جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار چارلز بوکوفسکی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط DLNZ. با نام چارلز بوکوفسکی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 338 بازدید, 18 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع چارلز بوکوفسکی
نویسنده موضوع DLNZ.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

DLNZ.

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
3,063
6,848
مدال‌ها
6
به آن‌ها نمی‌توان اعتماد کرد
آنگاه که
می‌خواهند تو را یاری دهند
زیرا که دل‌های‌شان
تنها آوای دلهره‌های خود را می‌شنود

به آن‌ها نمی‌توان اعتماد کرد
آنگاه که
به تو دست می‌دهند

مگر آنکه
دست آن‌ها را چنان سفت بگیری
که صدای استخوان‌ها را بشنوی
و ترس را
در چشمان‌شان ببینی
و باز هم سفت‌تر
تا خون‌شان از لای انگشتان‌ات
بر زمین بچکد

اکنون تو آنی
که لبخند می‌زند
 
موضوع نویسنده

DLNZ.

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
3,063
6,848
مدال‌ها
6
هنوز از فکر کردن به تو دست برنداشتم
بارها خواستم بهت بگم
‌خواستم برات بنویسم که دلم می‌خواد که برگردم
که دل‌تنگتم
که بهت فکر می‌کنم
اما دنبالت نمی‌گردم
حتا برات ننوشتم سلام
نمی‌دونم حالت چطوره
اما دلم می‌خواد بدونم چطوری
برنامه‌ای داری ؟
امروز خندیدی ؟
چه خوابی دیدی ؟
بیرون رفتی ؟
کجا رفتی ؟
فکر و خیالی داشتی ؟
چیزی خوردی ؟
دوست دارم به دنبالت بیام و پیدات کنم
اما حس‌وحالش رو توانش رو ندارم‌
توام نداری
و حالا جفت‌مون بیهوده منتظریم
به هم فکر می‌کنیم
من رو به یادت بمونه
و یادت بمونه که به تو فکر می‌کنم
تو نمی‌دونی من اما هر روز تو رو زندگی می‌کنم
نفس می‌کشم
که از تو بنویسم
و یادت بمونه که دنبال چیزی بودن و فکر کردن
دوتا چیز متفاوتن
و من به تو فکر می‌کنم
اما دنبالت نمی‌گردم
 
موضوع نویسنده

DLNZ.

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
3,063
6,848
مدال‌ها
6
یک شعر خوب
مثل آب تگری است
که به آن احتیاج داری

یک شعر خوب
ساندویج داغ بوقلمون است
وقتی که گرسنه ای

یک شعر خوب
تفنگی است
آنگاه که اوباش تو را
در تنگنا قرار داده اند

یک شعر خوب
چیزی است که به تو اجازه می دهد
تا درخیابان های مرگ گام برداری

یک شعر خوب
می تواند مرگ را
چون کره ی داغ آب کند

یک شعر خوب
می تواند درد را قاب بگیرد
و قاب را به دیوار بیاویزد

یک شعر خوب
می تواند بگذارد تا پای تو
چین را لمس کند

یک شعر خوب
می تواند فکر شکسته ای را
به پرواز درآورد

یک شعر خوب
می تواند بگذارد تا تو
با موتزارت دست بدهی

یک شعر خوب
می تواند بگذارد تا تو
با شیطان تاس بریزی
و از او ببری

یک شعر خوب
می تواند کارهای زیادی بکند
و بسیاری از آن کارهای مهم

یک شعر خوب
می داند کی پایان یابد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
چیزهایی هستند که می‌توانند مرا له کنند
مثل صورت‌های بی‌روح
مثل پاکت‌ها
مثل کلوچه‌ها
مثل زن‌های اجیر شده
مثل کشورهایی که ادعای عدالت می‌کنند
مثل آخرین بوسه و اولین بوسه،
مثل دست‌هایی که زمانی عاشق تو بودند
و تو این‌ها را می‌دانی،
لطفا با من گریه کن
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
باید زندگی مان را
آن‌گونه بگذرانیم که

وقتی مرگ
برای بردن ما بیاید،

بر خود بلرزد!
غریبه ها !

شاید باور نکنید
اما آدم‌هایی پیدا می‌شوند

که بی‌هیچ غمی
یا اضطرابی

زندگی می‌کنند.
خوب می‌پوشند ،

خوب می‌خورند،
خوب می‌خوابند ،

از زندگی خانوادگی لذت می‌برند.
گاهی غمگین می‌شوند

ولی
خم به ابرو نمی‌آورند

و غالبا حالشان خوب است
و موقع مردن

آسان می‌میرند
معمولا در خواب
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
یک عشق خیلی کوچک بدک نیست
با یک زندگی خیلی کوچک

چیزی که مهم است
بر دیوارها انتظار کشیدن است

من برای همین زاده شدم
زاده شدم تا در خیابان های مردگان گل سرخ بفروشم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
یک جایی می رسد که آدم دست به خودکشی می زند

نه اینکه یک تیغ بردارد و به رگش بزند

نه

قید احساسش را می زند
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
باید باور کنیم تنهایی
تلخ ‌ترین بلای بودن نیست

چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای

که در خلوت خانه پیر می‌شوی
و سال‌هایی

که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است
تازه

تازه پی می‌بریم
که تنهایی

تلخ ‌ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست

دیر آمدن
دیرآمدن … .
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
من حتی صدای کوه‌ها را می‌شنوم
که روی کناره‌های آبی‌شان
بالا و پایین می‌پرند و قهقهه می‌زنند
و کمی پایین‌تر توی آب
ماهی‌ها گریه می‌کنند
و اشک‌شان رودخانه می شود
شب‌های مستی
به صدای آب گوش می‌دهم
و اندوه آن‌قدر عظیم می‌شود که
صدای ساعتم می‌شود
 
بالا پایین