شاهدخت
سطح
10
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
- Jun
- 12,899
- 39,338
- مدالها
- 25
عبارت بلند | کوتاه شده | مثال | اصلاح شده |
---|---|---|---|
ابتیاع کردن | خریدن | من به تازگی تجهیزات جدیدی ابتیاع کردم. | من به تازگی تجهیزات جدیدی خریدم. |
ابراز تشکر کردن | تشکر کردن | بدین وسیله مراتب تشکر خود را ابزار میدارم. | متشکرم/ سپاس/ با سپاس و تشکر |
اتخاذ کردن | دادن | خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمایید... | خواهشمند است ترتیبی دهید... |
ارسال کردن | فرستادن | لطفا مرسوله من را ارسال کنید. | لطفا مرسوله من را بفرستید. |
از سوی | - | از سوی تعدادی از دوستان این هدیه به شما تقدیم شد. | تعدادی از دوستان این هدیه را به شما تقدیم کردند. |
از طریق / به وسیله | با | از طریق یوتایپ میتوانید تایپ دهانگشتی یاد بگیرید. | با یوتایپ میتوانید تایپ دهانگشتی یاد بگیرید. |
اطلاع حاصل کردن | آگاهی | اطلاع حاصل کردن از جدیدترین تغییرات دشوار است. | آگاهی از جدیدترین تغییرات دشوار است. |
بازدید به عمل آوردن | بازدید کردن | مدیر عامل از همه بخشهای داخلی بازدید به عمل آورد. | مدیر عامل از همه بخشهای داخلی بازدید کرد. |
برخوردار بودن | داشتن | او از دستخط خوبی برخوردار است. | او دستخط خوبی دارد. |
به خود اختصاص دادن | گرفتن | او عنوان بهترین کارمند را به خود اختصاص داد. | او عنوان بهترین کارمند را گرفت. |
به رشته تحریر کشیدن | نوشتن | او شعر تازهای را به رشته تحریر کشید. | او شعر تازهای را نوشت. |
به عمل آوردن/ به عمل آمدن | کردن/ شدن | در این کار، کوشش به عمل آورد. | در این کار، کوشش کرد. |
به فراموشی سپرده شدن | فراموش شدن | پس از مرگش، این خانه به فراموشی سپرده شد. | پس از مرگش این خانه فراموش شد. |
به قتل/ هلاکت رساندن | کشتن | سربازان تعداد زیادی از قاچاقچیان را به هلاکت رساندند. | سربازان تعداد زیادی از قاچاقچیان را کشتند. |
به منصه ظهور رسانیدن | ظاهر کردن/ به وجود آوردن | او تمام نبوغ خود را به منصه ظهور رسانید. | او تمام نبوغ خود را ظاهر کرد. |
به مورد اجرا گذاشتن | اجرا کردن | او تمام طراحیهای خود را به مورد اجرا گذاشت. | او تمام طراحیهای خود را اجرا کرد. |
به سود خود به پایان رسانیدن | بُردن | قرمزپوشان این بازی را به سود خود به پایان رساندند. | قرمزپوشان این بازی را بردند. |
به منظور | برای | خواهشمندم به منظور بررسی مشکلات حاضر شوید. | خواهشمندم برای بررسی مشکلات حاضر شوید. |
به وسیله | با | این معامله به وسیله تلفن انجام میشود. | این معامله با تلفن انجام میشود. |
چیزی در حدود | حدود | این زمین چیزی در حدود سه هکتار است. | این زمین حدود سه هکتار است. |
حضور به هم رسانیدن | حاضر شدن | از جنابعالی دعوت میشود در جایگاه سخنرانی حضور به هم برسانید. | از جنابعالی دعوت میشود در جایگاه سخنرانی حاضر شوید. |
خریداری کردن | خریدن | تعدادی فرش برای تجهیز کارگاه خریداری کردم. | تعدادی فرش برای تجهیز کارگاه خریدم. |
دارای ... است | دارد | وی دارای توانایی زیادی است. | وی توانایی زیادی دارد. |
در جریان قرار دادن/ در جریان قرار گرفتن | اطلاع دادن/ اطلاع گرفتن | لازم است همه پرسنل در جریان این تغییرات قرار گیرند. | لازم است همه پرسنل از تغییرات آگاه شوند. |
در رابطه با | در مورد | جلسهای فوری در رابطه با این موضوع برگزار شد. | جلسهای فوری در مورد این موضوع برگزار شد. |
در شرف وقوع | به زودی... رخ میدهد | تحولات بزرگی در بازار بورس در شرف وقوع است. | به زودی تحولات بزرگی در بازار بورس رخ میدهد. |
در معرض فروش قرار دادن | فروختن | میخواهم این خانه را در معرض فروش قرار بدهم. | میخواهم این خانه را بفروشم. |
در خصوص | درباره | در خصوص انتقاداتی که داشتید باید توضیحاتی بدهم. | درباره انتقاداتی که داشتید باید توضیحاتی بدهم. |
زخمی شدگان | زخمیان | تعداد زخمیشدگان واژگونی اتوبوس به بیش از ۲۰ نفر رسید. | تعداد زخمیان واژگونی اتوبوس به بیش از ۲۰ نفر رسید. |
سعی در ... دارد | میکوشد | وی سعی در پنهان کردن عقایدش داشت. | وی میکوشد عقایدش را پنهان کند. |
طعمه حریق شدن | آتش گرفتن | در این حادثه تمام انبار طعمه حریق شد. | در این حادثه تمام انبار آتش گرفت. |
کشتهشدگان | کشتگان/ کشتهها | کشتهشدگان حادثه پلاسکو اغلب آتشنشان بودند. | کشتههای حادثه پلاسکو اغلب آتشنشان بودند. |
مد نظر | در نظر | مدنظر داشته باشید که این تغییرات به نفع مجموعه است. | در نظر داشته باشید که این تغییرات به نفع مجموعه است. |
مزید بر علت | دلیل دیگری | تأخیر در ارسال بار هم مزید بر علت شد. | تأخیر در ارسال بار هم دلیل دیگری شد. |
منحصر به فرد | تنها/ تک/ یگانه/ بیهمتا/ بیمانند/ بینظیر | این کتاب یک نسخه منحصر به فرد از طب سنتی است. | این کتاب یک نسخه بیهمتا از طب سنتی است. |
مورد استعمال قرار دادن | مصرف کردن/ مصرف شدن | این دارو تنها برای زخمهای بدون عفونت مورد استعمال قرار گیرد. | این دارو تنها برای زخمهای بدون عفونت مصرف شود. |
مورد امعان نظر قرار دادن | توجه کردن | اراده قانونگذار نیز مورد امعان نظر قرار گرفته است. | به اراده قانونگذار نیز توجه شده است. |
مورد تصویب قرار دادن | تصویب کردن | کلیات قانون کار در مجلس مورد تصویب قرار گرفت. | کلیات قانون کار در مجلس تصویب شد. |
مورد ستایش قرار دادن | ستودن | خداوند در قرآن انسان را مورد ستایش قرار داد. | خداوند در قرآن انسان را ستود. |
غیر قابلِ... | نا | رفتاری که داشتی برایم غیرقابل بخشش بود. | رفتاری که داشتی برایم نابخشودنی بود. |
آخرین ویرایش: