با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!برای رفتن به دماوند که بلندترین قله ایران است و در نزدیک روستای ما قرار دارد، از هیأت کوهنوردی که در آن عضو هستم، و اعلام کرده بود وسایل را در اختیار اعضا میگذارد، وسایل لازم را گرفتم.
در مثال بالا، جملههای معترضه را از داخل جمله اصلی بیرون کشیده و پیش از آن آورده ایم.کوه دماوند، بلندترین قله ایران است و نزدیک روستای ما قرار دارد. من عضو هیأت کوهنوردی هستم و چون اعلام کرده بود تجهیزات را برای صعود در اختیار اعضا میگذارد، وسایل لازم را گرفتم.
اگر دقت کنید متوجه میشوید که این جمله تنها یک فعل دارد و به راحتی میتوانیم با چند فعل آن را به جملاتی کوتاه تقسیم کنیم و کار مخاطب را برای خواندن و فهم متن آسان کنیم. این جمله به صورت زیر روانتر است:تاگور از شاعران بزرگ جهان و از جمله شاعران و افتخارات هندوستان، بلکه مشرق زمین و در شمار معدود کسانی است که از قاره آسیا جایزه نوبل ادبیات را دریافت کردهاند.
نکته: برای رعایت سادگی در نوشتن یک متن، میتوانیم اطلاعات غیر ضروری را شناسایی کنیم و آنها را به پاورقی یا پرانتز منتقل کنیم.تاگور از شاعران بزرگ جهان است. او از افتخارات هندوستان و مشرق زمین به شمار میرود. تاگور از معدود آسیاییهایی است که جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرده است.
مستدعی است نسبت به پرداخت کارانههایی که اخیراً مورد تصویب قرار گرفته است، دستور لازم و مقتضی صادر فرمایید.
مثالی دیگر:خواهشمند است دستور فرمایید کارانههای مصوب پرداخت شود.
شهرهایی که در شمال کشور قرار دارند میتوانند با اصلاح نژاد درختان تولید محصولات را اضافه کنند و سبب رشد و رونق اقتصاد و گردش مالی شوند.
شهرهای شمالی میتوانند با اصلاح نژاد درختان و تولید محصول بیشتر، به رونق اقتصادی کمک کنند.
آنان که مغرور و خودپسند هستند، نمیتوانند آنان که نفسی پاک و مهربان دارند را تحمل کنند.
آنان که مغرور هستند نمیتوانند پاک طینتان را تحمل کنند.
برخی گمان میبرند نویسندهای که موفقیتی به دست آورده، با این موفقیت وضع زندگی نویسنده عوض میشود.
برخی گمان میبرند نویسندهای که موفقیتی به دست آورده، در پرتو آن وضع زندگیاش عوض میشود.
انسان فقط مجری این تکامل است، نه خالق و آفریننده آن. انسان، مجری حقیر و ناچیزی در این زمینه است؛ زیرا از مفهوم و معنای آنچه [که] اجرا میکند، ناآگاه است.
نیازی نیست که بعد از کلمه آنچه از حرف ربط که استفاده کنیم. این موضوع یکی از موارد حشو است.انسان فقط مجری ناآگاه این تکامل است، نه آفریننده آن.
به رشته تحریر کشیدن خاطرات، مانع به فراموشی سپرده شدن آنها میشود؛ زیرا این یادداشتهای گرانبها را میتوانیم سالیان سال مورد استفاده قرار دهیم.
نوشتن خاطرات، از فراموش شدن آنها جلوگیری میکند؛ زیرا این یادداشتهای گرانبها را میتوانیم سالها استفاده کنیم
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک