WITCH
سطح
0
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد کتاب آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
کاربر رمانبوک
- Jun
- 376
- 2,909
- مدالها
- 2
به نام خالق خیال و قلم
شخصیت در داستان وقتی زنده و واقعی به نظر میرسد که در خودش دست درازی داشته باشد، زیرا هیچ انسانی یکبعدی و یکپارچه نیست. همهی ما مجموعهای از احساسات، خاطرات و رفتارهای متناقضیم که گاهی با هم در تضادند و همین تضادهاست که ما را واقعی میکند. اگر نویسنده بخواهد شخصیتش را صرفاً مهربان، صرفاً شجاع یا صرفاً عاشق نشان دهد، تصویری تخت و مصنوعی ساخته و مخاطب با او هیچ ارتباط واقعی برقرار نمیکند. شخصیت واقعی جایی شکل میگیرد که در یک لحظه بخواهد کاری کند و در لحظهی بعد به دلیلی نامعلوم، برعکس آن عمل کند. انسانی را تصور کن که در جمع همیشه لبخند بر لب دارد، اما وقتی تنهاست در سکوت شب اشک میریزد؛ یا کسی که همواره اصول اخلاقی را تبلیغ میکند اما در یک تصمیم کوچک به دلیل ترس یا فشار، خیانتی پنهان انجام میدهد. این تضاد میان ظاهر و باطن، میان نقابی که شخصیت به چهره زده و حقیقتی که در درونش میجوشد، همان چیزی است که داستان را زنده و نفسکش میکند و مخاطب را درگیر میسازد.
شخصیت در داستان وقتی زنده و واقعی به نظر میرسد که در خودش دست درازی داشته باشد، زیرا هیچ انسانی یکبعدی و یکپارچه نیست. همهی ما مجموعهای از احساسات، خاطرات و رفتارهای متناقضیم که گاهی با هم در تضادند و همین تضادهاست که ما را واقعی میکند. اگر نویسنده بخواهد شخصیتش را صرفاً مهربان، صرفاً شجاع یا صرفاً عاشق نشان دهد، تصویری تخت و مصنوعی ساخته و مخاطب با او هیچ ارتباط واقعی برقرار نمیکند. شخصیت واقعی جایی شکل میگیرد که در یک لحظه بخواهد کاری کند و در لحظهی بعد به دلیلی نامعلوم، برعکس آن عمل کند. انسانی را تصور کن که در جمع همیشه لبخند بر لب دارد، اما وقتی تنهاست در سکوت شب اشک میریزد؛ یا کسی که همواره اصول اخلاقی را تبلیغ میکند اما در یک تصمیم کوچک به دلیل ترس یا فشار، خیانتی پنهان انجام میدهد. این تضاد میان ظاهر و باطن، میان نقابی که شخصیت به چهره زده و حقیقتی که در درونش میجوشد، همان چیزی است که داستان را زنده و نفسکش میکند و مخاطب را درگیر میسازد.