تئودور اشتورم، ادیب آلمانی، در 14 سپتامبر 1817 در هوسوم به دنیا آمد.
اشتورم یكی از پایهگذارن رئآلیسم شاعرانه در آلمان است. تاثیر اشتورم بهخصوص در آثار راینر ماریا ریلكه و توماس مان قابل لمس است.
اشتورم، بزرگترین فرزند از سیزده فرزند وكیل مدافعی بهنام یوهان كازیمیر و همسر او لوسی وولدزن، دوران نوجوانی خود را بدون نگرانی در خانۀ پدری سپری كرد. خانۀ پدری با اتاقهای بزرگ، ساختمان كارمندان و یك باغ بزرگ كه متعلق به جد مادری او بود، دنیایی بود كه در آن بعضی ساعات آرام را سپری كرد یا مثل یك پسر بچۀ شیطان با خواهر و برادرش بازی كرد. دریا، تپههای شنی و رودخانه. مناظر منحصر بهفرد آن منطقه با تمام قدرت روی آن انسان جوان تاثیر میگذاشت كه آن تكه از كرۀ خاكی را بیش از هر چیز دوست میداشت و اگر قرار بود آنجا را ترك كند، عمیقاً غمگین میشد. اما آن چشماندازها و شهر خاكستری، اولین انگیزهای اشتورم جوان برای نوشتن نبودند، بلكه حكایات و قصههای متعدد آن حوالی هم مؤثر بود كه مادر بزرگش و بهخصوص «زن قصهگو»، لنا ویز به شكلی خارقالعاده آنها را تعریف میكردند. اشتورم بیست ساله به خواست پدر، شروع به تحصیل در رشتۀ علم حقوق در كیل و بعدها در برلین كرد. وی در سال 1843 به هوسوم بازگشت و بهعنوان وكیل مشغول به كار شد. طی سالهای بعد به كنستانسه اسمارش علاقمند شد و در سال 1846 با او ازدواج كرد. این پیوند و زیباییهای وطن، موجب شكل گرفتن استعداد شعر گفتن در اشتورم شد. اشتورم در سال 1852 به دلایل سیاسی (او در راه لغو قانون ارث اشرافزادگان فعالیت میكرد و به این ترتیب مخالفت خود را با حاكمان دانماركی نشان میداد) شغل خود را از دست داد و بهعنوان ارزیاب به پوتسدام تبعید شد. در 1856 قاضی حوزۀ هایلیگناشتات شد. در 1864 توانست مجدداً به عنوان ناظر به هوسوم بازگردد و در 1866 برای بار دوم ازدواج كرد. همسر او دوروتئا ینسن نام داشت. شاعر در 1880 هادهمارشن در هولشتاین را برای دوران استراحت و آرامش خود برگزید. در آنجا مشهورترین نوولهای خود را نوشت. هفتادمین سالروز تولد اشتورم، همراه با بزرگداشتهای متعددی از تمام نقاط آلمان بود. كمی پس از آن به بیماری سرطان مبتلا شد كه مدت زیادی از آن رنج برد و بالاخره مغلوب آن گردید.
الگوهای ادبی اشتورم، نویسندههایی از دوران پسارمانتیسم بودند. به خصوص ادوآرد موریكه، یوزف فون ایشندورف و هاینریش هاینه.