار تمام این ها را دید و در همان غار پشت سنگی پناه گرفت تا زمانی که آن زن آمد و دیگ کوچکی را آورد و یک خفاش را گرفت و سرش را برید و خونش را ریخت توی دیگ بخشی از آن سنگ قرمز را نیز درون دیگ انداخت و روی آتش گذاشت و پس از مدت طولانی اون را در دهان گرگ ریخت به آمید آن که گرگ خوب شود .
گرگ فورا به یک خون آشام تبدیل شود و پیر زن را خورد و تازه گرگ سوار فهمید که آن زن جادوگر بوده ولی حالا او مرده بود و یک خون آشام باقی مانده بود و یک سنگ قرمز بزرگ در وسط جنگل
خون آشام سریع گریخت و گرگ سوار فورا به سراغ آن تخته سنگ رفت و خونی که روی آن بود را با انگشت بر داشت و بو کرد اما وقتی که تنها قطره ای از آن وارد بینی اش شود تغییر شکل داد و به گرگینه ای تبدیل شود که اختیارش دست خودش نبود او قوی شده بود اما دشمن جدید او خون آشام هم مانند او قوی شده بود
گرگ سوار دیگر یک آدم نبود او یک گرگینه بود که روز ها فقط آدم میشود . او از این بابت ناراحت بود
او به داخل کلبه ی پیر زن رفت و در آنجا خون آشام را دید و درگیری بین آنان شروع شود و گرگینه توانست خون آشام را فراری دهد و پس از آن فهمید که اگر با خون آشام در روز درگیر شود خواهد مرد. وقتی خورشید دو باره طلوع کرد و گرگینه به انسان تبدیل شود درون خانه را گشت و کتابی را پیدا کرد که برای قرن ها آن جادو گر همراهش داشت . کتاب را باز کرد و نقاشی هایی را همراه نوشته هایی در زیر نقاشی ها دید و آن ها را خواند و فهمید که این ها لیستی از هیولاهای ساخته شده به دست جادو گران است و اکنون هر کدام از هیولاها در بخش های اطراف روستاهای و کوچک در غار ها چاله ها و شکاف ها پنهان اند و تنها گاهی اوقات برای یافتن غذا بیرون می روند و وقتی که مردم آن ها را مشاهده می کنند فرار کرده و پس از چند ساعت دست جمعی با مشعل و چنگال ها برای یافتن خانه ی آن هیولا تلاش می کنند تا در آخر هیولا را یافته و بکشند . حال او یک هدف دارد جمع کردن هیولاها برای کشتن خون آشام . اما خون آشام هم داشت کمک جمع میکرد تا گرگینه را بکشد گرگینه در شب به کوه گرگ سوار سفر کرد و تعداد زیادی گرگ را با خود با کلبه برد گرگ ها هم به او احترام می گذاشتند چون او یک گرگینه بود ولی اگر در روز دوباره به انسان تبدیل می شودگرگ ها او را می کشتند و...



https://ck.yektanet.com/a/click/v4-hDzHm5QhE-bk-hFV-iw-bLgT-I63-oPx77-a-rU/MO40XtgfAFWZWUq5EBVsPr_Ms1LHZZm7014a2k5yM1g?redirect=https://abantether.com/eapp/#/app/dashboards/default/quick?source=register2&clr=0&gat=835fe7c8-ddff-4fff-b6d7-0e9e472e4ad2&pu=https://mojbaz.com/%D8%AE%D8%B3%D9%88%D9%81-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D9%86%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D9%86%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/&ab=productDynamicCPM.control&lts=1631958001.072&vts=1631958001.643


برای ارسال فعالیت ها تا پایان ترم اول زمان دارید.

🌪️موفق باشید🌪️
سلام.
خیلی ممنون از صحبت‌های جامعتون.
و فعالیت این جلسه داستانک هست درسته؟ و اینکه در کلاس داستنک‌ها رو بفرستیم یا در شخصی خودتون؟
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,338
45,479
مدال‌ها
23
سلام.
خیلی ممنون از صحبت‌های جامعتون.
و فعالیت این جلسه داستانک هست درسته؟ و اینکه در کلاس داستنک‌ها رو بفرستیم یا در شخصی خودتون؟
نه عزیزم داخل همین تایپک بفرستید.
تمام فعالیت ها همین‌جا باشند تا لایک بخورند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ali_187

Raheleh Abbasi Nia

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
199
518
مدال‌ها
2
افسانه در مورد گرگینه ها🐺♡
شب هایی كه ماه كامل در آسمان می درخشد،زیباترین شب ها برای گردش در طبیعت به شمار می رود.نور رقیق مهتاب از ابتدای شب تا دمدمه های بامداد،دشت ها و كوه ها را روشن میكند و منظره های متفاوت با طبیعت آشنای اطرافمان را پیش چشمانمان می گشاید.

اما این شب های مهتاب فقط شب های شعر و ترانه نیست، افسانه ها می گویند یكی از مخوف ترین هیولاهای جهان همراه با ماه كامل ظهور می كنند.در گذشته با توجه به خرافات با طلوع ماه كامل در بسیاری از دهكده های دوردست دامداران درهای منزل خود را كلون می كردند.صدای زوزه ی هراسناكی از دور به گوش می رسید؛صدایی كه زوزه ی گرگ های معمولی پیش آن به لالایی ملایمی می مانست.قصه هایی كه ما حالا می دانیم،خنده دار است.

با وجود این ادعاها كمتر كسی خاطره ای از مواجه ی مستقیم با این هیولاها را دارد.خرافاتی ها فقط رد خون قربانیان را در اطراف روستا و در میانه ی جنگل دیده اند و رد پنجه هایی عمیق و پرزور كه در نیمه ی شب های مهتابی بر درختان و درهای خانه ها باقی مانده است.

چند نفری می گویند كه شانس آن را داشته اند كه از ملاقات با این حیوانات جان سالم به در ببرند.برخی گرگی غول آسا را دیده اند كه سرعت حركتش چند برابر سریع تر از موجوداتی بوده كه تا به حال دیده اند و با چشم قرمز و دندان های بزرگش به دنبال قربانیان خود می دویده است!!!!

برخی دیگر روایت می كنند كه این موجودات عجیب با ظاهری گرگ مانند روی دوپای خود و مانند یك انسان حركت می كرده و بیشتر شبیه انسانی با چهره ی گرگ بوده است.برخی قسم می خورند كه شاهد گاز گرفتن افراد بینوایی توسط این موجود غول پیكر بوده اند!!!

آن هایی كه از این حمله جان سالم به در برده اند چندروزی را در تب و التهاب گذرانده و در نهایت ناپدید شده اند.

عده ای دیگر شهادت می دهند كه دوباره در نیمه ی شب های مهتابی این قربانیان را دیده اند كه این بار در قامت شكارچی جدیدی در آمده بودند و خود به دنبال قربانیان تازه ای می گشتند. بدین ترتیب افسانه ی هیولای شب های مهتابیدر سراسر جهان گسترده شده است.هنوز هم گزارشات عجیبی از این موجودات منتشر می شود و گرگینه ها یا انسان های گرگ نما از وحشت انگیز تزین هیولاهای تمام تاریخ به شمار میروند.

گرگ نما ها از كجا آمده اند؟

گرگینه،انسان گرگ نما،werewolf،lycanthrope همگی اشاره به یكی از وحشتناك ترین هیولاهایی دارند كه بشر از دوران كهن تا كنون در باره ی آن داستان سرایی كرده است.از رم باستان تا داستان های هری پاتر گرگ نماها نقشی پررنگ دارند.گرگینه به موجودی گفته می شود كه نیمی انسان و نیمی گرگ است.بر اساس افساته ها شخصی كه به گرگینه بدل شده باشد،در زمان مشخصی قدرت این را دارد كه بدن خود را تغییر داده و به گرگ تبدیل شود.در برخی افسانه ها ای تغییر چهره كامل است و شخص گرگینه ظاهری كاملأ شبیه گرگ پیدا می كند و كنترلی بر عملكرد خود ندارد و مانند یك گرگ درنده عمل می كند.

در برخی دیگر از افسانه ها گرگینه ها پس از تبدیل به این حالت كه معمولأ تحت تأثیر تابش ماه شب ١٤ است،كاملأ شبیه گرگ ها نمی شوند بلكه نیمی از بدن انسانی خود را حفظ می كنند و سپس تبدیل به موجودی گرگ نما می شوند كه روی دوپای خود راه می روند و قدرت جسمانی فوق العاده ای دارند.

در داستان ها و باورهای كلاسیك مراحل تغییر از انسان به گرگ با تابش ماه شب ١٤ آغاز می شود و گرگینه تا سپیده دم و یا تا زمانی كهزیر نور ماه شب١٤ باشد،گرگینه باقی خواهند ماند و صبح به حالت اول خود باز خواهد گشت.

چطور یك انسان به گرگینه تبدیل میشود؟

روش دردناك و نه چندان دوست داشتنی این تبدیل،روشی است كه عمومأ درباره ی آن صحبت می شود و داستان های امروزی نیز بر آن تأكید می كنند.اگر در شرایط خاصی گرگی ویژه شما را گاز بگیرد و از آن بدتر یك گرگینه شما را گاز بگیرد،پس از طی دوره ای نه چندان راحت و پر از درد،در اولین شبی كه ماه كامل در آسمان می درخشد،مراحل تغییر شما آغاز می شود؛بافت اسكلتی شما به هم می ریزد،روی صورتتان به سرعت مو رسد می كند،ناخن هایتان بلند و صورتتان پوزه دار می شود و چشمانتان هم تغییر می كند.در واقع پس از چند دقیقه به گرگی تمام عیار تبدیل می شوید.

البته این تنها روش تبدیل به یك گرگینه نیست،در برخی افسانه ها قدرت شوم و افسانه ای گرگ برخی را وسوسه كرده است كه خود را بدل به گرگینه كنند.یكی از راحت ترین روش ها این است كه لباس خود را در آورید و كمربندی از جنس پوست یك گرگ را به كمر ببندید.این موضوع روشی است كهدر شرق هم به شكل دیگری به آن اشاره شده است.محمد بن محمود بن احمد طوسی در كتاب «عجایب المخلوقات و غرایب المجودات» به این داستان اشاره می كند و می گوید: «واگر از پوست گرگ كمربندی بسازند، هر كه بر میان بندد،دلیر شود» در برخی افسانه ها این راه حل ساده دشوارتر می شود و شخص باید پوست كامل یك گرگ را به تن كند و خود را زیر آن بپوشاند تا تبدیل به گرگینه شود.در نواحی ای از ایتالیا،آلمان و فرانسه بر این باورند كه اگر در شب چهارشنبه یا جمعه ی مشخصی از سال و در فصل تابستان شخص به گونه ای بخوابد كه نور ماه كامل بر صورتش بیفتد،تا آخر شب به گرگینه تبدیل خواهد شد.البته روش های دیگری نیز وجود دارد؛عذاب تبدیل شدن به گرگینه به گونه ای است كه در برخی از روش های جادوگری از آن به عنوان یك نفرین استفاده می كنند و معتقدند در اثر جادویی نحس می توان شخص را به گرگینه تبدیل كرد.🐺🐺
 
آخرین ویرایش:

GasiDAK

سطح
0
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Sep
324
1,482
مدال‌ها
1
یه سئوال داشتم هم عزیزی که فرستادن هم شما هردوتون داستانک رو از گوگل برداشتین. امکان برداشتن مطالب از گوگل وجود داره؟
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,338
45,479
مدال‌ها
23
یه سئوال داشتم هم عزیزی که فرستادن هم شما هردوتون داستانک رو از گوگل برداشتین. امکان برداشتن مطالب از گوگل وجود داره؟
بله عزیزم
افسانه ثبت شده داستنک گوگل و یا حتی داستنی که با تخیل خودت ساختی هم میتونی بذاری.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ali_187

Raheleh Abbasi Nia

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
199
518
مدال‌ها
2
فقط یه افسانه یا داستان میتونیم بفرستیم تا اخر ترم؟
 

GasiDAK

سطح
0
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Sep
324
1,482
مدال‌ها
1
بله عزیزم
افسانه ثبت شده داستنک گوگل و یا حتی داستنی که با تخیل خودت ساختی هم میتونی بذاری.
خیلی ممنون♡ داستانک‌رو تا فردا ارائه میدم♡
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: MHP
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین