جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

ایده چگونه ایده‌های ناب خلق کنیم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته سالن ایده توسط Melina Whirlwind با نام چگونه ایده‌های ناب خلق کنیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 758 بازدید, 30 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته سالن ایده
نام موضوع چگونه ایده‌های ناب خلق کنیم؟
نویسنده موضوع Melina Whirlwind
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
•بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم•


سلام دوستان عزیز.
اینجا قصد دارم به شما آموزش و راه‌حل‌هایی برای اینکه ایده‌ها به ذهنتون سرازیر بشن، بگم.
ببینم شما هم جزو اون دسته افرادی هستین که بعد خوندن یه رمان عالی، فکرتون فعال و دستتوت به کاغذ و قلم میره اما ایده‌ای برای داستان‌نویسی پیدا نمی‌کنین؟
یا از اون دسته آدم‌هایی هستین که بعد از دیدن یه فیلم فوق‌العاده، داستان فیلم رو بارها در ذهن مرور می‌کنین یا برای دیگران تعریف می‌کنین؟
یا از کسانی هستین که سرگرم کردن، غافلگیر کردن و تحت تأثیر قرار دادن دوستان، خانواده یا همکاراتوت به شما حس لذت می‌بخشه؟
خب، پس حتماً پست‌های این تاپیک رو مطالعه کن!

 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
ایده از چه جنسیه؟
گفتیم ایده‌پردازی یکی از اولین کارهاییه که هر ک.س پیش از ساخت یک اثر هنری انجامش میده. همین اول و زبان ساده باید بگم: راه‌حل‌های علمی‌ای برای پیدا کردن یک ایده‌ی خوب‌ وجود نداره. منظور از راه‌حل علمی یعنی اینکه:

ایده مثل جریان آب یا جاذبه زمین یک مسئله فیزیکی نیست که بشه براش قوانین ثابتی وضع کرد.

ایده مثل جدول ضرب یک مفهوم ریاضی نیست که حتما طبق منطق ماشین‌حسابی دو سه‌تا در اون بشه شش‌تا.

ایده مثل توپ بسکتبال یک شیء نیست تا مثلا برای پیروزی، راهی جز پرتابش به درون سبد حریف نداشته باشی.

چرا راه حل علمی برای خلق ایده وجود نداره؟ چون ایده از جنس تصور و خیاله. چون ماده نیست!
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
در فرهنگ‌های فارسی معین و عمید، ایده به معنای مجسم کردن صورت چیزی یا کسی در ذهن و خیاله، و کلماتی مثل “تصوّر، انگاره و دیدار” به عنوان هم‌معنی‌های ایده پیشنهاد شدند.

اما یکی از جامع‌ترین و تخصصی‌ترین تعاریفی که برای ایده مطرح شده اینه:

ایده، فکرِ تصویری بالقوه قابل اجراست که می‌تواند مضمون یا مفهوم را به فشرده‌ترین شکل بیان کند. (نیرومند، دستورالعمل‌های فیل آبی برای ایده‌یابی)
حالا که فهمیدیم ایده از جنس تصور و خیال فرده، باید گفت ایده‌های خوب عموما یا به فرد الهام میشه یا مثل یک جرقه ناگهانی محکم به زمین ذهن اصابت می‌کنه.

سوال: اگه راه‌حل قطعی برای ایده‌یابی وجود نداره پس این همه افرادی که مدام در مورد ایده یابی و داستان نویسی صحبت می‌کنن، چه راه‌حلی به هنرجوها پیشنهاد می‌کنن؟

در حقیقت همه افرادی که در خصوص ایده‌یابی حرفی برای گفتن دارند، رویِ روان مخاطب کار می‌کنن. به عبارتی یعنی روش‌های معتبر و تجربی‌ای وجود داره که ما رو عادت میدن به ایده‌یابی. ترس کاذب ما رو از نوشتن ایده‌ها بر میدارن و ما رو نسبت به زندگی و اطرافمون هوشیارتر می‌کنن. و به طور خلاصه مسیرهای تجربه شده و پر تردد برای کشف ایده رو به ما نشون میدن.

سوال: آیا همه ایده‌ها از یک جنس‌اند؟
درسته که همه با چشم‌ها و گوش‌ها و حواسمون ایده‌یابی می‌کنیم، اما جواب نه هست، یک «نه» کوبنده.

تصور کنید به جای نیوتن، کاشف جاذبه زمین، داوینچی زیر اون درخت سیب، مشغول نقاشی بود. هر دو افتادن سیب رو با چشمِ سر می‌دیدند، اما ایده‌ای که نیوتن از این رویداد استخراج کرد برای حل مسئله علمی‌ بود. و احتمالا داوینچی، ایده‌ی نقاشی از بهشتی پر از درخت‌ سیب به ذهنش خطور می‌کرد. پس ایده‌ها، جنس‌های مختلفی دارن و به زاویه دید ما و عملکرد مغزمون مرتبط هستن. حالا فرض کنید اگه هوش و حواس نیوتن در اون لحظه سرگرم چیز دیگه‌ای بود، عمراً جاذبه زمین به ذهنش خطور نمی‌کرد. کاریکاتوری که اینجاست، شاهدی از همین مطلبه.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
بی‌ایده‌گی؛ ایده‌یابی در نویسندگی خلاقانه
در رشته‌های هنری مختلف مثل مجسمه‌سازی، گرافیک محیطی، طراحی لوگو، تئاتر، نقاشی، سینما و غیره هم ایده‌پردازی از طریق راه‌های زیادی تجربه شده. در صنعت سینما و انیمیشن ایده‌یابی و ایده‌پردازی یک ضرورته. به عبارتی ساده‌تر یعنی از نویسنده و طراح شخصیت گرفته تا آهنگساز و برنامه نویس، همگی کارشون به ایده‌ها و خلاقیت‌ها گره خورده.

به طور کلی، راه‌‌های پرکاربرد و امتحان‌شده‌ای برای شکار ایده‌ها وجود داره که برای ایده‌یابی در هر کاری جواب میده. اما قبل از هر چیز، برای شروع باید بدونیم که مواد لازم برای شکار ایده‌ها دو چیزه:

  • دفترچه یک عدد
  • قلم یک عدد
03-notebook-and-pen.jpg
بدون این دو وسیله، ایده‌ها در حدّ یک تصویرِ ذهنیِ مات در راهروهای سلول‌های خاکستری حبس میشن و کمی بعد لای پرونده‌های قدیمی ذهن، دفن و برای همیشه محو میشن.

از اون جا که هر یک از ما آدم‌ها روزانه در حال تبادل هزاران ترابایت اطلاعات با اطرافمون هستیم، پس خیلی زود هم دچار «روزمرگی» میشیم. یعنی بسیاری از حرکات و رفتارهایی که می‌بینیم یا انجام میدیم دیگه از سرِ «عادت» میشه و کاملا برامون «خنثی و عادی» جلوه می‌کنه. در حالی که، این یک بیماری مهلک برای ایده‌پردازیه! درمان بیماری حس‌مردگی، چیزی جز به هم زدن قواعدِ اون نیست! هر چیزی از جنس توجه، تمرکز، دقت. با این توضیح، فکر می‌کنم ارزش کاری که دفترچه و قلم برای ایده‌پردازی انجام میدن به خوبی روشن شده باشه.
به قول پابلو پیکاسو:
«الهام مسلما وجود دارد… اما [برای آمدن] باید ببیند که شما دارید کار می‌کنید!»
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
روش‌های پیدا کردن و پروش ایده داستان نویسی
برای ایده‌یابی و ایده‌پردازی چاره‌ای نداریم جز این که کنجکاوانه و محترمانه سرَک بکشیم. چاره‌ای نیست جز این که نسبت به اطراف زندگی خودمون دقیق‌تر بشیم و درباره‌اش فکر کنیم. چه بسا ممکنه حادثه‌ای رو ببینیم که همون جرقه‌ای باشه که دنبالش بودیم. همونطور که برای صید ماهی یک نفره و چند نفره میشه به ساحل رفت، برای صید ایده هم میشه تک نفره و گروهی عمل کرد. در ادامه با بعضی از همین مسیرهای تجربه‌شده‌ که مقدمه‌ای برای خیال‌پردازی و کشف ایده هستند بیشتر آشنا میشیم:

  • تکنیک مهندسی ایده
بر اساس روش مهندسی ایده، سه راه برای ایده‌یابی پیشنهاد شده که عبارتست از:
5-idea-engineering-for-creative-writing-2.jpg
  • از درونمایه یا همان تم کلی به ایده برسیم.
  • از یک اسم (پیام) یا جزء به ایده برسیم.
  • از طریق اقتباس و برداشت به ایده برسیم.
این روش، برای ایده‌یابی در همه‌ی زمینه‌ها کاربرد داره. مثلا بر همین اساس، برای پیدا کردن یک ایده خوب واسه فیلمنامه‌نویسی، 3 روش کلی پیشِ روی ماست:

اول- فکری پیدا کرده و شخصیت‌هامون رو بر اون اساس خلق کنیم.

دوم- اول کاراکتر رو خلق کنیم و بعد در موردش داستان‌آفرینی کنیم.

سوم- از اثری اقتباس کنیم.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
اول- فکری پیدا کرده و شخصیت‌هامون رو بر اون اساس خلق کنیم.
به مورد اول نگاه کنید. ممکنه بگید: خب اصلا چطوری فکر پیدا کنیم؟ در زیر برخی از روش‌های تجربی و ابتکاری برای پیدا کردن فکر و ایده اولیه برای نگارش داستان، فیلمنامه و … رو دسته‌بندی کردیم:

خلق ایده‌ های مخصوص به خود
اتفاقاتی که در زندگی شما مایه ایجاد احساسات عمیق شدند رو میشه کاندید ایده‌ی خوب برای ایده داستان نویسی دونست. این ایده‌ها ممکنه دستمایه ساخت یک اثر درام بشن، پس از کنار هیچ حادثه‌ای در زندگی به سادگی نباید عبور کرد. اختصاصی‌ترین اتفاق زندگی هر ک.س خواب و رویاشه.
مشق صبحگاهی پس از خواب شبانگاهی
خواب‌ و رویایی که شما می‌بینید مخصوص شماست. شما در خواب چیزهایی رو می‌بینید که دیگران هرگز ندیدنش. بسیاری از نویسندگان عمیقا به آزادانه نوشتن صبحگاهی اعتقاد دارند آن‌ها پس از بیداری و قبل از خوردن صبحانه و دوش گرفتن و دیگر کارها، اولین چیزهایی که به ذهنشان می‌رسد را یادداشت می‌کنند. شاید بگویید: “این چه کار احمقانه ای است”، “ویندوز فکر هنوز بالا نیامده” یا “چه ایده‌ و راه حلی، زیر سنگینی لحاف به ذهن می رسد”، اما این کار دلیل دارد؛ نویسندگان اعتقاد دارند در این ساعت‌ انسان بیش از هر زمان دیگری با ناخودآگاهش در ارتباط بوده و ایده های ناب برای داستن نویسی در لایه های نزدیک ذهنشان قرار گرفته و می‌تواند زمین سخت ایده های روزانه اش را پس از یک خواب شبانه، شُخم بزند.
دقیقا به همین خاطر است که بسیاری از آن‌ها با جدیت زیاد، همه خواب‌هایشان را یادداشت می‌کنند. همانطور که می‌دانید، روح ما به خاطر لطافت ذاتی‌اش در جریان مرگ موقت جسم (یا همان خواب) چیزهایی را تجربه کرده که صبح‌گاه می‌خواهد به گوش ما برساند. پس برای اینکه تنبلی سراغتان نیاید، قلم و دفترچه ایده هایتان را نزدیک به رختخواب، زیر بالش یا کنار تخت قرار دهید.

تمرین 1: بعضی خواب‌ها سریع فراموش و محو میشن، اما برخی از خواب‌ها سالهای طولانی تو ذهن می‌مونن. رازش چیه؟ آیا شما هم تو خواب به جاهایی که تو عمرتون ندیدین، سفر کردین؟ آیا در رویایی دیگه، همون مناظر رو با داستانی متفاوت مشاهده کردین؟ به نظرتون دلیلش چیه؟ خواب‌هایی که بعد از مدتها در ذهن‌تون باقی‌ مونده چیان؟ یکی رو به‌دلخواه نوشته یا نقاشی کنید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
از چیزهایی که فقط شما می‌دونید، بنویسید
برای اینکه خیلی اسیر تعاریف نمونید، بلافاصله یه “تمرین” عالی رو با هم شروع می‌کنیم:

تمرین 2: لطفا از چیزهایی بنویسین که فقط خودتون می‌دونیدش. مثلا:

  1. لیستی تهیه کنین از تمام شغل‌هایی که تو زندگی داشتین
  2. فهرستی از همه سفرهایی که در پنج سال اخیر رفتین
  3. فهرستی از همه جاهایی که زندگی کردین
  4. به این فهرست‌ها، فهرستی اضافه کنید از همه همکاران، همسایه‌ها، هم کلاسی‌ها و غیره‌تون
  5. لیستی از علایق و عادت‌های خودتون و همه کسانی که در بالا اسمشونو آوردین، تهیه کنید
اگر حوصله کرده و تمرین شماره 2 رو انجام بدید، می‌بینین که پس از چند دقیقه برگه شما پر از ایده‌های بکر برای داستان نویسی هست که اطلاعات اولیه‌اش فقط حاصل تجربیات خودتونه. این یک تمرین بود برای ورزش دادن ذهن.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
7-camera-the-3rd-eye.jpg
دوربین دیجیتال، چشم سوم نویسنده
همیشه یک دوربین دیجیتال همراهتون داشته باشید. گرونه؟ دوربین موبایل هم کارِتون رو راه میندازه. این کار در بسیاری از مواقع الهام بخش شماست. ایده‌ هایی که در حافظه دوربین ثبت میشن بسیار متنوع هستن. تجربه‌های زندگی‌ خودتون (مثل تمرین قبلی) که ممکنه به فراخور زمان از ذهنتون پاک بشه، وظیفه ضبطش رو دوربین به عهده داره. مثلا از جمله مواردی که مدتی دست خودِ من رو به دوربین بند کرده بود، ثبت چهره‌های خاص از مردم کوچه و بازار بود. چهره هایی که صدها داستان از پشت چشم‌ها، چروک پیشانی‌ها و لبخند اون‌ها تراوش می‌کرد. صورت‌هایی که حتی در ترکیبشون، کمدی پنهانی دیده میشد که هر کدوم داستنی برای گفتن داره یا بهتر بگم هرکدوم ایده ایه برای داستان نویسی. البته این که از چه چیزی عکس‌برداری می‌کنین به خودتون مربوطه، اما یادتون باشه چیزهایی ارزش نگهداری دارن که تونسته باشن ذره‌ای چشم و ذهنتون را درگیر خودشون کنن. این سوژه‌ها می‌تونه یک طبیعت بکر، یک تصادف وحشتناک، دقایقی از زندگی حیوانات، حشرات و هر تجربه‌ی ساده‌ی شخصی‌تون باشه. خلاصه کلام اینکه دوربین رو چشم سوم‌‌تون فرض کنید.

تمرین 3: از آرشیو عکس هایی که تاکنون گرفته اید سه عکس نامرتبط را انتخاب کنید. سپس سعی کرده تا با خلق یک رابطه خیالی میان آن‌ سه تصویر، داستانی کوتاه بنویسید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
از چیزهایی که نمی‌دونید بنویسید
به اتفاقات زندگی میشه از دو منظر نگاه کرد:

اول اینکه، اونچه که هست و اتفاق افتاده رو می‌بینیم و سپس عین اون واقعه رو بازگو می‌کنیم. این شبیه مورد قبلیه که در بالا بهش اشاره کردیم.

اما منظر دوم این می‌تونه باشه که شما شاهد اتفاقی بودید که به هر دلیلی ممکنه مناسب موضوع نمایشی نباشه. در این صورت میشه در اون‌ها تجدیدنظر کرد و از خومون بپرسیم: «اگه به جای فلان حرف، حرف دیگه‌ای زده‌ می‌شد چی پیش می‌اومد و چه عکس العمل‌هایی بروز می‌کرد؟» یا میگین: «درسته که اتفاق رو اینطوری دیدم، ولی اگه طور دیگه‌ای رخ می‌داد بهتر بود». این “اگر اگر”ها و “بهتر بود”ها غالبا از اعتقادات و آرزوهای ما سرچشمه می‌گیرن و ممکنه بدون اینکه متوجه بشیم در روز بارها تکرارشون کنیم. قسمت اعظم کار یک هنرمند اینه که دیدگاه مدّنظرش رو نسبت به مسائل با اعتقادات و آرزوهایش ترکیب کنه؛ یعنی بتونه از چیزهایی که نمی‌دونه هم بنویسه. در نوشتن، همونقدر که نوشتن از دانسته‌هامون اهمیت داره، بافتن از چیزهایی که نمی‌دونیم هم بااهمیته.

تمرین 4: کرنومتر زمان رو روی 5 دقیقه تنظیم و شروع کنین. بدون اینکه لحظه‌ای مکث کنید، زندگی‌نامه‌تون رو یادداشت کنید. منتها فقط اجازه دارین از 90 کلمه – نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر- استفاده کنید. زندگی‌نامه‌تون رو که خودتون می‌دونین، هنر این تمرین اینه که علاوه بر زندگی‌نامه باید چندتا دروغ هنرمندانه هم اون لابه‌لا اضافه کنید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
دوم- کاراکتر رو خلق کنیم و سپس در موردش داستان آفرینی کنیم.
مورد دوم از روش مهندسی ایده اینه که کاراکتر رو ابتدا با تمرین و تکرار و ایده‌یابی خلق کنیم و بعد در مورد اون داستان‌سرایی کنیم. در خصوص روش‌های ایده‌یابی برای طراحی کاراکتر حرف بسیاره و در مقاله طراحی کاراکتر مختصرا به اون می‌پردازیم. چیزی که در این مقاله مهمه، ایده‌یابی برای داستان نویسی و فیلمنامه نویسیه. روش تداعی آزاد، که در انتهای همین مقاله بهش اشاره خواهیم کرد، یکی از روش‌های مناسب ایده‌یابی برای شروع طراحی کاراکتر، انتخاب اسم و شعار، طراحی لوگو یا نشانه بصری هست.

سوم- از اثری اقتباس کنیم
سومین راه از مهندسی ایده، اقتباس کردنه. اقتباس انواع و روش‌های مختلفی داره. برای ایده‌یابی شما از هر چیزی که دلتون بخواد می‌تونید الهام بگیرید و یا اقتباس کنید. روش‌های زیر، منابع خوبی برای اقتباس کردن به شما معرفی می‌کنن:

ایده‌یابی اقتباسی از زندگی‌نامه‌ها و شرح احوال
یکی از منابع مهم و باارزش و در عین حال در دسترس برای پیدا کردن ایده برای داستان نویسی، شرح حال و زندگی بزرگان تاریخه. این کار باید با احتیاط و مطالعه دقیق انجام بگیره. نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه از شخصی که در ذهنتون خلق کردید با شخصی که نامش در تاریخ ثبت شده تفاوت داره. باید با تحقیق و مطالعه درست، مراقب تحریف واقعیات باشیم. از طرفی اقتباس کردن از زندگی شخصیت‌های گمنام ولی با داستان درخشان هم می‌تونه جذاب باشه. فیلمنامه «مختارنامه» اثر داود میرباقری نمونه‌ای از اقتباس از زندگی شخصیت های تاریخی بود که مختار ثقفی و قیام او رو به رشته تحریر در آورد. در عین حال، فیلمنامه «شبی که ماه کامل شد» اثر نرگس آبیار، نمونه‌ای از اقتباس از زندگی شخصیت‌های گمنام بود که موفقیت‌های زیادی کسب کرد. آبیار در این فیلم داستان زجرهای عروس ریگی سرکرده گروهک‌ تروریستی را به تصویر کشید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: SETI_G
بالا پایین