- Nov
- 7,202
- 9,221
- مدالها
- 7
در ابتدای بحث گفتید که یکی از عوامل شکلگیری انقلاب، مسائل اقتصادی بود. به نظر شما اگر وضع اقتصادی مردم خوب بود انقلاب صورت نمیگرفت؟
مسعود رضائی: به نظر من انقلاب صورت میگرفت چراکه اوضاع و احوال اقتصادی عامل اصلی در وقوع انقلاب نبود. همانگونه که گفتم ابرچالشهای مردم با رژیم یکی تضاد رژیم پهلوی با اسلام و دین مردم بود و دوم وابستگی رژیم پهلوی به غرب و همچنین استبداد و دیکتاتوری سنگین و سیاه دوره پهلوی بود. این سه عامل ابرچالشها و علل اصلی انقلاب بودند. وضعیت بد اقتصادی در ردههای بعدی قرار داشت. یعنی حتی اگر وضع اقتصادی خوب هم میشد اینطور نبود که مردم به رژیم پهلوی رضایت بدهند. کمااینکه در طول سالهای 52 تا 56 که رفاه نسبی وجود داشت؛ تضاد مردم با رژیم پهلوی کم نشده بود. در همان زمان جنبشهای دانشجویی و نهضت روحانیون وجود داشت. نفرت مردم نسبت به وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا هم وجود داشت و از استبداد حاکم هم بشدت ناراضی بودند. اگر این تضاد با آن عرض و طول وجود نمیداشت، قطعا آن موج و طوفان ایجاد نمیشد. در واقع شکلگیری قیام اسلامی مردم ایران بدین دلیل نبود که مردم وضع اقتصادیشان خراب باشد و به این خاطر دنبال انتقام از شاه باشند و بعد با روی دادن وقایعی مانند درگذشت دکتر شریعتی و حاج آقا مصطفی، طوفان اعتراضات به راه بیفتد. آن شور و انگیزه مردم برای قیام علیه رژیم پهلوی، ریشه در سالیانی دراز داشت و عصبانیت و ناامیدی مردم از رژیم پهلوی بنا به دلایلی بود که عرض کردم. البته ناگفته نماند اگر حاجآقا مصطفی فرزند یک مرجع تقلید مبارز که بر اساس مخالفت با اقدامات ضداسلامی و ضدملی رژیم پهلوی از کشور تبعید شده بود، نبود برای مردم آنقدر سخت و غیر قابل تحمل نبود. مردم به خاطر گرانی اجاره خانه و تورم و دیگر کمبودها در مراسم ختم ایشان شرکت نکردند بلکه بخاطر اینکه ایشان فرزند یک عالم شیعی مبارز بود در مراسمهای ایشان حضور پیدا کردند.
مسعود رضائی: به نظر من انقلاب صورت میگرفت چراکه اوضاع و احوال اقتصادی عامل اصلی در وقوع انقلاب نبود. همانگونه که گفتم ابرچالشهای مردم با رژیم یکی تضاد رژیم پهلوی با اسلام و دین مردم بود و دوم وابستگی رژیم پهلوی به غرب و همچنین استبداد و دیکتاتوری سنگین و سیاه دوره پهلوی بود. این سه عامل ابرچالشها و علل اصلی انقلاب بودند. وضعیت بد اقتصادی در ردههای بعدی قرار داشت. یعنی حتی اگر وضع اقتصادی خوب هم میشد اینطور نبود که مردم به رژیم پهلوی رضایت بدهند. کمااینکه در طول سالهای 52 تا 56 که رفاه نسبی وجود داشت؛ تضاد مردم با رژیم پهلوی کم نشده بود. در همان زمان جنبشهای دانشجویی و نهضت روحانیون وجود داشت. نفرت مردم نسبت به وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا هم وجود داشت و از استبداد حاکم هم بشدت ناراضی بودند. اگر این تضاد با آن عرض و طول وجود نمیداشت، قطعا آن موج و طوفان ایجاد نمیشد. در واقع شکلگیری قیام اسلامی مردم ایران بدین دلیل نبود که مردم وضع اقتصادیشان خراب باشد و به این خاطر دنبال انتقام از شاه باشند و بعد با روی دادن وقایعی مانند درگذشت دکتر شریعتی و حاج آقا مصطفی، طوفان اعتراضات به راه بیفتد. آن شور و انگیزه مردم برای قیام علیه رژیم پهلوی، ریشه در سالیانی دراز داشت و عصبانیت و ناامیدی مردم از رژیم پهلوی بنا به دلایلی بود که عرض کردم. البته ناگفته نماند اگر حاجآقا مصطفی فرزند یک مرجع تقلید مبارز که بر اساس مخالفت با اقدامات ضداسلامی و ضدملی رژیم پهلوی از کشور تبعید شده بود، نبود برای مردم آنقدر سخت و غیر قابل تحمل نبود. مردم به خاطر گرانی اجاره خانه و تورم و دیگر کمبودها در مراسم ختم ایشان شرکت نکردند بلکه بخاطر اینکه ایشان فرزند یک عالم شیعی مبارز بود در مراسمهای ایشان حضور پیدا کردند.